تاریخ نگارش : بیست و یکم آذر 1390
شباهت های رستاخیز مهدی (ع) با رستاخیز آخرت
لیلا حسین زاده
ایام الله، ایام مخصوصی است که نعمت و رحمت و یا عذاب و کیفر الهی در آن ظاهر می‏شود. نسبت دادن این روزها به خدا با اینکه همه ایام و همه موجودات از آن خداست، به خاطر حوادث مهمی است که در آن رخ داده و یا خواهد داد، مانند روز قیامت که در آن سلطنت آخرتی خدا هویدا می‏گردد و روز قیام مهدی که در آن، حکومت عدل بر گستره جهان سیطره پیدا می‏کند. بعضی از ایام الله در روایت ذیل معرفی شده است:
«عَنْ مُثَنَّی الْحَنّاطِ قالَ: سَمِعْتُ اَبا جَعْفَرٍ یَقُولُ: اَیّامُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلاثَةٌ: یَوْمٌ یَقُوُمُ الْقائِمُ، وَ یَوَمُ الْکَرَّةِ، وَ یَوَمُ الْقِیامَةِ؛(1) ایام الله سه روز است؛ روز قیام مهدی علیه‏السلام ، روز رجعت و روز قیامت.»
نوشتار کوتاهی که پیش رو دارید به بررسی اجمالی شباهت‏های دو مورد از ایام الله ـ یعنی روزگار قیام حضرت مهدی و روز رستاخیز ـ پرداخته است.


کلید واژه : رستاخیز ، آخرت
1 ـ حوادث عجیب
یکی از وجوه مشترک بین رستاخیز آخرت و قیام مهدی علیه‏السلام ، وقوع حوادث و رخدادهای بزرگ است که قبل از شروع آن دو، تحقق پیدا می‏کند.

حوادث قبل از قیامت کبری

الف . متلاشی شدن کوه‏ها
«یَوْمَ تُرْجُفُ اْلاَرْضُ وَ الْجِبالُ»(1)؛ «روزی که زمین و کوه‏ها به لرزه درآیند.»
«وَ حُمِلَتِ اْلاَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً»؛(2) «و زمین و کوه‏ها از جای خود برداشته شوند و یکباره درهم کوبیده گردند.»

ب . زلزله‏های عظیم
«یا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَی‏ءٌ عَظیمٌ.»(3)؛ «ای مردم از پروردگارتان پروا کنید؛ چرا که زلزله رستاخیز امری بزرگ است.»
«اِذا رُجَّتِ اْلاَرْضُ رَجّا»(4)؛ «چون زمین با تکان [سختی] لرزانده شود.»

ج . بی فروغ شدن خورشید و ستارگان
«اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ»(5)؛ «آنگاه که خورشید به هم درپیچد، و آنگاه که ستارگان تیره شوند.»
«وَ خَسَفَ القَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ»(6)؛ «و ماه بی نور گردد و خورشید و ماه یک جا، جمع شوند.»

حوادث قبل از رستاخیز مهدی علیه‏السلام

الف . صیحه آسمانی
امام صادق علیه‏السلام می‏فرمایند: «یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَوَّلَ النَّهارِ؛ یَسْمَعُهُ کُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ؛(7) در ابتدای روز، گوینده‏ای در آسمان ندا می‏دهد، به گونه‏ای که هر قومی با زبان خود، آن ندا را می‏شنود.»
«اِذا نادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَنَّ الْحَقَّ فی آلِ مُحَمَّدٍ فَعِنْدَ ذلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِیُّ عَلی اَفْواهِ النّاس ِوَ یَشْرَبُوْنَ حُبَّهُ وَ لا یَکُونُ لَهُمْ ذِکْرُ غَیْرِهِ؛(1) هر گاه گوینده‏ای از آسمان صدا بزند که حق با اولاد محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیه‏السلام بر سر زبان‏ها می‏افتد، به گونه‏ای که دل را به محبت او سیراب می‏کنند و غیر او را یاد نمی‏کنند.»

