تاریخ نگارش : هشتم آبان 1390
قرآن کتابی زنانه یا مردانه؟
سید مصطفی فاطمی کیا
قرآن کتاب آسمانی ما و نسخه نجاتبخش همه مردم تا ابد است و دیگر بعد از پیامبر گرامی هیچ پیامبری نخواهد آمد؛ در نتیجه باید همه حقایق ضروری برای هدایت مردم که تا ابد به آن احتیاج پیدا خواهند کرد در این کتاب وجود داشته باشد. بجز این، قرآن کتاب حقیقت است و به گفته خودش هیچ باطلی در آن راه ندارد(لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمید-فصلت 42) بنابراین باید پاسخ سوالات و ابهامهایی که درباره قرآن در ذهن انسان به وجود میآید، در خود قرآن وجود داشته باشد.
کلید واژه : قرآن ،کتاب آسمانی،زنان ، مردان
ناشر : مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان
یکی از سوالاتی که گاه درباره قرآن مطرح میشود آن است که چرا ظاهر قرآن مردانه است؟ چرا قرآن وقتی در کنار مردان، برای زنان مؤمن هم حرف میزند برای مجموع آنها ضمیر مذکر به کار میبرد؟ چرا قرآن بیشتر از کلمه مؤمن استفاده کرده و از مومنه کمتر استفاده کرده است و آیا میتوانیم از مجموع این دلایل نتیجه بگیریم که در قرآن، به مردان بیشتر از زنان اهمیت داده شده است؟
برای بررسی این مسأله در قرآن، عرصه وسیعی داریم و از چند جهت میتوانیم در این باره تفکر کنیم که در اینجا به سه مورد آن میپردازیم:
الف) نظر کلی قرآن درباره ایمان زنان: لازم است به طور دقیق بررسی کنیم که از نظر قرآن آیا مردان نسبت به زنان از نظر ایمانی برتری خاصی دارند یا خیر؟
ب) آدم و حوا: داستان آدم و حوا که در قرآن آمده است، منبع خوبی برای کسانی است که به تفکر درباره انسان و درباره زن و مرد علاقه دارند.
ج) زبان شناسی: مطالعات و توجه به نکات ادبی زبان عربی و مقایسه آن با زبانهای دیگر منبع خوب دیگری برای پاسخ به سوالهایی است که درباره زن و مرد در قرآن مطرح میشود.
قرآن شأن خود را بالاتر از آن میداند در مسایل اساسی خلقت انسان که به زن یا مرد بودن جسمانیاش مربوط نیست، به جنسیت او توجه کند. در واقع در این آیه و آیات بسیار دیگر این فعلهای مذکر، تنها فعل هستند و معنای جنسیت مذکر ندارند
قرآن به ما دستور داده است که در آیات تدبر کنیم. هر کس به هر اندازه بیشتر در قرآن تدبر کند، عرصههای جدیدی در ذهن او پیدا میشود. در اینجا به طور نمونه و به منظور خلاصه گویی تنها به یکی از آیات قرآن میپردازیم و میکوشیم پاسخ سوالات بالا را در همین یک آیه به دست بیاوریم:
در آیه 40 سوره غافر میخوانیم:
مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزی إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِساب؛ هر کس بدی کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانی که کار شایسته انجام دهند در حالی که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بیحسابْ روزی یابند.
با دقت در این آیه، نکات فراوانی را از آن در مییابیم:
نکته اول: برای ورود به بهشت زن یا مرد بودن هیچ فرقی ندارد: مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی
نکته دوم: مؤمن بودن هیچ ارتباطی به زن و مرد بودن ندارد: مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ
تا اینجا فهمیدیم که از لحاظ ایمانی و از لحاظ اخروی بین زن و مرد تفاوتی نیست.
هم اکنون میتوانیم با دقت بیشتری به این آیه نگاه کنیم. این آیه پنج فعل دارد که همگی آنها درباره مؤمنان است و همگی آنها از نظر عربی، مذکر هستند: عَمِلَ – یُجْزی - عَمِلَ - یَدْخُلُونَ - یُرْزَقُونَ
از اینکه این فعلها همگی مذکر هستند چه میفهمیم؟ آیا قرآن میان زن و مرد تفاوت گذاشته است و مردها را محترمتر میداند که همه فعلها را مردانه به کار برده است؟
در زبان قرآن فعل و ضمیر در بعضی موارد مانند بیان احکام شرعی که به جنسیت مربوط است، به جنسیت جسمانی مردانه دلالت میکنند اما در بقیه موارد که به ایمان و عملکرد و سرنوشت انسان مربوط است، به معنای انسان – اعم از زن و مرد – میباشد. ضمناً این کاربردها همانگونه که در زبان و ادبیات قرآن به کار رفته است در سایر زبانها حتی فارسی هم نمونههایی دارد
پاسخ "منفی" است زیرا در وسط همین آیه قرآن تصریح کرده است که زنان و مردان از نظر ایمان و از نظر داخل شدن در بهشت با هم هیچ فرقی ندارند. (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ) بنابراین به کار بردن فعلهای مذکر در این آیه مانند بسیاری آیات دیگر به معنای اهمیت جنس مذکر بر جنسی مؤنث نیست. به عبارت دیگر قرآن شأن خود را بالاتر از آن میداند در مسایل اساسی خلقت انسان که به زن یا مرد بودن جسمانیاش مربوط نیست، به جنسیت او توجه کند. در واقع در این آیه و آیات بسیار دیگر این فعلهای مذکر، تنها فعل هستند و معنای جنسیت مذکر ندارند.
برای روشنتر شدن این مسأله به این قسمت آیه توجه کنید: مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِن. در این قسمت هم که زن و مرد جدای از همدیگر ذکر شدهاند باز قرآن، هم برای زن و هم برای مرد از ضمیر "هو" استفاده میکند. نکته دیگر آنکه وقتی این آیه درباره کارهای "سوء" سخن میگوید هم تنها فعل مذکر به کار میبرد. آیا قرآن میخواهد بگوید که فقط مردان کارهای "سوء" انجام میدهند؟ مسلماً نه.
در زبان فارسی هم این تفکیک وجود دارد. مثلاً ما در فارسی وقتی میخواهیم کسی را به بدعهدی یا خیانت یا بی مروتی نکوهش کنیم، به او میگوییم "نامرد" چه زن باشد و چه مرد؛ حتی زنها هم این کلمه را به کار میبرند بدون اینکه بخواند به جنسیت زنانه توهین کرده باشد.
با دقتی که در این آیه نمودیم برایمان روشن شد که در زبان قرآن فعل و ضمیر در بعضی موارد مانند بیان احکام شرعی که به جنسیت مربوط است، به جنسیت جسمانی مردانه دلالت میکنند اما در بقیه موارد که به ایمان و عملکرد و سرنوشت انسان مربوط است، به معنای انسان – اعم از زن و مرد – میباشد. ضمناً این کاربردها همانگونه که در زبان و ادبیات قرآن به کار رفته است در سایر زبانها حتی فارسی هم نمونههایی دارد.