تاریخ نگارش : سی ام ارديبهشت 1390
شفاعت در اسلام
ابراهیم چراغی
یکی از معارفی که در عقائد دینی به آن پرداخته شده، مسأله شفاعت در روز قیامت است. بدون تردید داشتن مقام شفاعت نشانه کرامت خداوند به صاحبان آن است. در این مقاله به بررسی اجمالی در مورد شفاعت پرداخته میشود و بطور اجمال با منکران این عقیده آشنا میشویم.
ناشر : سایت تبیان
شفاعت در اسلام
توسط : hasantaleb
یکی از معارفی که در عقائد دینی به آن پرداخته شده، مسأله شفاعت در روز قیامت است. بدون تردید داشتن مقام شفاعت نشانه کرامت خداوند به صاحبان آن است. در این مقاله به بررسی اجمالی در مورد شفاعت پرداخته میشود و بطور اجمال با منکران این عقیده آشنا میشویم.
شفاعت
این کلمه از ریشه شفع به معنی جفت بوده، در برابر وتر که به معنی تک و تنها است.[1]شفاعت نوعی کمک رسانی از شخص قوی به ضعیف است. به این شخص قوی و کمک رسان، شفیع و به کارش شفاعت و به شخص ضعیف مشفوع گفته میشود. پس از روشن شدن معنی لغوی باید معنی اصطلاحی آن بازگو شود. اما برای بدست آوردن معنی اصطلاحی شفاعت و حدود و شرائط آن باید ابتدا از قرآن و روایات به یک ملاک صحیح در این زمینه دست یافت و بر طبق آن به نقد اندیشه مخالفین پرداخت.
شفاعت در قرآن
آیاتی که در قرآن پیرامون شفاعت آمده است را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
1ـ آیاتی که به طور مطلق شفاعت را نفی میکند:
الف.پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه داد و ستدی هست و نه دوستی ونه شفاعت، از آنچه روزیتان کردهایم، انفاق کنید...[2]
ب.و از کسی شفاعتی نپذیرند...[3]
ج.شفاعت شفاعت کنندگان به حال ایشان سودی ندارد...[4]
در این آیات راههای متصور برای نجات محرومان غیر از ایمان و عمل صالح چه از طریق پرداخت عوض و دیُون مالی و مادی، یا پیوند و سابقهء دوستی و یا مسأله شفاعت نفی شده است.
2.آیاتی که شفیع را منحصراً خداوند متعال معرفی میکند و شفاعت را فقط مخصوص ذات اقدس الهی میداند. برای شما هیچ سرپرست و شفیعی غیر از خداوند نیست...[5] بگو، شفاعت تماما از آن خداست...[6]
3ـ آیاتی که شفاعت را مشروط به اذن و فرمان خدا میکند:
چه کسی میتواند جز به اذن خدا شفاعت کند؟...[7]شفاعت جز برای کسانی که خداوند اذن (اجازه) دهد سودی ندارد...[8]
4ـ آیاتی است که شرایطی را برای شفاعت شونده بیان نموده است که عبارتست از رضایت و عهد خداوند: و جز برای کسی که خداوند رضایت دهد شفاعت نمیکنند...[9]کسی به شفاعت دست مییابد که به خداوند و به پیامبر(ص) ایمان داشته باشد و نزد خدا تعهد و پیمان بسته باشد...[10]
5. آیهای که صلاحیت شفاعت شدن را از بعضی از مجرمان و گناهکاران سلب میکند. برای ستمگران نه یاوری هست و نه شفاعتگری که مورد اطاعت باشد...[11]
شفاعت در روایات
در روایات و احادیث تعبیرات فراوانی درباره شفاعت آمده است که در تبیین آیات قرآنی شفاعت وارد شده است مانند:
1. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: شفاعت من برای مرتکبین گناهان کبیره از امّتم است.[12]
ابنابیعمیر میگوید از امام کاظم(ص) پرسیدم چگونه برای مرتکبان گناهان کبیره شفاعت ممکن است، در حالی که خداوند می فرماید: و لا یشفعون الا لمن ارتضی،[13] مسلّم است کسی که مرتکب گناهان کبیره شود، مورد ارتضاء و خشنودی خداوند نیست! امام کاظم(ص) در پاسخ فرمود: هر فرد با ایمانی که مرتکب گناهی میشود طبعاً پشیمان خواهد شد و پیامبر(ص) هم فرموده پشیمانی از گناه توبه است.... و کسی که پشیمان نگردد مؤمن واقعی نیست و شفاعت برای او نخواهد بود و عمل او ظلم است، همینطور خداوند میفرماید: ظالمان دوست و شفاعت کنندهای ندارند.[14]
2.روایات مختلفی وجود دارد که شفاعت کنندگان عبارتند از پیامبر(ص) و اهلبیت
طاهرینش(ع) و شیعیان و مومنان و عالمان و نیز منکرین شفاعت و دشمنان اهل بیت(ع) و کسانی که نماز را سبک بشمارند، شفاعت نمیشوند.
