تاریخ نگارش : هشتم اسفند 1390
آقایی که زیارتش همچون زیارت امام حسین(ع) است
حاجیه تقی زاده فانید
مردى از اهل ری، خدمت امام هادی رسید.امام از او پرسیدند،‌کجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا رفته بودم. ‌حضرت فرمودند:‌ بدانکه اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنى گویا حسین بن علی را زیارت کرده‌ای.

کلید واژه : آقایی که زیارتش همچون زیارت امام حسین(ع) است
مردى از اهل ری، خدمت امام هادی رسید.امام از او پرسیدند،‌کجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا رفته بودم. ‌حضرت فرمودند:‌ بدانکه اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنى گویا حسین بن علی را زیارت کرده‌ای.


چهارم ربیع الثانى سالروز ولادت حضرت عبالعظیم حسنی همان آقایی که زیارتش همچون زیارت امام حسین (علیه السلام) است.

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد . پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس.

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است.

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشت .

*چه شد که به ری آمدند

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، ستایشهایی که ائمه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را که سؤال یا مشکلی داشتند، به سوی حضرت عبدالعظیم راهنمایی می‌فرمودند و ایشان را از دوستان حقیقی خویش می‌شمردند.

زمینه‌های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمه علیه السّلام بسیار سختگیری می‌کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفأ متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دوره وی چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.

سادات و علویّون در زمان حضرت عبدالعظیم در بدترین وضع به سر می‌بردند. ایشان نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری‌ها قرار می‌دادند، در چینن دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد، حضرت امام هادی علیه السّلام او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی.

دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می‌کرد و شهر به شهر می‌گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت. ایشان در زیر زمین آن خانه به سر می‌برد و کمتر خارج می‌شد، روزها را روزه می‌گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می‌پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می‌شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، امّا می‌کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند.

پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه‌اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می‌آمدند و از علوم و روایاتش بهره می‌گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می‌بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می‌دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می‌کردند.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهر ری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می‌رساند که وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می‌دانستند و در مسایل دینی و دنیوی، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.

*آقایی که زیارت حریمش همانند زیارت امام حسین علیه‌السلام است

« شیخ محمد شریف رازی» پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیهم‌السلام) چنین می‌نویسد: « رفتار و عادت کریمانه حضرت عبدالعظیم(علیه‌السلام) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد یا امام هادی(علیها‌السلام) می‌شد با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع در حالیکه دست‌هاى خود را از ردا بیرون آورده بود،‌ با کمال ادب به محضر آن امام سلام می‌کرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود می‌خواند و در کنار خویش می‌نشاند؛ به حدّى که زانوى مبارکش به زانوى مبارک امام می‌چسبید و امام کاملاً از احوال او سؤال می‌کرد که این موجب غبطه دیگران می‌شد.»[1]

شیخ صدوق «رحمت الله علیه» در کتاب « کمال‌الدین» می‌نویسد: وقتى که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام هادی(علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود،‌امام فرمودند: ‌تو از دوستان حقیقى ما هستی.[2]

مؤلف کتاب «جنة النعیم» می‌گوید: شخصى به نام ابا حماد رازى ـ از شیعیان و موالیان شهر رى ـ با وجود مشکلات آن زمان به سامراء‌ رفت و خدمت امام زمانش حضرت على النقى (علیه‌السلام) رسید و مسائلى را پرسید. ‌امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« اى ابا حماد! هر گاه مشکلى از امور دینى برایت پیش آمد،‌جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنى بخواه و سلام مرا به او برسان».[3]

در فضیلت زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه‌السلام) به این روایت بسنده می‌کنیم: مردى از اهل ری، خدمت امام هادی(علیه‌السلام) رسید. امام از او پرسیدند،‌کجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) رفته بودم. ‌حضرت فرمودند:‌ بدانکه اگر قبر عبدالعظیم حسنی(علیه‌السلام) را زیارت کنى گویا حسین بن علی(علیه‌السلام) را زیارت کرده‌ای.[4]

امام رضا(علیه‌السلام)خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى چنین فرمودند: « اى عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویى و امانت دارى و سکوت و ترک مجادله در کارهاى بیهوده و دیدار و توجه به یکدیگر سفارش کن،‌چرا که اینها مایه نزدیک شدن به من است».[5]

پی نوشت:

[1] ـ زندگانى حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)،‌ص30.

[2]ـ کمال‌الدین: ج 2، ص 51.

[3] ـ اختران فروزان ری،‌ص37.

[4]ـ کامل الزیارات،‌ص 324.

[5] ـ اختصاص، ص 247.