تاریخ نگارش : دوم اسفند 1389
مدیریت اسلامی ازمنظر قرآن کریم
ابراهیم چراغی
مدیریت اسلامی دارای مبنا وشاخص های ارزنده ای میباشد که در قرآن کریم به صراحت بیان گردیده و تمامی مدیران جهت اجرای مدیریت اسلامی نیازمند این شاخص ها میباشند .
ارزش و تلاش
تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ ...(بقره، 134)
آنها امتی بودند که درگذشتند و دستاورد آنها مربوط به تلاش خودشان میباشد و دستاورد شما نیز مربوط به تلاش خودتان است.
7.معیار ارزش گذاری در موفقیت افراد، میزان تلاش آنان است.
نظارت
وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ...(بقره، 143)
خداوند، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: و بدین سان شما را امتی میانهرو قرار دادیم تا ناظر بر اعمال مردم باشید.
8. مدیریان و رهبران باید بر کارها و عملکرد زیردستان خود نظارت داشته باشند. (لتکونوا شهداء علی الناس)
قاطعیت
الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرینَ (بقره، 147)
خداوند، پس از نزول آیة تغییر قبله به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: حق، آن چیزی است که از سوی پروردگار تو آمده است، پس هرگز به خود تردید راه مده.
9.رهبر باید از قاطعیت و یقین برخوردار باشد، به خصوص وقتی که قانونی را تغییر داده و سنتی را میشکند. (فلا تکونن من الممترین)
تشویق و تنبیه
إِنَّ الَّذینَ یکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَینّاهُ لِلنّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ (159) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَینُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیهِمْ وَ أَنَا التَّوّابُ الرَّحیمُ (بقره، 160)
خداوند میفرماید: کسانی که حقایق هدایت را کتمان کنند، مورد لعنت خدا قرار میگیرند، مگر آنکه توبه کنند و کارهای خود را اصلاح کنند که در این صورت ایشان را میبخشم زیرا من توبه پذیر و مهربانم.
10.توبیخ بدکاران و پاداش به نیکوکاران، دو رکن اساسی در زمینه سازی رشد و اصلاح نادرستیها در سازمان است. (یلعنهم الله ...انا التواب الرحیم)
رویههای سازمانی
قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَینا عَلَیهِ آباءَنا أَ وَ لَوْکانَ آباؤُهُمْ لایعْقِلُونَ شَیئًا وَ لا یهْتَدُونَ (بقره، 170)
هنگامی که به آنها گفته میشود: از راه خدا پیروی کنید، میگویند: ما از آن راهی که نیاکانمان پیروی کردند دست بر نمیداریم در حالی که ممکن است گذشتگانشان چیزی نمیفهمیدند و به خطا رفته باشند.
11.رویههای سابق سازمانی ممکن است نادرست باشد، لذا پیروی از راه و روش و منش مدیران سابق اگر همراه با استدلال و تعقل نباشد، قابل پذیرش نیست.
تفویض مسؤولیت
لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها ... (بقره، 233)
همه بهاندازه توانشان مکلف هستند.
12.تفویض مسؤولیت به زیردستان باید بر اساس تواناییهایشان باشد و به همان مقدار از ایشان انتظار داشت.
علم و توانایی، شفاف سازی
قالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ... (بقره، 247)
قوم بنی اسرائیل به پیامبرشان گفتند: فرمانده ای برای ما مشخص کن تا به جنگ حاکم ستمگر برویم. پیامبرشان گفت: خداوند، طالوت را به فرماندهی شما برگزید زیرا توان علمی و جسمی لازم برای این مسؤولیت را دارد.
13.قدرت علمی و توانایی جسمی برای انجام مأموریت، دو شرط لازم برای مدیران است.
14.داشتن توانایی علمی مهم تر از توانایی جسمی است. (ابتدا کلمه علم آمده سپس جسم)
15.اعلم بودن، در گزینش مدیران یک اولویت مهم است.
16. رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را توجیه کند و ابهامات را برطرف سازد. (چنانچه پیامبر بنیاسرائیل دلیل انتخاب طالوت به فرماندهی را به وضوح بیان کرد.)
ارزیابی عملکرد
قالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیسَ مِنّی... (بقره، 249)
هنگامی که لشگر بنی اسرائیل حرکت کرد، (طالوت) به سربازان خود گفت: رودخانه-ای در بین راه است که هرکس از آن آب بنوشد، دیگر در سپاه من جایی ندارد.
17. مدیر باید نیروهای کارآمد را از نیروهای ناکارآمد جدا نماید تا بتواند نیروهای غیر مفید را از مجموعه طرد کند، زیرا حضور آنها باعث سست شدن سایر نیروها میگردد.
توجه به کارکنان
وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ اْلامِّیینَ ... (آل عمران، 20)
خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: به اهل کتاب (دانشمندها) و عوام مردم بگو: ...
18.مدیر باید به تمام افراد سازمان توجه داشته باشد، هم به سطوح مدیریت و هم به عامّة کارکنان. کارکنان باید بدانند که مهم هستند و نقش تعیین کننده ای در سازمان دارند و این اهمیت را در توجه و عنایت مدیر، احساس کنند.
ایمان
لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ ... (آل عمران، 28)
نباید سرپرست مؤمنان از غیر خودشان باشد.
19.در جامعه اسلامی، ایمان داشتن شرط اصلی برای انتخاب مدیر و سرپرست است و اصولاً پستهای کلیدی (همچون مدیریت)، نباید به افراد بی ایمان واگذار شود، چون امکان سوء استفاده در این سمتها فراوان است.
آگاهی از گذشته
وَ یعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ (آل عمران، 48)
خداوند به حضرت عیسی کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموخت.
20.مدیران هر برهه از زمان باید از حوادث و قوانین گذشته آگاه باشند و بدانند در گذشته چهاتفاقاتی در سازمان رخ داده و چه مقرراتی وضع گردیده است. (چنان که خداوند به حضرت عیسی، تورات را که قوانین گذشته بود، آموخت.)
شناخت تهدیدها
فَلَمّا أَحَسَّ عیسی مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللّهِ ... (آل عمران، 52)
هنگامی که عیسی احساس کرد اطرافیانش کفر میورزند، گفت: چه کسانی مرا در راه خدا یاری میکنند.
21.هوشیاری در شناخت افکار و عقاید و تهدیدها، یکی از شروط اساسی رهبری است.
22.شناخت نیروهای وفادار و سازماندهی و تمرکز آنان، برای اداره جامعه و ادامة حرکت ضروری است.
سوءاستفاده از مقام
ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یؤْتِیهُ اللّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنّاسِ کُونُوا عِبادًا لی ... (آل عمران، 79)
هیچ انسانی که خداوند به او کتاب و حکمت و نبوت و حکومت داده است، حق ندارد به مردم بگوید: بندگان من باشید.
23.سوء استفاده از موقعیت و مسؤولیت، برای هیچ کس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد نمود.
پیگیری تا حصول نتیجه
مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لایؤَدِّهِ إِلَیکَ إِلاّمادُمْتَ عَلَیهِ قائِمًا...(آل عمران، 75)
بعضی از اهل کتاب (یهودیان) کسانی هستند که اگر به او دیناری بدهی آن را به تو برنمیگرداند، مگر آنکه برای مطالبة آن دائماً بالای سر او بایستی.
24.پیگیری برای رسیدن به نتیجه، اصلی مهم در مدیریت است، چنانکه خداوند وصول مطالبات را به پیگیری مستمر منوط میداند.
پیمان و پشتیبانی از مدیران
وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ ... (آل عمران، 81)
خداوند از پیامبران پیشین پیمان گرفت که هرگاه علم و حکمت به شما دادم و سپس پیامبری آمد که آن مطالب را تصدیق میکرد، به او ایمان آورید و او را یاری کنید.
25.دمدیریت اسلامی، لازمة سپردن مسؤولیتها گرفتن پیمان است که بر طبق موازین و اصول، انجام تکلیف شود.
26.مدیران قدیمی باید از مدیران جدید پشتیبانی کنند و مدیران جدید هم باید از مدیران قدیمی تجلیل کنند.
قانون و رهبری
کَیفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلی عَلَیکُمْ آیاتُ اللّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ...(آل عمران، 101)
خداوند خطاب به مردم مدینه میفرماید: چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خدا بر شما تلاوت میشود و رسول خدا در بین شماست.
