تاریخ نگارش : اول ارديبهشت 1390
باشکوهترین تحیت آسمانی
فاطمه نصیری خلیلی
از رسول خدا(ص) روایت شده:«اکثروا الصلوة علی فانّ صلاتکم علی مغفرة لذنوبکم»
صلوات بر من را بسیار کنید؛زیرا صلوات شما بر من مایه آمرزش گناهانتان است
کلید واژه : سلام، تحیت، صلوات
ناشر : پایگاه شیعهها
«درود» در زبان فارسی مترادف «تحیت» و «سلام» در زبان عربی است.این واژه به معنای امن،امنیت آرامش و شاد باش و سلامتی است.۱
خداوند بلند مرتبه در قرآن کریم یکی از نامهای جمالیه خود را «سلام» نامیده است و میفرماید هو الله الذی لا اله الا هوالملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبّر سبحان الله عمّا یشرکون ;.(سوره حشر،ایه ۲۳)
این واژه،در قرآن کریم نزدیک به ۴۲ بار به کار رفته است.سلام از ریشه «سلم» به معنای دور بودن از آفتهای ظاهری و باطنی است.حقیقت سلام که به معنای سلامتی و تندرستی و دور بودن از بیماریها و آفتهای جسمی و روحی است،تنها در بهشت به انسان میرسد،از این رو،سلام در دنیا علامت امنیت نسبی است،اما سرای بهشت سراسر امنیت مطلق است؛زیرا آنجا هستی بدون نیستی و بینیازی بدون تنگدستی و عزّت بدون خواری و سلامتی و تندرستی بدون بیماری است.۲
از این رو،خداوند متعال درباره بهشت میفرماید: و الله یدعوا الی دارالسلام ;.(سوره یونس،ایه ۲۵)
در کتاب خدا،سلام در مواردی چند به کار رفته است که برخی از آن موارد عبارتند از:در مورد فرستادگان الهی،به طور عام سلام علی المرسلین ;.(سوره صافات،ایه ۱۸۱) و به طور ویژه در مورد پیامبرانی همانند سلام علی ابراهیم ; (سوره صافات،ایه ۱۰۹) سلام علی موسی و هارون ;.(سوره صافات، ایه ۱۲۰) و یحیی و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حی ;. (سوره مریم،ایه ۱۵) در مورد شب قدر که شب نزول قرآن،فرشتگان و مقدرات عالم است، سلام هی حتی مطلع الفجر ; (سوره قدر،ایه ۵) در مورد بهشت ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود ;.(سوره ق،ایه ۳۴) در مورد سعادتمندان در سرای آخرت، فسلام لک من اصحاب الیمین ; (سوره واقعه،ایه ۹۱) و درباره گفتگوی بهشتیان در ایه دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام و اخر دعواهم اَنِ الحمد لله رب العالمین ; (سوره یونس،ایه ۱۰) اهل بهشت درودشان به یکدیگر سلام است و آخرین مرحله کمال اهل بهشت به این منتها میشود که خدا را پس از تسبیح و تنزیه ثنا گویند.هر کسی میتواند،به زبان حمد خدا کند،اما توصیف و تحمید خداوند کار هر کسی نیست و تنها از عهده کسانی برمیاید که آنها را خالص نموده و به کرامت قرب و حفظ اختصاص داده است.اما با شکوهترین تحیت الهی در قرآن کریم صلوات و رحمت خداوند بر پیامبر خاتم(ص) است؛زیرا به فرموده کلام الهی آن حضرت رحمت للعالمین است و با میلاد و بعثت آن بزرگوار لطف و رحمت خداوند بر بندگان،جامه تحقق به خود پیچید و درهای رحمت الهی بر جهانیان گشوده شد و از آن جایی که آن حضرت،همه کمالها و فضیلتهای اخلاقی را یک جا داشت،خداوند او را با تعبیر و انّک لعلی خلق عظیم ;.(سوره قلم،ایه ۳) ستوده است.بنابراین،درود و تحیت بر پیامبر رحمت(ص) از ویژگی خاصی برخوردار است و در بردارنده سلام و تحیت الهی است.صلوات خداوند به معنای گرایش مطلق او به وسیله رحمتش بر پیامبر است و صلوات فرشتگان، تزکیه وی و طلب آمرزش برای آن حضرت و صلوات مؤمنین انعطاف آنان به وسیله درخواست رحمت برای آن حضرت میباشد.از این رو، خدای سبحان میفرماید: «خداوند متعال و بلند مرتبه و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود و سلام میفرستند، ای اهل ایمان، شما نیز(از خداوند و فرشتگان پیروی کنید) بر او درود و سلامی بسیار شایسته و نیکو فرستید.مقام پیامبر(ص) آن قدر والاست که آفریدگار هستی و تمام فرشتگانی که تدبیر این جهان،به فرمان حق،بر گردن آنها نهاده شده است،بر او درود میفرستند. اکنون شما نیز،ای اهل ایمان،با این پیام هماهنگ شوید و بر او درود فرستید و در برابر فرمان او تسلیم باشید.