شفاعت نزد فرق
شیعه و اکثر فرق اهل سنت به اصل شفاعت اقرار دارند و آن را با آیات و روایات ثابت میکنند. تنها اختلاف شیعه و سنی در محدوده شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان است.[15]اما برخی از فرق اهل سنت به انکار شفاعت پرداختهاند، مانند وهابیت و خوارج.[16]از معتزله در مورد شفاعت نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی ایشان را منکر اصل شفاعت معرفی کرده اند مانند، ابوالحسن خیاط که منکر شفاعت است و برخی شفاعت شوندگان در نظر معتزله را محدود میدانند و معتقدند که معتزله در مورد آن اختلاف دارد.[17]
مبنای نظریه معتزله
معتزله با اعتقاد به جاودان بودن گناهکاران در جهنم معتقدند[18]که شفاعت مخصوص نیکوکاران و در جهت ارتقاء رتبه ایشان در بهشت صورت میگیرد. و به عبارت دیگر معتقدند که کسانی که مستحق عذاب الهی هستند شفاعت نمیشوند.[19]واضح است که این اعتقاد با کلام پیامبر اکرم(ص ) و معصومین(ع) مخالفت دارد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - الأفریقی المصری ،محمد بن مکرم بن منظور؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، بی تا، ج 8 ، ص 183
[2] - سورهء بقرة؛ آیه 254
[3] - سورهء بقرة؛ آیه 48
[4] - سورهء مدثر؛ آیه 48
[5] - سورهء سجده؛ آیه 4
[6] - سورهء زمر؛ آیه 44
[7] - سورهء بقره؛ آیه 255
[8] - سورهء سباء ؛آیه 23
[9] - سورهء انبیاء؛ آیه 28
[10] - سورهء مریم؛ آیه 87
[11] - سورهء غافر؛ آیه 18
[12] - مجلسى، محمد باقر ؛ بحار الأنوار، بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء ، 1404 هـ ق،ج 8 ، ص 34
[13] - سورهء انبیاء، آیه 28
[14] - حر عاملى، محمد بن الحسن ؛ وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام ، 1409 هـ ق، ج 15 ، ص 333
[15] - الشفاعة حقیقة إسلامیة، ص 28
[16] -دشتی ، عبدلله ؛ الخلل الوهابی فی فهم التوحید القرآنی، بی تا،ص 210 و مغنیة،محمد جواد ؛هذه هی الوهّابیّة ،بی تا، ص 75 و العصّار،السیّد محمّد ؛رسالة فی ردّ مذهب الوهّابیة،بی تا، ص 89
[17] - الاشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین ، بی تا، ص 116
[18] - السبحانی ،العلامة الشیخ ؛الشفاعه فی الکتاب والسنه،بی تا، ص 45
[19] - الاشعری ، ابوالحسن علی بن اسماعیل، همان ، بی تا، ص 116 و مفید، محمد بن محمد بن نعمان ؛ أوائل المقالات، قم، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید ، 1413 هـ ق ،ص47 و السبحانی ،العلامة الشیخ ؛همان، بی تا، ص 44