27.وجود قانون و حضور رهبری، دو اصل لازم برای جلوگیری از انحراف است. (اگر قوانین و مقررات کامل و جامع، و رهبری آگاه و ناظر وجود داشته باشد، عدول از مسیر اهداف، امری عجیب خواهد بود، زیرا خداوند میفرماید: چگونه کافر میشوید در حالی که قوانین کامل الهی و رهبری معصوم در میان شماست.)
نظارت، اصلاح سازمان
وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَیالْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِالْمُنْکَرِ...(آل عمران، 104)
از میان شما باید گروهی باشند که دیگران را به خیر دعوت نمایند و از بدیها بر حذر دارند.
28.باید همواره گروهی جهت نظارت بر امور، در سازمانها باشند که ضمن دانستن اهداف سازمانی بر رفتارهای فردی و سازمانی افراد دقت نمایند تا هر کجا مغایرتی با آن اهداف دیدند، تذکر دهند.
29.اصلاح سازمان و جلوگیری از انحراف، بدون قدرت منسجم که از سوی مدیریت عالی حمایت شود امکان پذیر نیست.
انتصاب
وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ ... (آلعمران، 121)
خداوند در یادآوری جنگ احد خطاب به پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله میفرماید: آن صبحی که از خانهات خارج شدی و مؤمنان را برای جنگ در جایگاه خودشان قرار دادی.
30.انتصاب افراد برای جایگاههای استراتژیک و حساس بر عهدة شخص مدیر است و باید مستقیماً در انتخاب ایشان، اعمال نظر نماید.
امدادهای الهی
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یکْفِیکُمْ أَنْ یمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ (آل عمران، 124)
پیامبرصلیاللهعلیهوآله به سپاه خود در جنگ بدر میفرماید: خداوند ما را با سه هزار فرشته یاری میکند. آیا این مژده برای ما کافی نیست؟
31. یکی از وظایف رهبری، امیدوار کردن افراد و توجه دادن آنها به امدادهای خداوند، در راه رسیدن به اهداف است.
ناامیدی رقبا
لِیقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْ یکْبِتَهُمْ فَینْقَلِبُوا خائِبینَ (آلعمران، 127)
امدادهای الهی برای آن بود که کفار ریشه کن شوند یا ناکام و ناامید بازگردند.
32.شیوة مدیریت و اتخاذ سیاستها، باید به نحوی باشد که دشمن و رقبا به ناامیدی کشیده شوند.
تلاش
وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ (آلعمران، 136)
و چه نیکوست پاداش اهل عمل.
33.با شعار و آرزو نمیتوان به چیزی دست یافت، کار و عمل و سخت کوشی است که شیرینی موفقیت را به کام انسان مینشاند.
تقویت روحیه، بررسی عوامل شکست
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اْلاعْلَوْنَ ... (آلعمران، 139)
پس از شکست در جنگ احد، خداوند خطاب به مسلمانان میفرماید: سستی نکنید و غمگین نباشید که شما برترید.
34.شکست موضعی در یک برهه از زمان، نشانه شکست نهایی نیست، بلکه تجربهای برای رسیدن به موفقیت و پیروزی است.
35.مدیر و رهبر باید روحیهها را تقویت کند.
36.در ضمن روحیه دادن باید به عوامل شکست توجه کرد. (چنان که خداوند ضمن تقویت روحیه، فرمود: این بار سستی کردید و به دستورات خوب عمل نکردید.)
انسجام رویه
ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ... (آلعمران، 144)
خداوند در بیان ضعفهای جنگ احد و توبیخ کسانی که شایعه شهادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله را انتشار دادند فرمود: محمد پیامبری است که قبل از او هم پیامبرانی آمده و رفته، پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به وضعیت گذشته خود برمیگردید؟
37.رویههای سازمانی باید چنان تشکّل و انسجامی داشته باشند که حتی نبودن مدیر و رهبر در برهه ای از زمان، ضربه ای به سازمان و جریان امور آن نزند.
عوامل شکست سازمان
حَتّی إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی اْلامْرِ وَ عَصَیتُمْ ... (آلعمران، 152)
خداوند در بیان علل شکست جنگ احد میفرماید: شما رو به پیروزی بودید تا آنکه سست شدید و در میانه جنگ به نزاع بر سر تقسیم غنایم پرداختید و از دستور پیامبر نافرمانی کردید.
38.از جمله عوامل شکست هر سازمان، سستی افراد در انجام وظایف، نزاع و اختلافات داخلی و عدم اطاعت از مدیریت واحد است.
مدیریت بحران
إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یدْعُوکُمْ ... (آلعمران، 153)
به یاد بیاورید هنگامی که در جنگ احد فرار میکردید و به هیچ کس توجه نمیکردید در حالی که پیامبر شما را فرا میخواند.
39.در صحنههای حساس و مشکلات خطرآفرین سازمان، افراد سست و ترسو خود را کنار خواهند کشید.
40.دستورات مدیر در لحظههای حساس، موجب به حرکت درآمدن ترسوها و سستها نمیشود، لذا نباید پستهای کلیدی را به ایشان سپرد.
41.آنجا که مشکلات و سختیها جلوهگر میشود، مدیر باید حضوری پررنگتر داشته باشد.
عطوفت، مشورت، توکل
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلامْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ (آلعمران، 159)
خداوند پس از بیان ضعفهای جنگ احد، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: از تقصیر آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش کن و برای تصمیمگیریهای آینده از آنان مشورت بگیر. امّا هنگامی که تصمیم گرفتی، قاطع باش و به خدا توکل کن و آن را عملی ساز.
42.رهبری ومدیریت صحیح با عفو و عطوفت همراه است.
43.در مشورت کردن، محاسنی همچون تفقد از نیروها و دخیل کردن آنها در تصمیم سازی، شکوفایی استعدادها، گزینش بهترین رای، ایجاد انگیزه و علاقه برای اجرای تصمیم نهایی، نهفته است.
44. مشورت، تصمیمساز است و منافاتی با تصمیمگیری قاطع مدیر ندارد.
45.در کنار فکر و مشورت و تصمیمگیری، توکل برخدا لازم است.
شناخت ضعفها
وَلَمّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ...قُلْتُمْ أَنّی هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ... (آلعمران، 165)
هنگامی که مصیبتی (همچون شکست جنگ احد) به شما رسید، گفتید: این مصیبت از کجاست؟ بگو: آن از سوی خودتان است.
46.در جستجوی عوامل شکست، ابتدا باید به دنبال عوامل داخلی و ضعفهای سازمانی بود، سپس عوامل خارجی بررسی شود، زیرا عوامل داخلی به دست مدیران سازمان قابل کنترل است.
ارزیابی عملکرد، نظریه سیستمی
أَنّیلاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ...(آلعمران،195)
خداوند میفرماید: من تلاش هیچ صاحب عملی را تباه نمیکنم، زن باشد یا مرد، همه از یکدیگرید.
47.در سازمانها باید روشی جهت شناسایی کسانی که وظیفة خود را به خوبی انجام میدهند، وجود داشته باشد تا ضمن تشویق آنها، انگیزش سازمانی را تقویت نمود.
48.تلاش و تلاشگر هر دو مهم هستند، کارها هم باید حسن فعلی (شکل درست) داشته باشد و هم حسن فاعلی (نیت درست).
49.در سازمانهای اسلامی، همة افراد سازمان مثل اعضای یک پیکرند در نتیجه تخریب یک فرد به مثابة تخریب سازمان است.
50.در یک بدن همة اعضا باید با هم رشد کنند، لذا باید امکان رشد سازمانی برای همة افراد فراهم باشد و تلاش مدیریت عالی سازمان بر ارتقای کیفی همة افراد معطوف گردد.
جبران خدمات
أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذًا لا یؤْتُونَ النّاسَ نَقیرًا (نساء، 53)
خداوند در بیان حالات یهودیان میفرماید: اگر حکومت در دستشان بود ذرهای از اموال و داراییها را به مردم نمیدادند و همه را برای خود برمیداشتند.
51.مدیر سازمان باید به فکر رفاه افراد سازمان و وضعیت معیشتی ایشان باشد. (یکی از وظایف مدیران، توجه به مشکلات معیشتی افراد است.)
