تاریخ نگارش : اول ارديبهشت 1393
پاسخ به چهار شُبهه مهم وهابیت علیه شهادت حضرت زهرا(س)
مرضیه علمدار .ب
شبهه اول؛ حدیث «فاطمة بضعة منی» در مذمت حضرت علی(ع) از پیامبر صادر شده است!
•شبهه دوم؛ افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه زهرا(س).
•شبهه سوم؛ چرا علی(ع) نرفت درب منزل را باز کند؟
•شبهه چهارم؛ اصلاً خانه‌‌های مدینه درب نداشتند؟


ناشر : جناب آقای کاظم فرهنگ زحمت ارسال آن را متقبل بوده اند
شبهه اول؛ شأن صدور حدیث «فاطمة بضعة منی»

وهابی‌‌ها شبهه‌‌ای ساخته‌‌اند مبنی بر اینکه حدیث «فاطمة بضعة منی» در مذمت حضرت علی(ع) از پیامبر صادر شده است!
در کتاب «صحیح بخاری» آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: «فاطمة بضعة منی» یعنی: «فاطمه پاره تن من است». سپس به نقل از «مسور بن مخرمه» حدیثی جعلی نوشته است که: علی(ع) می‎‌‌خواست «جُوِیریه» دختر ابوجهل را خواستگاری کند و به اصطلاح عامیانه بر سر حضرت زهرا(س) هوو بیاورد که پیامبر(ص) این سخن را فرموده‌‌‎اند و منظورشان این بود که: یا علی اگر بخواهی با دختر ابوجهل ازدواج کنی باید دختر مرا طلاق بدهی!!!

اما پاسخ این شبهه:
اولاً) طبق شهادت علمای رجال ـ «مسور بن مخرمه» در سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده بود. بنابراین ـ خواستگاری علی(ع) از جویریه در سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان یا «مسور» متولد نشده بود یا در قنداق بوده است!
ثانیاً) «جُوِیریة» تا سال هشتم هجرت کافر بود و ازدواج با کافر حرام است.
ثالثاً) این دختر تا زمان حیات پیامبر(ص) ـ سال دهم هجرت ـ اصلا به مدینه نیامد تا این اتفاقات رخ دهد.

شبهه دوم؛ افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

علمای وهابی جدیداً سخن مضحکی بر زبان می‌‌آورند که:شهادت حضرت زهرا(س) از سال 1374 شمسی به تقویم ها اضافه شده است و تا قبل از آن این مسأله وجود نداشته است.

اما پاسخ این شبهه:
اولاً) «ابن تیمیه» رهبر وهابی‎ها ـ در کتاب «منهاج السنة» نوشته است که: «کبس بیت فاطمه(س)» یعنی: «عوامل خلیفه وقت به زور وارد خانه فاطمه(س) شدند».
ثانیاً) «جوینی» استاد «ذهبی»، در کتاب «فرائد السمطین» آورده است که پیامبر(ص) فرموده‌‌اند: بعد از من می‎بینم که دخترم «مغمومة مغصوبة مقتولة» خواهد شد.
ثالثاً) «مرحوم کلینی» از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: مادرمان فاطمه زهرا(س) شهیده است.
رابعاً) «شهرستانی» در کتاب «الملل والنحل» از «نظّام» نقل می‌‌کند که خلیفه دوم با لگد به شکم حضرت زهرا(س) زد و جنین او را سقط کرد.

شبهه سوم؛ چرا علی(ع) نرفت درب منزل را باز کند؟

شبهه دیگری مطرح می‌‌کنند مبنی بر اینکه: اگر حضرت علی(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) درب منزل را باز کرد تا آن حادثه اتفاق افتد در حالی که باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غیرت مردان خصوصا مردان عرب است.

