تاریخ نگارش : بیست و نهم اسفند 1390
موانع یاد معاد
آیت الله جوادی آملی
یاد معاد از بهترین ابزار ترک گناه است.
کلید واژه : معاد
ناشر : کتاب معاد در قرآن
اموری که سبب می‏شوند انسان از آخرت غفلت ورزد گذشته از شبهات اعتقادی و پندارهای باطل فکری عبارت است از:
1 ـ رفاه طلبی و اسراف و إتراف.
2 ـ دل بستن به خوشی و خوش‏گذرانی‏های زودگذر، سرگرمی‏ها، عیش و نوش و هوس‏رانی.
3 ـ ثروت اندوزی‏های بی‏حدّ و مرز.
4 ـ دشواری راه و خستگی انسان و... .
به طور کلّی می‏توان گفت هم سختی، و هم خوشی سرگرم کننده، دنیاطلبی و ثروت اندوزی‏های بی‏حدّ و مرز، گمراه کننده و بازدارنده از یاد قیامت است.
یکی از نمونه‏های بارز دنیا طلبی و غرور، جریان قارون است. خداوند می‏فرماید: قارون یکی از ثروتمندان قوم موسی (علیه‏السلام) بود. ما امکانات و ثروت کلان به او دادیم (و بدین وسیله او را آزمودیم). به او گفته شد: به مال و ثروت خود مغرور مباش که خدا هرگز مردم پرغرور و نشاط را دوست نمی‏دارد؛ (و ابتغ فیما آتاک اللّه الدّار الآخرة و لا تنسَ نصیبک من الدنیا)[1]؛ و بکوش با آنچه خدا به تو عطا فرموده ثواب و سعادت دار آخرت را تحصیل کنی (به یاد قیامت باش)، لیکن بهره ات از دنیا را هم فراموش مکن. امّا قارون فقط به زینت و تجمّل دنیوی توجه داشت. دنیاجویان نیز آرزوی مال و ثروت همانند او را داشتند. اما غفلت از یاد قیامت سبب خسف او شد: (فخسفنا به وبداره الأرض فما کان له مِن فِئةٍ ینصرونه من دون اللّه وما کان من المنتصرین) [1]؛ پس از اندک زمانی او را با خانه اش به زمین فرو بردیم و هیچ کس جز خدا نتوانست او را یاری کند و خود او نیز هیچ‏گونه کمک دریافت نکرد. قرآن در مقام نتیجه گیری می‏فرماید: (تلک الدّار الآخرة نجعلها للّذین لا یریدون عُلوّاً فی الأرض و لا فساداً و العاقبة للمتّقین)[2]؛ ما خانه آخرت را برای آنان که در زمین اراده علوّ، فساد و سرکشی ندارند مخصوص می‏گردانیم. سرای زنده و جاوید ویژه کسانی است که فخرفروش، مستکبر، تجمّل پرست، دنیازده، خوش‏گذران و عیّاش نباشند. قارون با کردار خود سبب شد تا عدّه‏ای مقام و دارایی او را آرزو کنند و همچون او سرگرم زینت و زیور گردند.
یکی از اشتباهات بزرگ بشر این است که بر اثر انکار معاد و نفی روز حساب می‏انگارد تبه‏کاران و شایستگان یکسانند: (أم حسب الّذین اجترحوا السّیّئات أن نجعلهم کالّذین آمنوا و عملوا الصّالحات سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یَحکمون)[3]؛ آیا آنان که مرتکب اعمال زشت و تبه کاری شدند گمان کردند آنان را مانند کسانی که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند یکسان قرار می‏دهیم تا در مرگ و زندگی هم یکسان باشند؟ هرگز چنین نیست و داوری باطل و جاهلانه است سرّ این یکسان‏انگاری آن است که اگر حیات بعد از مرگ یعنی معاد نباشد و همگان با مردن از بین بروند و معدوم گردند، یکسان خواهند بود؛ زیرا اشیا یا اشخاص معدوم هیچ امتیازی با هم ندارند و پرهیزکار و تبه‏کار مساوی هم خواهند بود. این دسته یعنی منکران معاد پیرو خواسته‏های نفسانی بوده و در واقع پروردگارشان هواست: (أَفرأَیت من اتّخذ إلهه هواه)[1]؛ ای رسول ما می‏نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده است؟ منطق این گروه چنین است: (و قالوا ما هی إلّا حیاتنا الدّنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا إلّا الدّهر و ما لهم بذلک مِن علم إنْ هم إلّا یظنّون)[2]؛ گفتند: زندگی ما جز همین دنیا و حیات طبیعت نیست و کسی ما را نمی‏میراند و حشر و نشر و قیامتی نخواهد بود. این سخن را نه از روی علم و دلیل، بلکه از روی وهم و خیال می‏گویند.
منطق مادیین زمان ما نیز همین است؛ چون ندیدند مرده‏ای زنده شود، می پندارند معاد و قیامت وجود ندارد. دلیل آنان این است که اگر معادی وجود دارد نیاکان ما را زنده کنید: (ما کان حجّتهم إلّا أن قالوا ائتوا بآبائنا إن کنتم صادقین)[3]. خدای سبحان در پاسخ آنها می‏فرماید: (قل اللّه یُحییکم ثمّ یُمیتکم ثمّ یجمعکم إلی یوم القیامة لا ریب فیه و لکنّ أکثر النّاس لا یعلمون)[4]؛ نگویید روزگار و طبیعت ما را از بین می‏برد؛ زیرا نظام آفرینش محکم و متقن و برپایه علم و حکمت استوار است. مبدأ این عالم وجود مقدّس اللّه است که به شما حیات می‏دهد و شما را از این عالم به سرای دیگر منتقل می‏کند. در حق بودن آن روز تردیدی وجود ندارد و امری ضروری و حتمی است، ولی منکران معاد از روی جهل آن را انکار می‏کنند: (و للّه ملک السّماوات و الأرض ویوم تقوم السّاعة یومئذٍ یخسر المُبطلون)[5]؛ فرمانروایی آسمان و زمین از آنِ خدای سبحان است. او می‏تواند آنها را به نظام دیگر تبدیل و به حساب همگان رسیدگی کند. روزی که قیامت قیام کند بر آنان که عمری را به بطالت و بیهودگی گذرانده اند معلوم خواهد شد که خسارت زده و سرمایه باخته اند.
آری در آن روز هر گروهی را به کتاب کردارش فرا می‏خوانند: (و تری کلّ أمّة جاثیة کلّ أمّة تدعی إلی کتابها الیوم تُجزون ما کنتم تعملون)[1]؛ هر فرقه‏ای به سوی کتاب و نامه عمل خود خوانده خواهد شد و ندا داده می‏شود که امروز همه به پاداش اعمال خود می‏رسید. بنابراین، به یاد معاد بودن هم وظیفه فرد است و هم وظیفه جامعه و گروه؛ انسان هم در برابر وظایف فردی مسؤول است و هم در برابر وظایف جمعی، و سعادت او جز با رعایت همه مسؤولیت‏ها به دست نخواهد آمد.