اهلیت و صلاحیت
إِنَّ اللّهَ یأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اْلاَماناتِ إِلی أَهْلِها ... (نساء، 58)
خداوند فرمان میدهد کهامانتها را به صاحبانشان بدهید.
در روایات متعدد منظور از امانت، رهبری ومدیریت جامعه معرفی شده است.
52.ملاک عزل و نصبها، باید اهلیت و صلاحیت افراد باشد. کلید خوشبختی جامعه، بر سر کار بودن افراد لایق و رفتار عادلانه است و منشا نابسامانیها، ریاست نااهلان است.
امام علی علیه السلام میفرماید: هر کس خود را در جامعه بر دیگران مقدم بدارد، در حالی که بداند افراد لایقتر از او هستند، قطعاً به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است.
تشکیلات و سلسله مراتب
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوااللّهَ وَ أَطیعُواالرَّسُولَ وَ أُولِیاْلامْرِ مِنْکُمْ...(نساء، 59)
ایکسانی کهایمان آوردهاید از خداوند اطاعت کنید و فرمان پیامبر و جانشینان او را گردن نهید.
53.برای انجام اهداف سازمانی باید تشکیلات مناسب و به تبع آن سلسله مراتب تعریف شود.
54.در اجرای دستورات، اصل سلسله مراتب باید رعایت شود.
حذف دوچهرگان
وَ یقُولُونَ طاعَةٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیرَ الَّذی تَقُولُ ... فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ ... (نساء، 81)
منافقان به هنگام روز در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله میگفتند: هر چه شما بگویید درست است! ولی هنگامی که از نزد پیامبر میرفتند، برخلاف گفتههای او عمل میکردند. خداوند میفرماید: ای پیامبر از ایشان اعراض کن.
55.افراد دوچهره باید از تشکیلات سازمان حذف شوند و یا لااقل در پستهای کلیدی قرار نگیرند.
پیشگامی مدیر
فَقاتِلْ فی سَبیلِ اللّهِ .... وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ ... (نساء، 84)
ای رسول! در راه خدا پیکار کن و مؤمنان را به جهاد ترغیب کن.
56.در اجرای برنامههای سازمانی، مدیر باید پیشگام باشد تا موجب ایجاد انگیزش در افراد سازمان گردد.
دوری از تبعیض
فَلا تَمیلُوا کُلَّ الْمَیلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ... (نساء، 129)
پس تمایل خود را متوجه یک طرف ننمایید تا دیگری بلاتکلیف رها شود.
57.مدیر نباید با رفتارهای تبعیض آمیز بعضی از نیروها را منزوی کند، بلکه باید نسبت به تمام نیروها توجه داشته باشد تا موجب افزایش انگیزش کارکنان را فراهم آورد.
ضابطه مداری
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَینِ وَ اْلاَقْرَبینَ... (نساء، 135)
ای کسانی کهایمان آوردهاید! همواره عدالت را بر پا دارید و برای خدا گواهی دهید، اگر چه به زیان خود یا والدین و بستگانتان باشد.
58.ضوابط بر روابط مقدم است، باید بر طبق ضابطه عمل نمود حتی اگر روابط را مخدوش نماید.
شایستگی و پاداش
وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیم(مائده،9)
خداوند به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعدة آمرزش و پاداش بزرگ داده است.
59.تشویق و اعطای پاداش بر مبنای شایستگی و کیفیت کار، عاملی مهم در تقویت انگیزش کارکنان است.
سرپرستی
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ بَنیإِسْرائیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیعَشَرَ نَقیبًا...(مائده،12)
خداوند از بنیاسرائیل پیمان گرفت، سپس از میان آنها دوازده سرپرست برای دوازده طایفه برانگیخت.
60.سرپرست هر صنف بهتر است از همان صنف انتخاب شود تا مشکلات و مسائل آنها را بیشتر درک کند. مثلاً اگر قرار است برای بیمارستانی مدیر انتخاب شود بهتر است پزشک باشد. گرچه داشتن توان و دانش ضروری مدیریت است.
فساد اداری
وَتَرى کَثیرًا مِنْهُمْ یسارِعُونَ فِیاْلإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ...(مائده،62)
بسیاری از مدعیان ایمان را میبینی که در گناه و ظلم و حرام خواری شتاب میکنند.
61.فساد اداری (سُحت)، از فساد اجتماعی (عدوان) و فساد اخلاقی (اثم) خطرناکتر و بدتر است. لذا اولین گام در راستای اصلاح سازمانها، تغییر در رویهها و فرایندهای سازمانی جهت از بین رفتن فساد اداری است.
شفاف سازی دستورات
فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (مائده، 94)
خداوند پس از بیان قسمتی از احکام شکار میفرماید: بعد از این، هر که از این مرزها تجاوز کند، او را عذابی دردناک است.
62.قبل از ابلاغ دستورات، نمیتوان کارکنان را مؤاخذه نمود، بلکه ابتدا باید به نحوی که همگان در جریان قرار گیرند دستورات ابلاغ شود، سپس در صورت تعدی از آن مؤاخذه و تنبیه صورت گیرد. (واحد اداری سازمانها که وظیفة ابلاغ دستورات را بر عهده دارند باید از شیوههایی استفاده کنند که همة افراد سازمان در جریان آن دستورات قرار گیرند.)
طبقهبندی اطلاعات
قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها کافِرینَ (مائده، 102)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با مردم دربارة حج سخن میگفت. کسی پرسید آیا حج همه ساله واجب است؟ پیامبر پاسخ نداد. او چند بار پرسید. رسول خدا فرمود: این همه اصرار برای چیست؟ اگر بگویم آری، کار شما سخت میشود. یکی از عوامل هلاکت امتهای گذشته سؤالهای نابجا و عمل نکردن به آنها بود.
63.اطلاعات و دانش سازمانی باید ردهبندی و طبقهبندی شود و مدیران نباید بعضی از اطلاعات و دانستههای خود را در اختیار عموم کارکنان بگذارند، نظیر مشکلات اقتصادی و بحرانهای سازمانی.
شفاف سازی روش مدیریت
قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیبَ وَ لا أَقُولُ لَکُمْ إِنّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یوحى إِلَی...(انعام، 50)
ای پیامبر به مردم بگو: من ادعا نمیکنم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب میدانم و ادعا نمیکنم که من فرشتهام، بلکه من آنچه را که به من وحی میشود پیروی میکنم.
64.اهداف و شیوة کار مدیر باید صریح و روشن بیان شود.
65.مدیران باید همچون دیگران در زندگی شخصی از امکانات عمومی استفاده کنند و استفاده از امکانات ویژه صحیح نمیباشد.
نظریه انگیزش و تکریم ارباب رجوع
وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیکُمْ... (انعام، 54)
خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: هر گاه مؤمنان نزد تو آمدند به ایشان سلام کن.
66.مدیران باید با برخوردی محبتآمیز، به کارکنان و مراجعان شخصیت دهند تا موجب افزایش انگیزش سازمانی و تکریم ارباب رجوع گردد.
سرعت عمل
وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبینَ (انعام، 62)
و خداوند سریعترین حسابرسان است.
67.سرعت حسابرسی در دستگاههای نظارتی و سرعت در رسیدگی به امور در دستگاههای اجرایی یک ارزش و ضرورت است.
علم و حکمت
إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیمٌ (انعام، 83)
پروردگارت حکیم و داناست.
68.علم و حکمت، دو شرط لازم برای تدبیر وامورمدیریت است. (با توجه به اینکه کلمة رب در لغت به معنای مربی آمده است.)
برنامهریزی و اجرا
فالِقُ اْلإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّیلَ سَکَنًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبانًا ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ (انعام، 96)
خداوند، شکافندة سپیدهدم است و شب را مایة آرامش و خورشید و ماه را وسیله شمارش ایام قرار داد. این است اندازهگیری و برنامهریزی خداوندِ قدرتمند و دانا.
69.برنامهریزی دقیق و اجرای کامل برنامهها، نیاز به علم و قدرت دارد، علم برای تدوین برنامه و قدرت برای اجرای نیکوی آن.
