تاریخ نگارش : بیست و ششم فروردين 1390
امتیازات قرآن چیست ؟
فاطمه نصیری خلیلی
تلخیص از بحث حجت الاسلام قرائتی
کلید واژه : قرآن
ناشر : گروه فرهنگی مذهبی کربلا
** قرآن ، سخن خدا و خدای همه سخنها
اولین امتیازش این است که کلام خالق است . میگویند : « کلام الملوک ، ملوک الکلام » ۱ حرف خدا ، خدای حرفهاست . « تا مرد سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد .» یعنی هویّت انسان با حرفهای نشان داده می شود . تجلی خدا در کلمات خداست . لذا خدا و قرآن یک خاصیت دارند.
مردم به موسی گفتند خدا را میخواهیم با چشم ببینیم . مگر علم را میشود ، دید؟ مگر عشق را میشود دید؟ مهر دیدنی نیست. سواد را نمیبینیم . ولی وقتی میبینیم کسی خوب حرف میزند ، پی به سوادش میبریم. گفتند ما میخواهیم خدا را ببینیم. قرآن گفت :خدا دیدنی نیست ، اما « فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ…» تجلی خدا کوه را تکهتکه کرد .از آثار هرچیز می توان به خالق و پدید آورنده ی آن پی برد .
** کلمات ، آیات و سورههای قرآن ، اعجاز الهی
قرآن معجزه است . قرآن ۱۱۴ سوره دارد . فرمود : « فَأْتُوا…» بیاورید « بِمثلِ هَذَا القُرآن». «ِمثل هَذَا القُرآن» یعنی شما ۱۱۴ سوره بیاورید . یک قرآنی مثل قرآن بیاورید . یک مرتبه ۱۰۴ تایش را بخشید و فرمود : « فَأْتُوا بِعَشرِ سُوَر» ۱۰ سوره بیاورید ، بعد از این ۱۰ تا ۹ تایش را بخشید . فرمود : « فَأْتُوا بِسُورَةٍ » ۲ یک سوره بیاورید .
در هر کلام قرآن چند معجزه است . تقدیم و تأخیر های قرآن معجزه است ،هیچ حرفی در قرآن بدون حساب وکتاب نیامده است .کلماتش ، آهنگش ، نحوه چینش کلمات ، همه و همه معجزه است .
**قرآن بیمه است
چرا به سراغ قرآن برویم؟ قرآن بیمه است . به چه دلیل ؟ گفته است : « وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ »۳ ما قرآن را فرستادیم لَحافِظُونَ» آیهی قرآن است. یعنی ما قرآن را حفظ میکنیم . »
**قرآن ، تاریخ مصرف ندارد
تاریخ مصرف ندارد . به قول حدیث : « لَمْ یَجْعَلْه ُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ … فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِید »۴ قرآن مثل خورشید است . اینطور نیست که خورشید برای زمان خاصی باشد .میگوید قرآن مثل خورشید است. «لَا تَفْنَى عَجَائِبُه» ۵ عجایب قرآن فانی نمیشود. مثل ساختمان نیست. این ساختمان لوکس است اما یک مهندس میآید و در کنارش یک لوکستر میسازد. اما قرآن یک لحظه از هیچ گردونهای خارج نمیشود. همیشه حرف نو دارد .
قرآن جامع است ، در همهی زمینهها حرف دارد . قصه بخواهیم ، صدها قصه در قرآن است. گفتگوی تمدنها میخواهیم ، تمام قالوها و قلها گفتگوی تمدنهاست . احتجاج بخواهیم ، در قرآن هست . استدلال در قرآن هست . برهان در قرآن هست . موعظه و اخلاق در قرآن وجود دارند
** بن بست ندارد
بعضیها میگویند خوب آخرش؟ انگشتها بنبست دارد. ۱۰ تا، دیگر انگشت یازدهمی نداریم . اما قرآن میگوید : «لا تحصی» قابل احصاء نیست .
** جامعیّت قرآن برای همه اقشار جامعه
قرآن جامع است . آمده است که امام صادق فرمود : « فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِ » عوام عبارات قرآن برایشان خوب است . مثل دریا .نگاه به دریا ! کسی که شنا بلد نیست ، همین که به دریا نگاه میکند ، کیف میکند . یعنی ظاهر دریا برای آدمهای عوام وعادی جالب است . « وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ » ، درقرآن اشاراتی است . برای آدمهای خواص ، در قرآن یک اشاراتی است ، کد میدهد. رمز است ، یعنی برای افراد خاص رمز است . « وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِیَاءِ» اولیای خدا ، از لطیفههای قرآن استفاده میکنند ، « وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِیَاءِ » حقایق قرآن برای انبیاست . ۶ روایت داریم قرآن بطن دارد . بطنش بطن دارد. قرآن مثل دریا است . پوسته ی دریا را آدمهای عوام نگاه میکنند ، و از آن لذت میبرند . آنهایی که شنا بلد نیستند ، کنار دریا می مانند . آنهایی که بیشتر بلد هستند ، میروند و شنا می کنند . شناگران ماهر “غواص ها “، میتوانند از عمق دریا چیزهایی کشف کنند .
قرآن جامع است، در همهی زمینهها حرف دارد. قصه بخواهیم، صدها قصه در قرآن است. گفتگوی تمدنها میخواهیم، تمام قالوها و قلها گفتگوی تمدنهاست. احتجاج بخواهیم، در قرآن هست. استدلال در قرآن هست. برهان در قرآن هست. موعظه و اخلاق در قرآن وجود دارند.
**کمش هم مفید است
بعضی چیزها صد در صدش مفید است. اگر ۹۹ درصد باشد بیفایده است. مثل این که آب در چهل متری است و شما ۳۹ متر طناب داشته باشی. اگر آب چاه ۴۰ متری باشد و شما ۳۹ متر هم طناب داشته باشی باز هم تشنه می مانید. ولی قرآن مثل مغز بادام است. مغز بادام یک دانهاش مفید است، یک تنش هم مفید است. گاهی وقتها یک آیه سرنوشت کسی را عوض میکند. یک آیهاش هم مفید است .
**یک حرف زائد ندارد
«لا یَأْتیهِ الْباطِل» ۷ در قرآن خبری از حرف زاید نیست .حتی در جاهایی که به ظاهر گفته می شود که زائد است ، برای هدفی آورده شده است .
۱-بحار /ج ۱۶/ص ۱۴۳
۲- یونس /۳۸
۳- حجر /۹
۴- بحار /ج۲ /ص ۲۸۰
۵- همان /ص ۲۸۴
۶- همان /ج ۷۵ /ص ۲۷۸
۷- فصّلت /۴۲