تاریخ نگارش : بیست و هشتم خرداد 1390
فرزند دنیا و یا فرزند آخرت هستیم ؟
رضا رضائی
قرآن مجید درآیات خود ، دنیا را بازیچه و سرگرمی می داند ، هرچند که انسان ها به فخر
فروشی به یکدیگر بپردازند و زیادی مال و فرزندان را مایه بزرگی و برتری خود بدانند . سپس با مثالی حقیقت دنیا را برای مخاطب خود آشکار می سازد.
دنیا در لسان قرآن کریم !
در قرآن کریم ، به دنیا چهار لقب داده شده است ؛ «مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ ؛ دنیا قلیل و اندک است .(النساء/77)
در آیه دیگر می گوید که دنیا عرض است. عرض یعنی عارضی است ، ماندگار و پایدار نیست ، مثل عطر می متند می پرد و نمی ماند .
در جای دیگر می گوید دنیا : « زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا » (طه/131). زهرة یعنی غنچه ، به این معنا که برای هیچ کسی تبدیل به یک گل خوش آب ورنگی که هیچ عیب و ایرادی نداشته باشد نمی شود .درجای دیگر به قرآن لقب عاجله داده شده ، به این معنا که زود گذر است.
زندگی دنیا از دیدگاه قرآن
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ? کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ? وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ? وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ؛بدانید که زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیتان به یکدیگر، و افزون خواهی در اموال و اولاد است،مانند بارانی است که محصولش کشاورزان را به شگفتی آورد، سپس پژمرده شود و آن را زرد بینی، سپس ریز ریز و خاشاک شود!![که برای دنیاپرستان بی ایمان] در آخرت عذاب سختی است و [برای مؤمنان که دنیای خود را در راه اطاعت حق و خدمت به خلق به کار گرفتند] از سوی خدا آمرزش و خشنودی است، و زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست.»(سوره ی حدید، آیه 20)
قرآن مجید در این آیه دنیا را بازیچه و سرگرمی می داند ، هرچند که انسان ها به فخرفروشی به یکدیگر بپردازند و زیادی مال و فرزندان را مایه بزرگی و برتری خود بدانند. سپس با مثالی حقیقت دنیا را برای مخاطب خود آشکار می سازد.
زمین خشک را دیده اید که با رسیدن بهار و بارش باران بارور شده و مخازن خود را بیرون می ریزد. برگ نو بر درختان می روید و گل های تازه از زمین سر بر می دارد بطوری که چشم بیننده را خیره می کند. اما این زیبایی و سرسبزی دیری نمی پاید. با پایان فصل تابستان و وزش اولین باد پاییزی برگ ها رو به زردی می روند و گلها پژمرده و پلاسیده می شوند و کشاورزان و باغ داران اگر در مدت سبزی زمین توشه ی خود را از آن برگرفته باشند می توانند زمستان را بگذرانند ولی اگر به دیدن زیبایی زمین و دلربایی بهار سرگرم شده و به بازی (یعنی بیهوده گری) اوقات بگذرانند باید منتظر عواقب خطرناک آن در آینده ای که بسیار نزدیک خواهد بود باشند.
پروردگار حکیم با آوردن این مثال فریبندگی سراب دنیا را برای ما عینی می کند. حال انتخاب با ماست که در بهار زندگی خود در راه اطاعت حق گام برداریم و شامل مغفرت و رضوان الهی شویم یا اینکه به تفاخر و تکاثر بنشینیم و عذاب شدید آخرت را بهره ی خود سازیم.
امیرالمؤمین علی ابن ابی طالب علیه السلام می فرمایند: «سود برنده در بازار دنیا آن کسی است که دنیای حاضر را به آخرتی که به دنبال می آید ، بفروشد.» (نقل از کتاب شریف «غررالحکم و درر الکلم» تألیف قاضی ناصح الدبن تمیمی آمدی)
دنیای حلال و دنیای حرام. آنچه همواره رهزن آخرت است دنیای حرام است و سوق دهنده به سوی آخرت دنیای حلال میباشد. بنابراین، دنیای حلال به معنای نعمتها و لذتهای مشروع، بستری برای دینداری و آخرتگرایی است و دنیای حرام انحراف از دین و قربانی کردن سعادت اخروی به قیمت لذتهای حرام میباشد
دنیا و آخرت در تقابل یکدیگر
از جمله مفاهیمی که در فرهنگ اسلامی مورد تأکید قرار میگیرد ایجاد نوعی تقابل میان دنیا و آخرت و تقدم آخرت بر دنیا و فدا کردن رفاه فانی به قیمت دستیابی به آرامش جاودانه است.