پایداری بر اهداف
وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطینَ اْلإِنْسِ وَ الْجِنِّ... (انعام، 112)
ای پیامبر! اینان تنها در برابر تو به لجاجت نپرداختهاند بلکه برای هر پیامبری دشمنانی از شیطانهای انسانی و جنّی قرار دادیم.
70.مدیران باید برای مخالفتها آماده باشند و بدانند که در برابر هر تغییر و اصلاحی، مقاومت و مخالفت صورت میگیرد.
مدیران فاسد
وَ کَذلِکَ جَعَلْنا فی کُلِّ قَرْیةٍ أَکابِرَ مُجْرِمیها لِیمْکُرُوا فیها... (انعام، 123)
در هر دیاری بزرگانی از مجرمان به حیله و فسق و فساد میپردازند.
71.مدیران و رهبران فاسد، ریشة فساد اجتماع هستند.
72.تزویر و دروغ، حربههای اصلی مدیران و رهبران فاسد است.
عبرت از گذشتگان
وَ کَمْ مِنْ قَرْیةٍ أَهْلَکْناها ... (اعراف، 4)
چه بسیار آبادیهایی که اهل آن به خاطر فساد و کفر نابود شدند.
73.در تصمیمگیریها، باید سرگذشت کسانی که در شرایط مشابه تصمیمگیری کردهاند، مورد توجه و عبرت قرار گیرد.
پاسخگویی
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلینَ (اعراف، 6)
قطعاً مردم و پیامبران، از آنچه انجام دادهاند بازخواست خواهند شد.
74.در سازمان، هم رهبران و مدیران باید نسبت به اقدامات و تصمیمات خود مسؤولند، همچنین افراد عادی و کارکنان نیز باید نسبت به آنچه بر دوششان گذاشته شده، پاسخگو باشند.
دوری از تکبّر
قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ ... (اعراف، 13)
خداوند به شیطان فرمود بیرون رو، از چه روی تکبّر ورزیدی؟!
75.تکبّر، چه برای افراد عادی و چه برای پستهای مهم و مدیران ارشد، آفت و آسیب است و باعث خواری و شکست میشود.
تمهید مقدمات
فَکُلا مِنْ حَیثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ ... (اعراف، 19)
خداوند به آدم فرمود: تو و همسرت، هر چه خواستید در این باغ بخورید ولی به آن درخت نزدیک نشوید.
76.مدیران و رهبران باید ابتدا امکانات را در اختیار کارکنان بگذارند و راه صحیح استفاده از آن را به ایشان بیاموزند، سپس انتظار کار صحیح و درست و بدون نقص داشته باشند.
بیان ویژگیهای خود
وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمینٌ (اعراف، 68)
قرآن از زبان پیامبر میفرماید: من برای شما خیرخواه و امین هستم.
77.بیان ویژگیهای مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، مانعی ندارد.
انتقاد شنوی
قالُوا أُوذینا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِینا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا قالَ عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یهْلِکَ عَدُوَّکُمْ ... (اعراف، 129)
قوم بنیاسراییل به حضرت موسی گفتند: هم پیش از آمدنت ما در سختی بودیم و هم اکنون که تو آمدهای. موسی خطاب به ایشان فرمود: امیدوارم خداوند دشمن شما را به زودی نابود کند.
78.مدیر باید به انتقادها گوش فرا دهد و در پاسخ جوابهایی بدهد که کارکنان به اصلاح امور امیدوار شوند.
کادرسازی
وَ قالَ مُوسى ِلاَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی ... (اعراف، 142)
موسی به برادرشهارون گفت: در غیاب من جانشین من در میان قوم باش.
79.فردی به عنوان جانشین (معاون مدیر) باید در کنار مدیر اصلی و با تجربه، در فراز و نشیبها باشد تا ضمن کسب تجربه، او را یاری دهد و در غیاب مدیر، سازمان بدون رهبر نماند.
80.یکی از وظایف اصلی مدیران کادر سازی است.
برنامهریزی
وَ کَتَبْنا لَهُ فِی اْلالْواحِ مِنْ کُلِّ شَیءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یأْخُذُوا بِأَحْسَنِها ... (اعراف، 145)
در الواح تورات، به موسی در هر موردی پندی دادیم و به او گفتیم: آنها را با قوت اجرا کن و به قوم خود فرمان ده که بهترین آنها را انتخاب کنند و اجرا نمایند.
81.در برنامهریزی باید بهترین روش را انتخاب نمود و آن را با تمام توان انجام داد. گرچه در بعضی شرایط، مدیریت اقتضائی، مفهوم بهترین اقدام را تبیین میکند.
گزینش
وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً ... (اعراف، 155)
حضرت موسی برای رفتن به میعادگاه خداوند، هفتاد نفر را انتخاب کرد.
82.افرادی که به پستهای حساس و اصلی منصوب میشوند، باید حتماً گزینش شوند تا صلاحیتهای لازم را داشته باشند، هر کسی در هر سطحی نمیتواند در جایگاه تصمیم گیری قرار گیرد.
باور اهداف
یؤْمِنُ بِاللّهِ وَ کَلِماتِهِ ... (اعراف، 158)
خداوند در بیان صفات حضرت رسول صلی الله علیه و آله میفرماید: پیامبری که به خدا و گفتار او ایمان دارد.
83.شخصی کهسان مدیریت را برعهده دارد باید از ماموریت سازمان و اهداف سازمانی اطلاع کافی داشته و به آن ایمان داشته باشد تا بتواند زیردستان را در این راه توجیه، یاری و هدایت کند.
توزیع امکانات
اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَینًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ ... (اعراف، 160)
خداوند به حضرت موسی فرمود: با عصایت به این سنگ بزن، پس از آن سنگ دوازده چشمه جوشید و هر قبیله از یکی از آنها استفاده کرد.
84.تقسیم و توزیع عادلانه امکانات و منابع، نقش مهمی در تسهیل امور دارد.
تبیین تهدیدها
وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ (اعراف، 175)
ای پیامبر! داستان بلعم باعورا را بر مردم بخوان که از علم خود اندکی به او داده بودیم و قدرت اجابت دعا و برخی کرامات را داشت تا آن که شیطان او را در پی خویش کشید و از گمراهان شد.
85.رهبران و مدیران، باید مواردی که ماموریت و اهداف سازمان را تهدید میکند و باعث شکست میشود، را به افراد تحت تکفل خود گوشزد کنند و با بیان سرگذشت فریب خوردگان، آنان را برای مقاومت در مسیر صحیح آماده سازند.
شایسته سالاری
إِنَّ وَلِیی اللّهُ الَّذی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّى الصّالِحینَ (اعراف، 196)
پیامبر اکرم میفرماید: سرپرست من خدایی است که این کتاب آسمانی را نازل کرده و او همة صالحان را سرپرستی و هدایت میکند.
86.رعایت اصل شایسته سالاری لازم است حتی در مورد زیردستان. (خداوند کسانی را که شایسته هستند، سرپرستی میکند.)
ترغیب کارکنان
یا أَیهَا النَّبِی حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَى الْقِتالِ ... (انفال، 65)
ای پیامبر مؤمنان را برای پیکار با کفار تشویق کن.
87.یکی از وظایف مدیران، آن است که با حرف و عمل خود، زیردستان را در جهت نیل به اهداف تشویق و ترغیب نمایند.
مدیریت اقتضایی
اْلانَ خَفَّفَ اللّهُ عَنْکُمْ ... (انفال، 66)
اکنون خداوند در امر جهاد، به شما تخفیف داد.
88.در مدیریت، گاهی باید به دلیل تغییر شرایط و اقتضائات، آئین نامهها تغییر کند و این امر با قاطعیت در مدیریت منافاتی ندارد.
تمرکز بر هدف
ما کانَ لِنَبِی أَنْ یکُونَ لَهُ أَسْرى حَتّى یثْخِنَ فِی اْلارْضِ ... (انفال، 67)
هیچ کسی حق اسیر گرفتن ندارد مگر بعد از آن که بر منطقه غلبة کامل پیدا کرد. (اسیر گرفتن، شما را از فتح و پیروزی دور نکند.)
89.در مدیریت، تمرکز بر هدف و دوری از تشتّت، یک ضرورت برای نیل به اهداف است.