پاسخ:
اولاً) «ابن عساکر» در کتاب «تاریخ دمشق» آورده است که:
پیامبر(ص) در خانه نشسته بود که در زدند و ایشان به ام سلمه گفتند: «یا أم السلمة قومی فافتحی له» یعنی: «ای أم سلمه! برخیز و در را باز کن».
ثانیاً) در همین کتاب آمده است که: عمر بن خطاب آمد و دقّ الباب کرد، پیغمبر خانه بود ولی به حضرت خدیجه(س) فرمود: «افتحی یا خدیجة» یعنی: «ای خدیجه در را باز کن».
ثالثاً) در کتاب «احتجاج طبرسی» آمده است که: روزی پیامبر(ص) در خانه نشسته بودند که امیرالمؤمنین علی(ع) در زدند و پیامبر(ص) به عایشه فرمود که: «افتحی له الباب» یعنی: «در را برای او(علی) باز کن». حال آیا علمای وهابی غیرتمندتر از پیامبرند؟!
رابعاً) طبق آنچه ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» نوشته است، کسی در منزل را باز نکرد؛ بلکه مهاجمان به زور وارد خانه حضرت(س) شدند.
خامساً) قرآن کریم در آیه 27 سوره نور می‎‌‌فرماید: «یا أیها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا» یعنی بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوید.
و در جای دیگر می‎فرماید: «یا أیها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبی إلا أن یؤذن لکم».
از سوی دیگر «سیوطی» در جلد 5 کتاب «الدر المنثور» ص 50 نوشته است که: «خانه زهرا خانه نبوت است». بنابراین حضرت زهرا(ع) و مولا علی(ع) بر این باور بودند که مهاجمان حریم خانه نبوت و لااقل حرمت خانه مؤمنان را حفظ می‎‌‌کنند نه اینکه بی توجه به دستور خدا و رسول، در خانه اهل‎بیت پیامبر را آتش زده و به زور وارد خانه می‎شوند.

شبهه چهارم؛ اصلاً خانه های مدینه درب نداشتند؟!

شبهه دیگری مطرح می‌‌کنند که: اصلاً خانه‌‌های آن زمان مدینه درب نداشتند و فقط یک پرده یا حصیر در منزل بود! آنها این شبهه را طرح کردند تا جریان پشت درب ماندن حضرت زهرا(س) تکذیب شود.

اما پاسخ:
اولاً) قرآن کریم در سوره نور می‎فرماید: «ولا عَلَی أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُم أَو بُیُوتِ آبَائِکُم أَو بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُم أَو بُیُوتِ إِخوَانِکُم أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُم أَو بُیُوتِ أَعمامِکُم أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُم أَوْ بُیُوتِ أَخوالِکُم أَوْ بُیُوتِ خَالاتِکُمْ أَوْمَا مَلَکتُم مَّفَاتِحَهُ أَو صَدِیقِکُم لَیسَ عَلَیْکُم جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا» یعنی «شما در بعضی خانه ها ـ مانند خانه عمو، دایی، عمه، خاله و همچنین کسانی که مفتاح و کلید منزل خود را به شما می‎‌‌دهند ـ می‌‌توانید بدون اجازه غذا بخورید». حال اگر خانه، در و قفل نداشته باشد کلید معنا دارد؟ آیا روی حصیر و پرده کلید می‎زدند؟ یا اینکه نعوذ بالله قرآن در این موضوع اشتباه کرده است؟! باید گفت که طراحان این شبهات متاسفانه با قرآن هم آشنا نیستند.
ثانیاً) در کتاب «صحیح مسلم» ـ که معتبرترین کتاب اهل سنت پس از قرآن است آمده است که پیغمبر اکرم(ص) دستور داده بودند که: «شب‎ها درها را ببندید». آیا حصیر و پرده را می‎بندند؟! آیا به پرده می‌‌گویند در؟!
ثالثاً) «بخاری» در کتاب «الادب المفرد» نوشته است که: «روای می‌‌گوید سوال کردم که: درِ خانه عایشه دو لنگه بوده یا یک لنگه؟ و از چه جنسی بود؟ پاسخ می‎گیرد که: یک لنگه و از جنس چوب درخت ساج بوده است». حال چطور خانه عایشه در داشته آن هم از نوع درخت ساج؛ ولی خانه حضرت زهرا(س) که دختر پیغمبر و با آن همه اوصاف بوده در نداشته است؟!