قرآن کریم برای تمام موجودات درک و احساسی را به تصویر میکشد که ما قادر به درک آن نیستیم؛زیرا میفرماید: و ان من شیء الا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم ;.(سوره اسرا،ایه ۴۴)
بنابراین،اگر همه هستی از شعور برخوردار است و آفریدگار خویش را میشناسد و به تسبیح و ستایش او مشغول است،پس به الهام الهی همراه با فرشتگان تدبیر کننده نظام هستی بر رسول خاتم(ص) نیز درود و سلام میفرستد؛زیرا جهان هستی ظاهر و باطنی دارد و ما با حواسمان با ظاهر آن ارتباط داریم، ولی ملکوت هر چیز در دست خداوند است.از این رو میفرماید: فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء و الیه ترجعون ;.(سوره یس،ایه ۸۳) از آنجایی که پیامبر اعظم(ص) در نزد خداوند و اهل آسمان و زمین بسیار ستوده است،به فرموده قرآن کریم،سلسله جلیله انبیاء در طول تاریخ ملزم به تصدیق آن بزرگوار بودند(آل عمران،ایه ۸۱) و حضرت عیسی مسیح(ع) به بنی اسرائیل مژده آمدن آن حضرت را،پس از خود داده و نام آن حضرت را با نام آسمانیش خوانده بود.قرآن مجید میفرماید: و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انّی رسول الله الیکم مصدقاً لما بین یدی من التورات و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد… ;.(سوره صف،ایه ۶)
بر اساس روایتی،از رسول خدا(ص)پرسیدند:«چرا به نام احمد و محمد و بشیر و نذیر نامیده شدی؟» فرمود:«محمد» نامیده شدم،به این جهت که من در زمین، محمود و(از نظر دوست و دشمن ستودهام)و «احمد» نامیده شدم،به این خاطر که ستودگیام در آسمان بیش از ستودگیم در زمین است، و «بشیر» خوانده شدم؛زیرا هر کسی مرا اطاعت کند،به بهشت بشارت داده شده و«نذیر»خوانده شدم؛زیرا خدا هر کس که مرا نافرمانی کند،از آتش ترسانده است.۳
اکنون ما نیز،همراه با پرتو زرین آفتاب در هر بامداد و نور نقره فام ماهتاب در هر شامگاه،هم آواز با مرغان آسمان،هم نوا با نغمه دلنشین آب در جویباران،با دیدن هر گلی در چمنزار و دامن صحرا،با بوئیدن هر طبله عطاری و همراه با ترنم کائنات سبوح قدوس ربّنا و رب الملائکة و الروح سرمی دهیم و بر گلهای همیشه بهار بوستان آفرینش،باشکوهترین تحیت آسمانی را بر محمد و آل محمد(ص) میفرستیم.
در مناظرهای که میان حضرت رضا(ع) و دانشمندان اهل سنت در حضور مأمون به منظور معرفی برگزیدگان الهی در کتاب خدا صورت گرفت،آن حضرت میفرماید:هنگامی که ایه انّ الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلّوا علیه و سلموا تسلیم ;نازل شد، رسول خدا(ص) فرمودند: بگویید:«اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم إنک حمید مجید؛ خداوندا،بر محمد و آل محمد درود فرست،همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی؛زیرا بخشنده و بزرگواری».۴
فضیلتهای بسیاری درباره صلوات بر پیامبر رحمت(ص) و خاندان پاکش از سوی آن حضرت و اهل بیت(ع) ذکر شده است،از جمله: از رسول خدا(ص) روایت شده:«اکثروا الصلوة علی فانّ صلاتکم علی مغفرة لذنوبکم»۵ صلوات بر من را بسیار کنید؛زیرا صلوات شما بر من مایه آمرزش گناهانتان است.۶همچنین در روایت دیگر،آن حضرت میفرماید:«کسی که در هر صبح و شام ده بار بر من صلوات فرستد،شفاعت من او را فرا گیرد».۷
پی نوشتها :
۱٫سید مصطفی طباطبایی،فرهنگ نوین عربی،فارسی، ص ۳۱۲٫
۲٫راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص ۴۲۱٫
۳٫طباطبایی، محمد حسین،المیزان، ج ۱۶، ص ۵۰۵٫
۴٫صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، باب.
۵٫عسگری، سید مرتضی(علامه)، بر گستره کتاب و سنت و صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، ص ۱۰ و ۱۱٫
۶٫کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۶
۷٫همان،ص ۲۳۹۵٫