اجرای مقررات و انعطاف در امور
فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکینَ حَیثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبیلَهُم...(توبه،5)
هنگامیکه ماههای حرام سپری شد، مشرکان و دشمنان خدا را هر کجا یافتید بکشید یا دستگیر کنید یا در محاصره قرار دهید و از هر سو در کمین آنها باشید، پس اگر توبه کردند و مسلمان شدند آزادشان کنید.
90.درمدیریت صحیح، هم تندی لازم است (خذوهم...)، هم نرمش و بخشش (خلوا سبیلهم)، این دو اصل همیشه باید در کنار هم باشند.
آرامش
ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ ... (توبه 26)
سپس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد.
91.آرامش و اطمینان، شرط تعقل صحیح است، زیرا که پریشانی و اضطراب باعث جلوگیری از تفکّر و دقّت و خلاقیت میشود. (در جبهه، پیامبر صلی الله علیه و آله نگران فرار مسلمین بود و مسلمانان نگران شکست، خداوند هر دو نگرانی را با لطف خود و فرستادن آرامش بر دلهای ایشان برطرف کرد.)
توان اجرایی، پیامدهای تصمیم
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیلَةً فَسَوْفَ یغْنیکُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ ... ( توبه، 28)
ای مؤمنان! مشرکان، پلید و ناپاکند، پس بعد از این نباید به مسجد الحرام وارد شوند و به خاطر قطع رابطه داد و ستد، از فقر و تنگدستی نترسید که خداوند از فضل خویش شما را بینیاز خواهد کرد.
92.در اعلام برنامهها، توجه به توان اجرایی و موقعیت خود ضروری است. (با آنکه مشرکان همیشه پلید و ناپاک بودهاند ولی چون در سال نهم مسلمانان قدرت اجرا پیدا کردند این موضوع اعلام شد.)
93.در دستورات و آئین نامهها، به تنشها و پیامدهای آن توجه شود. (خداوند، پیامد قطع رابطه را که کسادی بازار و فقر است، تذکر میدهد و با قاطعیت میفرماید: نگران نباشید زیرا روزی دست خداست.)
حفظ شخصیت مدیران
عَفَا اللّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّى یتَبَینَ لَکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبینَ ( توبه،43)
ای پیامبر! خدا از تو درگذشت، چرا پیش از این که راستگویان را از دروغگویان بازشناسی، به ایشان اجازه مرخصی از جنگ دادی؟
94.اگر خواستید مسؤولی را توبیخ کنید مواظب شخصیت او باشید که تخریب نشود زیرا اگر شخصیت وی تخریب شود دیگر نمیتواند مجموعة خود را اداره کند. چنانکه خداوند هنگام انتقاد، ابتدا جایگاه والای پیامبر و عفو و رحمت خودش را متذکر میشود سپس به بیان انتقاد میپردازد.
گزارشگیری
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَکَ اْلامُورَ ... ( توبه، 48)
ای پیامبر! منافقان پیش از این هم دنبال فتنهگری بودند و مسایل را برای تو واژگون جلوه میدادند.
95.مدیران باید هوشیار باشند و به هر گزارشی اعتماد نکنند. باید در مناصب و مجاری کسب گزارش، افراد موثق و معتمد قرار گیرند.
صلابت
وَ مِنْهُمْ مَنْ یلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ ... ( توبه، 58)
ای پیامبر! بعضی از منافقان در تقسیم صدقات به تو عیب میگیرند.
96.مدیران نظام اسلامی نباید تحت تأثیر عیب جوییهای منافقان و معاندان قرار گیرند، بلکه اگر روش درستی در پیش گرفتهاند از هیچ چیز واهمه نداشته باشند.
تخصیص منابع
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ ... ( توبه، 59)
در جنگ حنین، شخصی در مورد تقسیم غنایم به پیامبرصلی الله علیه و آله اعتراض کرد، آیه نازل شد: اگر مردم به آنچه خدا و پیامبرش به آنها دادهاند راضی میشدند خداوند از فضلش به آنها بیشتر عطا میفرمود.
97.سیاستگذاری و تصمیمگیری در صرف منابع مالی سازمان، از شئون مدیریت عالی سازمان است.
شنیدن سخنان دیگران
وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَ یقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ... ( توبه 61)
برخی از منافقان، پیامبر را آزار میدادند و میگفتند: او به حرف هرکس گوش میدهد.
98.از صفات یک مدیر آگاه، سعة صدر و گوش دادن به حرف همة گروههاست. (مدیران موفق، شنوندگان خوبی هستند.)
ثبت سوءسابقه
إِنَّکُمْ رَضیتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ... ( توبه، 83)
عدهای از منافقان نزد پیامبر آمده و گفتند: به ما اجازه جنگ با مشرکان بده. خداوند از طرف پیامبر پاسخ میدهد که: شما اهل جنگ و کارزار نیستید، بلکه فقط شعار میدهید و هرگز به جنگ نخواهید رفت، زیرا که در جنگ گذشته (جنگ تبوک)، به کمک سپاه اسلام نیامدید و در خانههایتان ماندید.
99.سوء سابقة افراد و تخلف از فرامین و دستورات سازمانی باید ثبت شود. (البته لازم نیست به مجرد یک تخلف، تنبیه صورت گیرد، ولی ثبت و ضبط آن لازم است.)
عطوفت در روابط اقتصادی
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً ... وَ صَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ(توبه، 103)
ای پیامبر! از اموال مؤمنان زکات بگیر ... بر آنان درود فرست و برایشان دعا کن زیرا دعای تو مایة آرامش آنان است.
100.دریافتها و پرداختهای مالی، باید همراه محبت و عطوفت باشد.
نگرش جامع
وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا کَافَّةً ... ( توبه، 122)
پس از نزول آیات جهاد و توبیخ کسانی که به جنگ نرفته بودند، همه میخواستند رهسپار جبهه شوند که خداوند متذکر شد: سزاوار نیست همه مؤمنان به جهاد روند و امور دیگر را تعطیل نمایند.
101.در برنامهریزی و مدیریت، جامعنگر باشیم تا توجه به مسألهای سبب اخلال در مسایل دیگر نشود.
فازبندی
إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ فی سِتَّةِ أَیامٍ ... (یونس، 3)
پروردگار شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید.
102.اقدامات و برنامهها باید زمانبندی شده و مرحله به مرحله (تدریجی) انجام گردد، چنان که خداوند قادر و توانا در آفرینش آسمان و زمین چنین کرد.
تفویض اختیار و نظارت
ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی اْلارْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیفَ تَعْمَلُونَ (یونس، 14)
سپس شما را در زمین، جانشینان ایشان قرار دادیم تا ببینیم شما چگونه عمل میکنید.
103.هر مدیری که مسؤولیت میدهد، (جعلناکم خلائف...) باید نظارت هم بکند. (لننظر)
آمادگی برای مخالفتها
فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبینٌ (یونس، 76)
هنگامی که از جانب ما حق به سراغشان آمد، گفتند: این سحر و جادو است.
104.مدیران و رهبران باید بدانند که همواره گروهی با برنامههای آنان مخالفت میکنند.
صبر و استقامت
وَ اتَّبِعْ ما یوحى إِلَیکَ وَ اصْبِرْ ... (یونس، 109)
ای پیامبر! از آنچه بر تو وحی میشود، پیروی کن و پایدار باش.
105.یکی از صفات مدیران و رهبران، صبر و استقامت است، زیرا که صبر، انسان را به شهد موفقیت میرساند.
پیشرفت اقتصادی
یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیکُمْ مِدْرارًا وَ یزِدْکُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِکُمْ...(هود، 52)
حضرت هود خطاب به مردم گفت: ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید و به سوی او بازگردید و توبه نمایید تا او از آسمان پی در پی بر شما باران و برکت بفرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید.
106.در جهانبینی و نگاه دینی، یکی از راههای توسعة اقتصادی، دوری از نافرمانی خداوند و جبران گذشته است. تعبیر قرآن که میفرماید: (توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا) هم میتواند اثر معنوی توبه باشد، نظیر نماز باران که راهی برای نزول باران است و هم میتواند اثر طبیعی آن باشد، زیرا اگر مردم به پاکی و صداقت کسی مطمئن شوند، روابط خود را با او توسعه میدهند.
