تاریخ نگارش : بیست و چهارم آبان 1389
حضرت ابراهیم و کعبه
ریحانه فرحمند
شیخ کلینى و صدوق (ره ) با کمى اختلاف، از امام صادق (ع ) نقل کرده اند: هنگامى که بناى خانه کعبه به پایان رسید، براى آن خانه دو در ساختند که یکى براى ورود و در دیگر براى خروج بود. در ضمن براى آن درها نیز آستانه اى ساختند و حلقه اى نیز برآن آویختند، ولى درها و خانه پرده نداشت. تا این که....
کلید واژه : هدف از ساخت کعبه
موضوع پوشش خانه کعبه
شیخ کلینى و صدوق (ره ) با کمى اختلاف، از امام صادق (ع ) نقل کرده اند: هنگامى که بناى خانه کعبه به پایان رسید، براى آن خانه دو در ساختند که یکى براى ورود و در دیگر براى خروج بود. در ضمن براى آن درها نیز آستانه اى ساختند و حلقه اى نیز برآن آویختند، ولى درها و خانه پرده نداشت. تا این که اسماعیل زنى از قبیله حمیر گرفت. او زن عاقله اى بود وقتى اسماعیل براى تهیه آذوقه به طایف رفت، اودر مکه بود. روزى پیرمردى را دید که با سروروى گردآلود از راه رسید و از او سؤ الاتى کرد و در ضمن از حالشان پرسید. او در پاسخ، خوبى حالشان را به اطلاع وى رسانید و سپس از حال خصوصى آن زن سؤ ال کرد و او همان پاسخ را داد. به دنبال آن پرسید: تو از چه طایفه اى هستى ؟زن در پاسخ گفت: من زنى از قبیله حمیر هستم. پیرمرد نامه اى به آن زن داد و گفت: وقتى شوهرت آمد، این نامه را به او بده، و خداحافظى کرد و از مکه خارج شد. اسماعیل از طایف برگشت و آن زن نامه را به او داد. وقتى خواند گفت: دانستى آن پیرمرد که بود؟ پاسخ داد: نه، مرد خوش سیمایى بود که به تو شباهت داشت. اسماعیل گفت: او پدر من بود. زن که این حرفت را شنید گفت: واى بر من. اسماعیل گفت: چرا؟ مى ترسى جایى از بدن تو را دیده باشد؟زن گفت: نه! ولى مى ترسم در حق او کوتاهى کرده باشم.
این واقعه گذشت تا روزى آن زن به اسماعیل گفت: آیا بر درهاى کعبه پرده اى نیاویزیم؟ اسماعیل گفت :آرى خوب است. به دنبال این پیشنهاد دو پرده تهیه کردند و بر درهاى کعبه آویختند. زن که چنان دید پیشنهاد کرد که خوب است پرده دیگرى نیز تهیه کنیم و همه دیوارهاى اطراف کعبه را بپوشانیم که این سنگ بدنما شده است. اسماعیل با این پیشنهاد نیزموافقت کرد و آن زن به دنبال این تصمیم از قبیله خود استمداد نمود و پشم زیادى تهیه کرد و زن هاى قبیله مشغول رشتن آن پشم ها و بافتن آن شدند و هر قطعه اى که حاضر مى شد، به قسمتى از خانه کعبه مى آویختند. وقتى که هنگام حج و آمدن مردم به مکه شد قسمت زیادى از آن را پوشاندند، اما هنوز بخشى از آن بدون پوشش مانده بود. همسر اسماعیل گفت: خوب است این قسمت را با حصیرهاى علف بپوشانیم. و همین کار را کردند. هنگامى که اعراب براى زیارت آمدند و آن وضع را مشاهده کردند، گفتند: سزاوارتر آن است که براى تعمیر این خانه، هدیه اى بیاوریم. و پس از آن مرسوم شد که براى خانه کعبه هدیه بیاورند. وقتى مقدار زیادى پول و هدایا جمع شد، آن حصیر را برچیده و به جاى آن پرده هایى کشیدند. بدین ترتیب تمام خانه کعبه پوشیده شد. کعبه سقف نداشت و اسماعیل چوب هایى بدین منظور تهیه کرد و به وسیله آن ها، سقفى بر آن زد و روى آن را با گل پوشانید. اسماعیل و مردم از نظر آب در مضیقه بودند. این موضوع را به ابراهیم گفتند. او به دستور خداوند مکانهایى را حفر کرد تا به آب رسید و از این نظر نیز آسوده خاطر شدند.