در نگاه امام(علیه السلام) هرگز نمیتوان بدون توجه به تعارض و تقابل دنیا و آخرت اقدام به تعامل با آن دو کرد، چرا که گزینش هر یک به معنای دست برداشتن از دیگری است.
سؤالی که در این میان مطرح میشود، آن است که دست برداشتن از یکی به قیمت دیگری به چه معنا است ؟ آیا فدا کردن دنیا برای نیل به آخرت یعنی دست برداشتن از نعمتهای دنیوی و کنار گذاشتن مطلق دنیا یا به کارگیری دنیا در طریق آخرت؟
کلام امام(علیه السلام) بیانگر این نکته است که دنیا دو نوع است:
دنیای حلال و دنیای حرام. آنچه همواره رهزن آخرت است دنیای حرام است و سوق دهنده به سوی آخرت دنیای حلال میباشد. بنابراین، دنیای حلال به معنای نعمتها و لذتهای مشروع، بستری برای دینداری و آخرتگرایی است و دنیای حرام انحراف از دین و قربانی کردن سعادت اخروی به قیمت لذتهای حرام میباشد.
دنیا را برای آخرت استخدام کنید!
آنچه اهمیت دارد استخدام دنیا برای آخرت و نیل به عاقبت و سرانجام نیکو از طریق معامله صحیح با دنیاو نه ترک مطلق آن است. دنیا هرگز نباید مطبوع آخرت و مقدم و حاکم بر آن باشد ، بلکه همواره به تبع آخرت و مؤخر از آن است.
شناخت بیشتر ، منجر به تعامل بیشتر خواهد شد !
توجه به سیر تأثیر اصل مزبور در تربیت و هدایت انسان ما را به این نکته رهنمون میسازد که اساساً نحوه اثرگذاری اصل آخرتگرایی و دنیاگریزی بر انسان از مرحله شناخت و آگاهی آغاز و به مرحله گرایش و عمل ختم میشود.
به هر میزان که تلاش در جهت شناخت دنیا و آخرت و آگاهی از هدایت واقعی آن دو بیشتر باشد، ارتباط موجود میان آن دو روشنتر و عمل به مقتضای واقعی هر یک راحت تر خواهد بود.
انسان به هر میزان که اقدام به شناخت واقعیت دنیا و آخرت نماید، آمادگی لازم را برای اقدامات عملی در خود مهیّا میسازد
سؤالی که در این میان مطرح میشود، این است که آیا شناخت صرف میتواند بازتابی عملی و رفتاری را در پی داشته باشد ؟
در پاسخ به این سؤال با رجوع به کلام امام(علیه السلام) پیرامون مقوله دنیا و آخرت در مییابیم که سه عامل در این روند موثرند:
الف) شناخت دنیا در کنار شناخت آخرت، ب) تداوم و استمرار شناخت مزبور ، و ج) توسعه و تعمیق (تعالی) شناخت مزبور.
هیچگاه نمیتوان به شناختی حقیقی از دنیا بدون شناخت آخرت نایل شد. چه بسیار کسانی که به واسطه عدم اعتقاد به آخرت در صدد آگاهی از آن بر نیامدند و تلاش آنها برای فهم عمیق از دنیا با شک جدی مواجه شد و از اینرو، همواره یا به مقتضای واقعی دنیا عمل نکردند یا به طور ناقص و غیرقابل قبول، اقدام به این کار نمودند.
بنابراین، شناخت دقیق دنیا و تبیین مرزهای آن با آخرت میتواند در دستیابی به درک عمیق آن و سپس عمل به مقتضای واقعی آن مؤثر باشد.