ایمان به هدف
فَلا تَکُ فی مِرْیةٍ مِمّا یعْبُدُ هؤُلاءِ ... (هود، 109)
ای پیامبر! به خاطر کفر مردم، در شک و تردید قرار نگیر.
107.مدیران و رهبران باید چنان در ایمان به هدف و آرمان خود، استوار و مطمئن باشند که انحراف افراد، نتواند ایشان را دچار تزلزل و سستی کند.
استقامت همگانی، اعتدال
فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا ... (هود، 112)
ای پیامبر! در راه خدا استوار باش و در برابر سختیها مقاومت کن و پیروانت را نیز به این استقامت، امر کن و نیز از فرامین عدول نکن.
108.در پایداری بر مشکلات، مدیر باید پیشگام و اسوة استقامت باشد.
109.پایداری مدیران بدون همراهی سایرین، بینتیجه است. (همه باید استقامت ورزند.)
110.مدیران و رهبران، باید در مسیر اعتدال حرکت کنند و از افراط و تفریط بپرهیزند.
دانش استراتژیک
وَ کَذلِکَ یجْتَبیکَ رَبُّکَ وَ یعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ اْلأَحادیثِ ... (یوسف، 6)
خداوند حضرت یوسف را برگزید و به او علم تعبیر خواب و آگاهی از انجام امور را عطا فرمود.
111.علوم کلیدی و دانشهای استراتژیک را نباید به هر فردی آموخت، برای در اختیار گذاشتن اطلاعات مهم باید افراد را گزینش کرد.
گروه گرایی، برتری بر اساس لیاقت
إِذْ قالُوا لَیوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبینا مِنّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ ... (یوسف، 8)
برادران یوسف گفتند: یوسف و برادرش بنیامین نزد پدرمان از ما محبوبترند، در حالی که ما گروهی نیرومند هستیم.
112.تبعیض با تفاوت یکسان نیست. تبعیض، برتری دادن بدون دلیل است و تفاوت، برتری بر اساس لیاقت. لذا برتری دادن افراد بر اساس لیاقتهایشان در ردههای مدیریتی، اصلی معقول و تأیید شده است.
113.گروهگرایی، اگر بدون رهبری صحیح باشد و جهتگیری منفی و مخرب پیدا کند باید شدیداً کنترل شود، زیرا عوامل سقوط را سریعتر فراهم میکند. (برادران حضرت یوسف به همین دلیل دچار انحراف شدند و هنگامی که تحت نظارت و هدایت یوسف قرار گرفتند از اشتباهات خود بازگشتند.)
تقسیم کار
وَ جاءَتْ سَیارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ ... (یوسف، 19)
کاروانی از راه رسید و مأمور آب را فرستادند تا آب بیاورد.
114.تقسیم کار یکی از اصول مدیریت و زندگی جمعی است. (کلمه «وارد» به معنی کسی است که مسؤول آب آوردن است.)
ارتقا از قاعده هرم
عَسى أَنْ ینْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا ... (یوسف، 21)
عزیز مصر به همسرش گفت: یوسف را به چشم برده نگاه نکن، امید است در آینده به ما سود برساند (در امور خانه، ما را کمک کند) یا او را به فرزندی بگیریم.
115.تصمیمهای مهم را پس از ارزیابی و به صورت مرحلهای اتخاذ کنید. (اول یوسف به عنوان کمک کار خانه و سپس به عنوان فرزند قرار داده شد.)
116.طی کردن هرم مدیریت باید مرحله به مرحله صورت پذیرد. در انتخاب مدیران ردههای بالاتر، از مدیران رده پایینی استفاده شود که پلههای هرم را طی کردهاند.
توانایی رشد
کَذلِکَ مَکَّنّا لِیوسُفَ فِی اْلارْضِ ... (یوسف، 21)
و اینگونه یوسف را در زمین قدرت بخشیدیم.
117.هیچ گاه زیردستان را نباید دست کم گرفت، چون ممکن است توانایی رشد و طی مدارج عالی را داشته باشند. (یوسف برده، پادشاه شد.)
ترفیع، شفاف سازی، وارستگی
وَ لَمّا بَلَغَ أَشُدَّهاتیناهُ حُکْمًا وَ عِلْمًا وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ (یوسف، 22)
و چون یوسف به رشد و قوت رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم و اینگونه پاداش نیکوکاران را میدهیم.
118.ترفیع افراد باید در وقت خود صورت پذیرد، اگر زودتر باشد فرد به صلاحیت لازم نرسیده است و اگر دیرتر باشد انگیزش افراد را کاهش میدهد.
119.دلیل عزل و نصبها را برای دیگران باید بیان کرد تا فضای رقابت در سازمان حاکم شود؛ چنان که خداوند دلیل نصب یوسف را نیکوکار بودن او شمرده است.
120.تنها علم و توان برای مسؤولیتپذیری کافی نیست، بلکه وارستگی و نیکوسیرتی نیز شرط است. (المحسنین)
دقت در رفتار
وَ قالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدینَةِ امْرَأَةُ الْعَزیزِ تُراوِدُ فَتاها ... (یوسف، 30)
زنان شهر گفتند: همسر عزیز با غلامش مراوده داشته است.
121.هر کس پست یا مسؤولیتی میگیرد، باید در رفتارهای خویش دقت زیادی داشته باشد چون اخبار مربوط به مسؤولین بسیار زود منتشر میشود.
مدیریت بحران، برنامهریزی استراتژیک
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنینَ دَأَبًا فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فی سُنْبُلِهِ إِلاّ قَلیلاً مِمّا تَأْکُلُونَ (یوسف، 47)
یوسف گفت: هفت سال پی در پی کشت کنید و آنچه را درو کردید، جز اندکی را که میخورید، در خوشهاش کنار بگذارید.
122.تشریح وضعیت بحران، از جمله وظایف مهم مدیریت بحران است و ارائة راه حل (طرح و برنامه) برای خروج از وضعیت بحرانی نیز از وظایف ایشان است.
123.برنامهریزی در تولید و صرفهجویی در مصرف برای ایجاد پشتوانه، یک ضرورت برای کشورهای در حال توسعه است.
124.در برنامهریزی و نظارت بر مصرف، سهم نسل آینده حفظ و مراعات شود.
125.طرحها باید به نحوی برنامه قابلیت عملی شدن داشته باشد. (بهترین راه ذخیرهسازی گندم بدون سیلو و انبار، واگذاردن گندم در خوشهاش بود تا دچار فساد زودرس نشود.)
مشاوره تخصصی (اتاق فکر)
وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونی بِهِ فَلَمّا جاءَهُ الرَّسُولُ ... (یوسف، 50)
هنگامی که پادشاه مصر خوابی عجیب دید، خواست که یوسف را نزد وی آورند تا در مورد خواب سؤال کند.
126.در شرایط بحرانی سازمان، برای حل معضلات و مسائل از مشاوران و نخبگان باید بهره برد. یکی از راهکارهای عملی آن راهاندازی اتاقهای فکر در هر سازمان است.
ویژگیهای مشاوران
وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسی فَلَمّا کَلَّمَهُ قالَ إِنَّکَ الْیوْمَ لَدَینا مَکینٌ أَمینٌ (یوسف، 54)
پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا او را مشاور مخصوص خود قرار دهم. پس هنگامی که با او گفتگو نمود،گفت: تو امروز نزد ما فردی بزرگ و امین هستی.
127.برای اعطای مسؤولیتهای بسیار مهم، گاه لازم است مدیر عالی خود وارد گزینش شود.
128.برای تصدّی پستهای مهم و کلیدی، علاوه بر تدبیر و کاردانی، محبوبیت و مقبولیت نیز بسیار مهم است. (یوسف در اثر عفّت، تدبیر، تعبیر خواب و بزرگواری، محبوبیت خاصی پیدا کرد، لذا عزیز مصر گفت: او مشاور خودم باشد.)
129.مشاورین باید اهل تقوی، تدبیر و امانتدار باشند. (مکین امین)
130.مدیران در سپردن مسؤولیتها به افراد امین نباید تعلّل کنند.
توجه به مهارت و علاقه شخصی کارکنان
قالَ اجْعَلْنی عَلى خَزائِنِ اْلارْضِ إِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ (یوسف، 55)
یوسف گفت: مرا بر خزانهداری این سرزمین بگمار، که من امانتدار و دانا هستم.