هدف از بنای کعبه و تجدید آن
ابراهیم، از خدا خواست که مکان کعبه را تعیین کند، جبرئیل از طرف خدا به زمین آمد و همان مکان سابق کعبه را خط کشی کرد، و آن گاه ابراهیم آماده شد که در آن مکان، به تجدید بنای کعبه بپردازد، اسماعیل از بیابان سنگ میآورد، و ابراهیم دیوار کشی کعبه را انجام میداد و به این ترتیب دیوار کعبه به ارتفاع 9 ذرع رسید، و سپس ابراهیم سقف کعبه را با چوبهایی پوشاند. در مورد «حجر الاسود» که در زمان حضرت آدم آن را از بهشت آورده بودند و در کنار کوه ابوقبیس بود، ابراهیم با راهنمایی خداوند آن سنگ را یافت و با کمک اسماعیل آن را برداشته و آوردند و در جای خود که هم اکنون قرار دارد، نصب کردند، ابراهیم برای کعبه، دو در قرار داد که یکی به طرف مغرب و دیگری به طرف مشرق باز میشد. به این ترتیب ابراهیم با همیاری اسماعیل در این مرحله نیز، کار خود را به طور کامل انجام داد، و با دعاهای پر محتوایش این کار بزرگ را تکمیل کرد. این مرحله مقدماتی و ظاهر ساختمان کعبه بود، ولی آن چه مهم است هدف از بنای این ساختمان است که تمام این زحمتها و رنجها به خاطر آن هدف میباشد، هدف از بنا کردن کعبه این بود که وسیلهای برای نجات انسانها از بت پرستی و خرافه گرایی، و کشاندن آنها به سوی توحید و خداپرستی باشد، هدف این بود که آن جا پایگاه توحید گردد، و مردم در کلاس این پایگاه، تعلیم و تربیت گردند و در همه ابعاد زندگی به سوی خدای بزرگ رو آورند، چنان که این هدف از دعاهای ابراهیم که در بالا ذکر شد، مشخص شده است، بخصوص دعای پنجم، که خداوند پیامبری (اشاره به پیامبر اسلام (ص)) بفرستد، و او را در این پایگاه توحید مردم را به سوی خدا بخواند. مأموریت ابراهیم و اسماعیل
خداوند می فرماید: « و اذجعلنا البیت مثابة للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلى و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتى للطائفین و العاکفین و الرکع السجود» (بقره، آیه 125) ترجمه: و (به خاطر بیاورید) هنگامى که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان براى مردم قرار دادیم. و (براى تجدید خاطره) از مقام ابراهیم عبادتگاهى براى خود انتخاب کنید و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم: خانه را براى طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید. این آیه به تشریع حج و نیز به امنیت و نیز به مرجع بودن این خانه با کلمه «مثابت» اشاره مى کند. در جمله «و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرابیتى» مقصود از «عهد» به معناى امر است. مقصود از طهارت مى تواند فقط طهارت معنوى یا طهارت معنوى و ظاهرى باشد؛ ولى به قرینه سیاق، منظور طهارت معنوى است؛ به این معنا که ابراهیم راه عبادت پیراسته از شرک را به مردم نشان دهدبه هر حال در کلمه «تطهیر» دو احتمال وجود دارد.
الف: تطهیر، به معناى این است که خانه خدا را براى عبادت طواف کنندگان و نمازگزاران و کسانى که مى خواهند در آن اعتکاف کنند، خالص و بلامانع سازند.
ب: و یا به معناى، تنظیف آن خانه از کثافات و پلیدى هایى است که در اثر بى مبالاتى مردم در مسجد پیدا مى شودو یا اعمال زشت و پلیدى ها که مایه فساد عبارت است یعنى شرک و مظاهر آن یعنى بت ها پس تطهیر خانه خدا از خصوص پلیدى هاى معنوى است و ابراهیم(ع) مأمور شد تا طریقه عبادت را به خوبى که خالى از شرکت باشد به مردم تعلیم دهد. همان طورى که خودش مأمور به چنین عبادتى شده بود.
راز قرار گرفتن مکانى به نام ابراهیم(ع) در کنار کعبه
شاید بعضى تصور کنند، چون ابراهیم(ع) سازنده این خانه بوده و از پیامبران بزرگ الهى است، خداوند به بزرگ داشت مقام وى و براى این که مزد احداث بنا را به او داده باشد جاى براى او مقرر نموده و از زائرین خانه اش خواسته در آن جا نماز بخوانند البته عقل گواهى برصدق این احتمالات مى دهد یعنى از نظر عقل ابراهیم(ع) سزاوار چنین اکرام و بزرگ داشتى بوده است. اما در آیه شریفه مى فرماید از جمله آیات الهى در این خانه «مقام ابراهیم» است یعنى مقام ابراهیم آیتى روشنى است که با وقوع خود برخداى تعالى دلالت مى کند و مقام خداوند را به یاد مى آورد، ابراهیم(ع) منادى توحید و یکتاپرستى است و در دعوت به این راه هیچ گاه متوقف نشد. بنابراین کدام علامت و آیت بهتر و روشن تر از مقام ابراهیم(ع) است که اهل دنیا را به سوى خدا جلب نموده و به عظمت مقام او راهنمایى کند. از این رو در کنار آیتى بزرگ یعنى بیت الله نیاز به آیتى همچون مقام ابراهیم است که انسان هاى خاکى را الگو باشد در مسیر الى الله پس ابراهیم(ع) هم خودش آیت الله بود و به سوى او مى خواند و هم مقامش آیت الله است.