تاریخ نگارش : بیست و ششم فروردين 1390
نفیسه خاتون که بود (2)
فاطمه نصیری خلیلی
زینب دختر یحیى متوّج درباره عبادت او مىگوید: «چهل سال در نزد عمّهام نفیسه خاتون خدمت مىکردم و هرگز ندیدم که وى شبها بخوابد و روزها افطار کند. به او گفتم: امّا ترفقین بنفسک؟ قالت: کیف أرفق بنفسى و قدّامى عقبات لا یقطعهاالاّ الفائزون؛ منتهىالآمال ۲/۲۹۹؛ آیا مراعات حال خود را نمىکنى؟! در جواب گفت: چگونه مراعات کنم در حالى که پیش روى من عقباتى است که جز رستگاران نمىتوانند آن را بپیمایند.
کلید واژه : نفیسه خاتون، نظر علما، حفر قبر
ناشر : پایگاه شیعهها
** ارادت مصریان به حضرت نفسیه خاتون
مصریان اعتقادى کامل به او دارند و معروف است که دعا در نزد قبر او مستجاب مىشود.
شیخ ذبیحاللّه محلاتى هم در کتاب «ریاحین الشریعه» مىنویسد: سیّده نفیسه بنت حسن بن زید بن الحسن بن على بن ابى طالب علیهالسلام که در خاک مصر مدفون است، مزارش زیارتگاه خاص و عام مىباشد و به طاهره و کریمةالدارین مشهور است.
پس با دلایل فوق ثابت شد که نفیسه خاتون دختر حسن بن زید بن حسن علیهالسلام بود و قول کسانى که این سیده جلیله را دختر زید بن حسن علیهالسلام دانستهاند، صحیح نیست.
** حضرت نفیسه خاتون (س) از منظر علما
همانطورى که در مباحث قبل اشاره شد، حضرت نفیسه خاتون سلاماللّهعلیها به زهد و عبادت و صیام روزها و قیام شبها مشهور روزگار خود بود. او صاحب مال زیاد بود، لذا به درماندگان، مریضان و عموم مردم احسان مىکرد. سى مرتبه به حج مشرف شد که بیشتر آن پیاده بود. در مسجدالحرام در حالى که پردههاى خانه خدا (کعبه) را مىگرفت، اشک مىریخت و ناله و فریاد مىکرد، و این جملات را مىگفت: الهى و سیّدى و مولاى متّعنى و فرّحنى برضاک عنّى…
زینب دختر یحیى متوّج درباره عبادت او مىگوید: «چهل سال در نزد عمّهام نفیسه خاتون خدمت مىکردم و هرگز ندیدم که وى شبها بخوابد و روزها افطار کند. به او گفتم: امّا ترفقین بنفسک؟ قالت: کیف أرفق بنفسى و قدّامى عقبات لا یقطعهاالاّ الفائزون؛ منتهىالآمال ۲/۲۹۹؛ آیا مراعات حال خود را نمىکنى؟! در جواب گفت: چگونه مراعات کنم در حالى که پیش روى من عقباتى است که جز رستگاران نمىتوانند آن را بپیمایند.
تشریففرمایى سیده نفیسه سلاماللّهعلیها به مصر در سال ۱۹۳ بود. اهل مصر چون خبر ورود او را شنیدند، از آن جایى که ارادتى خاص به خاندان پیامبر صلىاللّهعلیهوآلهوسلم داشتند، از زن و مرد به استقبالش شتافتند و در ملازمت حضرتش بودند تا اینکه در سراى «جمالالدین عبداللّه بن جصاص» که از کبار تجّار و از صلحاى مصر بود، منزل ساخت و مدتى در آنجا سکونت کرد،ریاضالشریعه ۵/۹۰؛ و پس از چندى در منصوصه، خانه «ام خانى» سکونت اختیار نمود.
حضرت نفیسه خاتون سلاماللّهعلیها نزد عربها «سیّده» و «ست نفیسه» که به معناى «خانم» است، خوانده مىشود. همانطور که گفته شد، تولد ایشان را به سال ۱۴۵هجرى قمرى، همزمان با سال شهادت محمد و ابراهیم، پسران عبداللّه محض فرزند حسن مثنى نوشتهاند و در حالات آن مخدّره چنین گفتهاند: بسیار زاهد و متقى بود و در حال احتضار روزهدار بود و جمعى از او خواستند که روزهاش را افطار کند، در جواب گفت: سبحاناللّه، سى سال است که از خدا مسألت دارم صائم از دنیا بروم، چگونه از آرزوى سى سالهام دست بکشم؟
ایشان در وقت احتضار این اشعار را مترنّم بود:
اصرفوا عنّى طبیبى
ودعونى و حبیبى
زادنى شوقى الیه
و عزامى فى لهیب
طاب هتکى فى هواه
بین واشٍ و رقیب
لاا ابالى بفواتٍ
حین قد صار نصیبى
لیس من لامٍ بعذلٍ
عنه فیه بمصیب
جسدى راضٍ بسقمى
وجفونى بنحیبى
طبیب را از من دور کنید و مرا با دوست خود واگذارید، که شوق و محبت و ناله من از براى لقاء او افزون شود و به ملاقاتش بروم…
** ماجرای حفر قبر
نوشتهاند که حضرت نفیسه خاتون سلاماللّهعلیها به دست خود قبرش را حفر کرد و همه روزه در میان آن مىرفت و نماز مىگزارد و قرائت قرآن مىنمود، طورى که شش هزار ختم قرآن در آن به اتمام رساند.
در وقت احتضار، که بعد از هفت سال اقامت در مصر بود، بیمار شد و به بستر مرگ افتاد، روزهدار بود و قرآن قرائت مىکرد و در هنگام قرائت سوره مبارکه انعام چون به این آیه شریفه رسید « لهمّ دارالسلام عند ربّهم» انعام۶/؛ دار دنیا را وداع گفت.
بارقه غیبى
سیده نفیسه سلاماللّهعلیها، بر اثر پرهیزگارى و اطاعت از پروردگار به ارتقاى روحى و تکامل معنوى دست یافت. ارمغان این توفیق، نورى بود که بر خانه دلش تابید و آن را روشن و تابناک ساخت و این ویژگى موجب شکوفایى استعدادهاى عالى وى گشت و بعد متعالى وجودش را فضیلت بخشید و بر علم و معرفتش افزود و به قول حضرت على علیهالسلام که مىفرمایند: العلم محیى النفس (دانش روح را زنده مىکند)، یادآور مىشود که سیده نفیسه در هیچ مکتب و مجلسى به تحصیل علم اقدام نکرد، بلکه به دلیل تزکیه و تهذیب نفس، قلبش از هر جهت صیقلى شد و صلاحیت لازم را بهدست آورد و از علم الهامى بهرهمند گشت؛ دانشى که به جهت وجود استحقاق و اقتضاى حکمت و مشیت بالغه الهى بر دل شایستهاش تابید و آن را بارور از علوم، معارف و معانى کرد.
یکى از کسانى که موفق گردید از چشمه معارف سیده نفیسه سلاماللّهعلیها جرعه نوشى کند، محمد بن ادریس شافعى مىباشد. وى همواره از سیده نفیسه استفادههاى علمى و معنوى مىبرد و هنگامى که براى تدریس به مسجد فسطاط مىرفت، در سر راهش در منزل این بانو توقف مىکرد و از او اخذ حدیث مىنمود.