131.در بکارگیری افراد لایق، علاقة شخصی افراد باید در نظر گرفته شود. (یوسف خود علاقمند بود که خزانهدار گردد.)
132.وقتی در کاری مهارت دارید، با اعتماد به نفس آن را بپذیرید.
133.در هر موقعیتی که فرد قرار دارد باید به نظرات سایرین و مشاوران امین توجه داشته باشد. (پیشنهاد یوسف پذیرفته شد.)
خلاقیت، ریسک پذیری
وَ قالَ لِفِتْیانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فی رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ (یوسف، 62)
حضرت یوسف به غلامان خود گفت: آنچه را به عنوان بهای گندم پرداختهاند در بارهایشان بگذارید تا هنگامی که به خانة خود برمیگردند و بارها را میگشایند آن را بازشناسند و (بهامید تکرار دوبارة این اتفاق) به مصر بازگردند.
134.مدیران و رهبران باید از طرحهای ابتکاری استفاده نمایند. در هر موقعیت و شرایطی بکارگیری قوة خلاقیت باعث ایجاد نوآوری و ابتکار در روش میگردد.
135.برای اجرایی کردن طرحها، گمان و ظنّ قوی برای رسیدن به مطلوب کافی است و نباید دست روی دست گذاشت تا یقین کامل شود. (ریسکپذیری لازم است، چنان که یوسف گفت: (لعلهم یرجعون) شاید بازگردند.)
توجه به سابقه افراد
قالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیهِ الّا کما امنتکم علی اخیه من قبل ... (یوسف، 64)
هنگامی که پسران یعقوب از پدرشان خواستند برادر یوسف (بنیامین) را همراه خود به مصر ببرند، یعقوب گفت: آیا شما را بر او امین بدانم؟ همانگونه که نسبت به برادرش یوسف به شما اطمینان کردم؟!
136.اعتماد سریع به افراد بد سابقه در سپردن مسؤولیت، جایز نیست.
احتمالات در برنامهریزی
لاتدخلوا من باب واحد و ادخلوا من ابواب متفرقه و ما أُغْنی عَنْکُمْ مِنَ اللّهِ مِنْ شَیءٍ ... (یوسف، 67)
یعقوب به پسرانش گفت: از یک در وارد نشوید، بلکه از دروازههای مختلف وارد مصر شوید و سپس گفت: با این حال نمیتوان مقدّرات خدا را تغییر داد.
137.در برنامهریزی، راههای مختلف رسیدن به هدف را بررسی و تجزیه کنید.
138.علاوه بر برنامهریزی، احتساب احتمالات لازم است. (یعقوب علاوه بر چارهاندیشی، ذکر میکند که ممکن است هدفم برآورده نشود.)
تکرار تخلفات
وَ قَضَینا إِلى بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی اْلارْضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیرًا (اسراء، 4)
در کتاب تورات، به بنیاسرائیل هشدار داده شد که شما دو بار در زمین فساد میکنید و برتریجویی خواهید کرد.
139.مدیران بایستی توجه داشته باشند که انحرافات و فسادهایی که در سازمان تکرار میشوند، خطرناکتر است، مخصوصاً اگر گروهی قصد جایگزینی منافع خود به جای مصالح سازمان را داشته باشند زیرا که در این راه مکرراً دچار انحراف و فساد خواهند شد.
اقتدار مدیریت
بَعَثْنا عَلَیکُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ ... (اسراء، 5)
پس از این که قوم بنیاسرائیل مرتکب اولین فساد شوند، خدای متعال اینگونه وعده داده است که گروهی از بندگان توانا و سلحشور را برانگیزد تا با یافتن فتنهگران به سرکوب آنها بپردازند.
140.مدیران سازمان باید قدرت لازم برای کنار گذاردن کسانی که علیه اهداف سازمان فساد و فتنه میکنند، را داشته باشند تا در موقع لزوم با اعمال قدرت، اهداف سازمان را حفظ نموده و سازمان را از خطر آشوبگران نجات دهند.
سرمایه و نیروی انسانی
وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفیرًا (اسراء، 6)
خداوند خطاب به مؤمنان میفرماید: ما شما را با اموال و فرزندان کمک کردیم تا بر دشمنان پیروز شوید.
141.سرمایه و نیروی انسانی دو عامل مهم و تأثیرگذار و قدرت آفرین برای مدیران است که بکارگیری ترکیب مؤثر و کارآمدی از آن دو منبع، موجبات موفقیت را فراهم میآورد.
نظریه سیستمی
إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ ِلانْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها ... (اسراء، 7)
اگر نیکی کنید به خود کردهاید و اگر بدی کنید باز هم به خود بدی کردهاید.
142.مدیران در ارتباطات و تعاملات خود با نیروها و زیرمجموعهها، این فرهنگ و باور را در آنان به وجود آورند که آثار رشد یا پیامدهای شکست تشکیلات، متعلق به خود آنان است.
فرهنگ رحمت
عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا ... (اسراء، 8)
امید است که خدا بر شما رحم کند و اگر دوباره نقض پیمان کرده و به فساد برگردید، خدا نیز برخواهد گشت و عذاب میفرستد.
143.شایسته است رهبران و مدیران فرهنگ رحمت را به عنوان فرهنگ و باور غالب در سازمان حاکم کنند گرچه هشدار و تهدید به عنوان ابزاری برای تنبیه متخلفانی که تخلفات خود را تکرار میکنند، مورد استفاده قرار میگیرد.
میانه روی در هزینه
وَ لا تَجْعَلْ یدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا (اسراء، 29)
نه آنقدر سختگیر باش که هیچ انفاقی نکنی و نه آنقدر دست و دلباز که همه چیز را انفاق کنی و چیزی برای خودت نماند و سرزنش شده و حسرتخورده به کنجی نشینی.
144.در جبران خدمات کارکنان و نیروهای تحت امر، باید اعتدال داشت، نه آنقدر که ایشان در مضیقه قرار گیرند و مایوس و ناراضی شوند و نه آنقدر بذل و بخشش که به ورشکستگی و شرمندگی مدیر و سازمان کشیده شود.
جاذبه تخلفات
وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً (اسراء، 32)
به زنا، حتی نزدیک نشوید که راه زشت و کار بدی است.
145.جاذبة برخی خلافها آنقدر زیاد است که حتی از نزدیک شدن به آنها نهی شده است. لذا باید فرهنگ سازمانی و فضای غالب به گونهای فراهم باشد که کمترین حدی برای اینگونه جاذبههای نامشروع وجود نداشته باشد.
درستکاری
وَ أَوْفُوا الْکَیلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِکَ خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً (اسراء، 35)
و چون داد و ستد کنید، پیمانه را کامل دهید و با ترازوی درست وزن کنید، که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است.
146.سازمانهایی که با معاملات تجاری رابطه دارند، باید درستکاری، وفای به قرارداد، امانتداری و دقت در معاملات را از یاد نبرند و این اصل، در سازمان به عنوان ارزش و فرهنگ درآید زیرا موجب جذب مشتری برای کسب سود بلندمدت میشود.
شایعه
وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً (اسراء، 36)
و از آنچه نسبت به آن علم نداری پیروی مکن، همانا گوش و چشم و دل، همگی مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
147.کارکنان و اعضای سازمان باید از موضوعاتی که به صورت شایعه در سازمان پخش میشود اجتناب کنند.
یادآوری اهداف
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِیذَّکَّرُوا ... (اسراء، 41)
ما در این قرآن حقایق را به شکلهای مختلف بیان کردیم تا پند بگیرند.
148.مدیران باید با بیان جذاب و استفاده از روشهای مختلف و متنوع، به گونهای که کارکنان احساس خستگی نکنند، پیوسته اهداف و رسالتها را تذکر دهند.
لغزش مدیران عالی
إِذًا َلاذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ... (اسراء، 75)
خداوند، به رسولش میفرماید: اگرگرفتار لغزش میشدی، در دنیا و آخرت عذابی دوچندان در انتظارت بود.