از طرف دیگر، تداوم آگاهی مزبور عاملی اساسی در عمل به مقتضای هر یک از آن است. از اینرو عنصر یاد و توجه به وضعیت دنیا و آخرت و اجتناب از غفلت و فراموشی در کلام امام(علیه السلام) به طور مختلف و مکررا مطرح شده است.
انسان به هر میزان که اقدام به شناخت واقعیت دنیا و آخرت نماید، آمادگی لازم را برای اقدامات عملی در خود مهیّا میسازد.
از طرف دیگر، به هر میزان که خود را در معرض توجه به آگاهی مزبور قرار دهد و یاد آخرت را در خود زنده نگه دارد و خود را از غفلت مصون سازد، میتواند از قلمرو گرایشها و کششهایی که منجر به غفلتزایی در وی میشوند جلوگیری نماید. به بیان دیگر، انسانی موفق به غفلتزدایی از خود و توجه مستمر میشود که در مرحله عمل از مقتضای آگاهیهای خود نسبت به دنیا و آخرت عدول نکرده باشد.
اصل تربیتی آخرتگرایی ـ دنیا گریزی ما را در مدار یک حرکت پیشروندهای قرار میدهد که امکان تعالی در آن محدود به نهایتی نیست. تربیت و هدایت دینی بدون توجه به این اصل بنیادین امکانپذیر نیست، امری که از دیدگاه قرآن نیز حضوری فعال در جریان هدایت انسان دارد.
فرزند آخرت و یا فرزند دنیاییم ؟
فَکُونُوا مِنْ أَبناءِ الآخِرَة، وَ لاتَکُونُوا مِنْ أبْناءِ الدُّنْیَا؛ بکوشید از فرزندان آخرت باشید و نه دنیا. (نهجالبلاغه صبحی صالح، خطبه 42 و خطبه 203)
اِنَّ الدُّنْیا وَ الاخِرَةِ عَدُوّانِ مُتَفاوتانِ وَ سَبِیلانِ مُخْتَلِفَانِ؛ فَمَنْ اَحَبَّ الدُّنْیا وَ تَوَلاَّها أَبْغَضَ الآخِرَةَ وَ عَادَاهَا، وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ المَغْرِبِ، وَ مَاشٍ بَیْنَهُمَا، کُلَّمَا قَرْبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنْ الآخَرِ، وَ هُما بَعْدُ ضَرَّتَانِ؛ دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه جدای از یکدیگرند. پس کسی که دنیا را دوست داشته باشد و بر آن عشق ورزد از آخرت نفرت دارد و با آن دشمن است. آن دو بمنزله مشرق و مغرباند و رهرو به سوی هر کدام، به هر اندازه که به یکی نزدیک شود از دیگری دور خواهد شد و آن دو همواره به زیان یکدیگرند. (همان، حکمت103))
فَعَلَیْکُمْ بِالْجِدِّ وَ الاِجْتِهَادِ وَ التَأهُبِ وَ الاِْسْتِعْدَادِ وَ التَزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ وَ لاتَغُرَّنَکُم الحَیَاةُ الدُّنیَا؛ بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن و جمعآوری زاد و توشه در دوران زندگی و دنیا شما را مغرور نسازد. (همان، خطبه 230)
قال علی(علیه السلام): مَرَارَةُ الدُّنْیَا حَلاوَةُ الآخِرَةِ وَ حَلاَوَةُ الدُّنْیا مَرَارَةُ الآخِرَةِ؛ تلخکامی دنیا، شیرینی آخرت و شیرینی دنیا تلخی آخرت است (همان، حکمت 251 و همچنین خطبه 157)
نتیجه گیری :
آنچه در کلام امام(علیه السلام) در شناخت حقیقت دنیا بیشتر منعکس شده است جنبه فنای دنیا و زودگذر بودن آن است. فانی بودن دنیا به معنای فانی بودن کل دنیا و فانی بودن تمام نمادهای آن است. خوشی و غم دنیا پایدار نیست و از اینرو، قابل اتکا نیست، برخلاف آخرت که چون جاوید و پایدار است، هم غم و هم شادمانی آن قابل توجه و دقت .