تاریخ نگارش : دهم آبان 1391
حجاب و عفاف گرایش فطری انسان
ندا ولیخانی

هر فردی باید تابع قوانین کشوری باشد که در آن زندگی می کند. حجاب نیز در ایران یکی از وظایف قانونی و شرعی است که باید به آن توجه شود؛ موضوعی که نه تنها ریشه در دین و مذهب بلکه ریشه در آیین و سنت ایرانی دارد. «حجاب و عفاف» پاسخ حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری انسانی است که سلامت، امنیت و معنویت را در خانواده و اجتماع ممکن می سازد

کلید واژه : حجاب وعفاف-گرایش فطری انسان

هر فردی باید تابع قوانین کشوری باشد که در آن زندگی می کند. حجاب نیز در ایران یکی از وظایف قانونی و شرعی است که باید به آن توجه شود؛ موضوعی که نه تنها ریشه در دین و مذهب بلکه ریشه در آیین و سنت ایرانی دارد. «حجاب و عفاف» پاسخ حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری انسانی است که سلامت، امنیت و معنویت را در خانواده و اجتماع ممکن می سازد. مبانی، ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی به دست آورد.حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و به ویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده می شود و در نگاه اول به نظر می آید هر دو به یک معنا باشند اما با جست وجو در متون دینی و فرهنگ نامه ها به نکته قابل توجهی می رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتاب ها واژه حجاب را این گونه تعریف کرده اند: الحجاب: المنع من الوصول؛ حجاب یعنی آن چه مانع رسیدن می شود. با توجه به معنی ذکر شده درمی یابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است. اگر چه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور آن در مرتبه مادی و طبیعی است؛ یعنی پوشش ظاهری افراد و به ویژه زنان را حجاب می گویند.حجاب و عفاف هر چند در اصل معنای بازداشتن و ایجاد مانع، مفهوم یکسان دارند، اما عفاف ناظر به صفت درونی و بازداشتن غرایز و تمنیات سرکش نفس حیوانی و شهوانی است، حال آن که حجاب به مفهوم ایجاد پوشش در برابر نامحرمان است. برخی از واژه شناسان عفت را به معنای «ترک شهوات و پاکی خوی و جسم» آورده اند. از مجموع معانی ذکر شده برای حجاب و عفاف می توان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه بازمی دارد، عفاف، خویشتنداری با علائم و نشانه های رفتاری وگفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممکن نیست. عفت نمی تواند یک امر صرفا درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمی توان به زن یا مردی «عفیف» گفت در حالی که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود. عفاف صفتی نفسانی و ارادی است که باعث می شود انسان به تمایلات و نیازهای جسمی و جنسی خود، پاسخی عقل پسند و اخلاقی بدهد و هر گاه از تامین نیازهای خود به شکل یاد شده ناتوان ماند، خویشتن دار باشد و نفس خویش را از روش های ناپسند و غیرمنطقی و نامعقول دور بدارد.اسلام لباس را «هدیه الهی» معرفی کرده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریط هایی که درباره پوشش زنان وجود داشته است اجتناب کرده و در تشریح قانون، حد و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. در حجاب اسلامی، سهل انگاری های مضر و سخت گیری های بی دلیل، وجود ندارد. دستور به رعایت حجاب هم در قرآن کریم مطرح شده و هم در احادیث و روایات اسلامی. پیامبر اکرم(ص)و ائمه معصومین(ع) علاوه بر تاکیداتی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستورالعمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون شده اند.هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب خداوند است که به وسیله تزکیه نفس و تقوا به دست می آید:«اوست خدایی که میان عرب امی پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آن ها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ (سوره جمعه)» و سخن پایانی این که هدف از وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیه نفس،طهارت، عفت و پاکدامنی و در پی آن سلامت بنیان خانواده است.