149.مدیران و رهبران سازمان هر چه در سطوح بالاتری قرار گیرند، مسؤولیت بیشتری دارند و کمترین لغزش آنان موجب خسارتهای سنگینی میشود. لذا باید ساز و کاری اجرا نمود که برای تخلفات مسؤولین جریمة سنگینتری وضع شود تا هم عبرتی برای دیگران باشد و هم از نفوذ فساد در سطوح بالای سازمان جلوگیری نمود.
فرهنگ سازمانی
قُلْ کُلٌّ یعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ ... (اسراء، 84)
بگو: هر کس بر ساختار و خلق و خوی خویش عمل میکند.
150.رفتار سازمانی ریشه در عادات سازمانی دارد، لذا باید از عادات و رسوم نادرستی که در فرهنگ سازمان و فرهنگ فردی اعضا رخنه میکند، جلوگیری کرد تا این فضای نادرست که به عنوان تهدیدی جدی برای رشد مطرح است، در رفتار عملی کارکنان جلوه گر نشود.
151.برای موفقیت بیشتر، باید روی افراد از کودکی و نوجوانی کار کرد تا خوبیها در آنان نهادینه شود که در این صورت رفتارهای صحیح طبق خلق و خوی ایشان صورت میگیرد.
دفع تهدیدها
قَیمًا لِینْذِرَ بَأْسًا شَدیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَ یبَشِّرَ الْمُؤْمِنینَ ... (کهف، 2)
قرآن، کتابی استوار است تا عذاب شدید را هشدار دهد و به مؤمنان بشارت دهد.
152.دفع ضرر، مهمتر از جلب منفعت است. لذا سازمانها باید در اولویتبندی بین دفع ضررهای احتمالی که به سازمان وارد میشود و منافعی که ناشی از انجام تصمیم و اقدامی در سازمان است، ابتدا به دفع ضرر بپردازند. (پیشی گرفتن هشدار عذاب بر بشارت، تبیین کننده این معناست.)
کیفیت کار
لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً (کهف، 7)
ما انسانها را میآزماییم تا مشخص شود، که کدامشان بهتر و نیکوتر عمل میکنند.
153.آنچه که باید در سازمان، در مورد عملکرد افراد، معیار و اصل باشد، کیفیت و بازدهی کار آنهاست، نه مقدار و کمّیت آن.
دوری از وعدهدادن
وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیءٍ إِنّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدًا (کهف، 23)
درباره هیچ چیز و هیچ کار، نگو که من حتماً آن را فردا انجام میدهم.
154.مدیران و رهبران سازمان باید به این نکته توجه کنند که فراهم کردن امکانات و مقدمات انجام برنامهها، تضمینکنندة قطعیت اقدامات نیست، چون عوامل و متغیرهای دیگری وجود دارند که به راحتی میتوانند شرایط را به گونهای دیگر رقم بزنند.
دفع افسد به فاسد
أَمَّا السَّفینَةُ فَکانَتْ لِمَساکینَ یعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یأْخُذُ کُلَّ سَفینَةٍ غَصْبًا (کهف، 79)
حضرت خضر به حضرت موسی گفت: آن کشتی متعلق به چند یتیم است، آن را معیوب کردم زیرا پادشاهی در کمین بود که کشتیهای سالم را غصب میکرد.
155.یکی از نکاتی که مدیران در طرحها و برنامهریزیها و تصمیمات خود باید لحاظ کنند دفع افسد به فاسد و ترجیح اهم بر مهم است. (داشتن کشتی معیوب بهتر از نداشتن آن است.)
نیازسنجی
فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَینَنا وَ بَینَهُمْ سَدًّا (کهف، 94)
مردم به ذوالقرنین گفتند: آیا حاضری که ما هزینهای (پولی) به تو بدهیم تا بین ما و یأجوج و مأجوج، سدّی ایجاد کنی که در امنیت باشیم؟
156.مردم در جایی سرمایهگذاری میکنند که نسبت به آن احساس نیاز کنند، مخصوصاً اگر نیازهای اساسی باشد. لذا سازمانها باید به دنبال کارهایی باشند که در پی برآوردن نیازهای مردم باشد و از این طریق سرمایههای آنها را برای انجام برنامهها به کار گیرند.
نامگذاری پروژهها
یا زَکَرِیا إِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یحْیى ... (مریم، 7)
ای زکریا! تو را به پسری بشارت میدهیم که نامش یحیی است.
157.مدیران، نامگذاری طرحها، پروژهها و محصولات را ساده نگیرند، زیرا نام نشانة اهداف، رسالت، مأموریت و فرهنگ سازمان است.
مسؤولیت خانوادگی
وَ کانَ یأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ... (مریم، 55)
اسماعیل، همواره خاندان خود را به نماز و زکات امر میکرد.
158.مدیران و رهبران سازمانها و کسانی که مسؤولیتهای سنگین اجتماعی دارند نباید از خانواده خود غافل شوند، بلکه باید علاوه بر مسؤولیت اجتماعی، به مسؤولیت خود در خانواده نیز بپردازند.
تخلف از فرمان جانشین
فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفًا قالَ یا قَوْمِ أَ لَمْ یعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا... فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدی (طه، 86)
حضرت موسی پس از شنیدن خبر نافرمانی قومش از هارون، به سرعت و با عصبانیت به سوی بنیاسراییل بازگشت و فرمود: آیا پروردگارتان به شما وعده جزای نیک نداد؟! پس چرا از وعده ای که با من داشتید تخلف کردید.
159.تخلف از فرامین جانشین، تخلف از خود مدیر است. (حضرت موسی به کسانی که از فرمان جانشینش (هارون) تخلف کردند، گفت: شما از من تخلف کردید.)
پیامد تصمیم، انسجام سازمانی
إِنّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَینَ بَنی إِسْرائیلَ ... (طه، 94)
هارون در جواب حضرت موسی که وی را به کمکاری متهم کرده بود، فرمود: من ترسیدم که بگویی: بین بنیاسرائیل تفرقه انداختهای، به همین جهت در مقابل انحراف ایشان سکوت کردم.
160.در اتخاذ تصمیمات باید به عوارض و پیامدهای آن توجه کرد و این نکته را مدّ نظر قرار داد که حفظ وحدت و انسجام سازمان، مهمتر از توجه به مسائل دیگر است.
شیوه توبیخ
وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ لاهُدًى وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ(حج،8)
بعضی از مردم بدون دانش دربارة خدا خرده میگیرند.
161.مدیران نباید به دلیل اشتباه برخی از افراد سازمان، همه را توبیخ کنند. (چنانکه خداوند از لفظ بعضی در آن آیه استفاده نمود.)
درخواستهای نابجا
یسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ یخْلِفَ اللّهُ وَعْدَهُ ... (حج، 47)
ای پیامبر! کفار تعجیل عذاب را از تو میخواهند، در حالی که خداوند هرگز از وعدة خود تخلّف نمیکند. (نه یک لحظه دیرتر و نه زودتر، عذاب واقع نمیشود.)
162.تقاضاهای عجولانه و نابجا، گرچه به صورت گروهی و مکرّر باشد، نباید مدیران را وادار به عمل غیرحکیمانه کند. در قرآن بارها از شتابزدگی و درخواستهای نابجای منحرفان سخن به میان آمده که خداوند به پیامبرش میفرماید: این درخواستهای نابجا در برنامهریزی حکیمانه الهی تأثیر نمیگذارد.
طرح و برنامه
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِی إِلاّ إِذا تَمَنّى ... (حج، 52)
همة پیامبران الهی، برای پیشبرد اهداف خود، آرزوهایی در ذهن داشتند.
163.مدیران باید برای انجام اهداف و پیاده سازی وظایف خود، طرح و برنامه داشته باشند.
شروع اصلاحات
ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى وَ أَخاهُهارُونَ... (45) إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ...(مؤمنون،46)
موسی و برادرش هارون را به سوی فرعون و درباریانش فرستادیم تا او را به دین الهی دعوت کنند.
164.برای آغاز اصلاح در امور، باید به سراغ سرچشمههای فساد رفت.
وحدت مدیریت
وَ ما کانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ ... (مومنون، 91)
هیچ کسی، شریک خدا نیست.
165.وحدت مدیریت و فرماندهی، یکی از نکات اصلی موفقیت درمدیریت اسلامی است. (هر فرد در سازمان باید تنها یک رئیس مستقیم داشته باشد.)