ب. خسوف و کسوف
از نشانه‏های ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است.
کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه، طبیعی و عادی است و در طول تاریخ، بارها و بارها، رخ داده و از نظر علمی، خسوف و کسوف در روزهای یاد شده، پدیده عادی به حساب می‏آید و از دیرباز، منجمان، بر اساس محاسبه‏های دقیق ریاضی و نجومی، زمان گرفتن خورشید، یا ماه را در طول سال، پیش بینی می‏کرده‏اند، ولی خورشید گرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اول و یا آخر آن، امری غیرعادی است. البته در خود روایات هم، به غیرعادی بودن تحقق این نشانه، تصریح شده است.(2)
از امام باقر علیه‏السلام نقل شده است که: «آیَتانِ تَکُونانِ قَبْلَ الْقائِمِ لَمْ تَکُونا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ علیه‏السلام اِلَی اْلاَرْضِ، تَنْکَسِفُ الشَّمْسُ فِی النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ الْقَمَرُ فی آخِرِهِ، فَقالَ رَجُلٌ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ تَنْکَسِفُ الشَّمْسُ فی آخِرِ الشَّهْرِ وَ الْقَمَرُ فِی النِّصْفِ؟ فَقالَ اَبُو جَعْفَر علیه‏السلام : اِنّی لأََعْلَمُ بِما تَقُولُ وَ لکِنَّها آیَتانِ لَمْ تَکُونا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ علیه‏السلام ؛(3) پیش از قیام مهدی علیه‏السلام دو نشانه پدید خواهد آمد که از زمان هبوط آدم علیه‏السلام در زمین بی سابقه است؛ گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن. مردی به امام عرض کرد: ای پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟! حضرت فرمود: همانا من به آنچه می‏گویی داناترم، این دو از آیت‏های الهی هستند که واقع شدن آن‏ها از زمان هبوط آدم علیه‏السلام تاکنون سابقه ندارد.»
به نظر می‏رسد وقوع این دو پدیده به صورت غیرعادی، به خاطر آن است که اهمیت مسأله ظهور، نمایان شود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیّای مشارکت در آن نهضت عظیم سازند.

ج . باران‏های پیاپی
امام صادق علیه‏السلام می‏فرمایند: «اِنَّ قُدّامَ الْقائِمِ لَسَنَةٌ غَیْداقَةٌ یَفْسُدُ التَّمْرُ فِی النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فی ذلِکَ؛(1) در آستانه قیام مهدی علیه‏السلام سالی پر باران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روی نخل می‏پوسد. پس در این امر، تردیدی به خود راه ندهید.»
البته برای قیام امام مهدی علیه‏السلام علائم و نشانه‏های بسیاری بیان شده که به ذکر عناوین برخی از آن‏ها اکتفا می‏کنیم:

د . طلوع خورشید از مغرب

ذ . خروج یأجوج و مأجوج

ر . خروج دجّال

ز . خروج یمانی

ه . خروج سفیانی(2)

2 ـ برقراری عدالت
اجرای عدالت و تحقق آن، یکی از وجوه مشترک بین قیامت کبری و قیامت صغری (ظهور مهدی علیه‏السلام ) است.

عدالت در قیامت کبری
«وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیمَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفسٌ شَیْئا وَ اِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبینَ»؛(3) «ترازوهای عدل را در روز رستاخیز قرار می‏دهیم، پس هیچ کس [در] چیزی ستم نمی‏بیند. و اگر [عمل] هموزن دانه خردلی باشد آن را می‏آوریم وکافی است که ما حساب کننده باشیم.»
«فَمَنْ یَعَمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ»؛(1) «پس هر کس هموزن ذره‏ای نیکی کند آن را خواهد دید و هر کس هموزن ذره‏ای بدی کند آن را خواهد دید.»

عدالت در رستاخیز مهدی
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند: «... اَلتّاسِعُ مِنْهُمْ قائِمُ اَهْلِ بَیْتی، مَهدِیُّ اُمَّتی، اَشْبَهُ النّاسِ بی فی شِمائِلِه وَ اَقْوالِهِ وَ اَفْعالِهِ، یَظْهَرُ بَعْدَ غِیبَةٍ طَویلَةٍ وَ حَیْرَةٍ مُضِلَّةٍ، فَیُعْلِنُ أَمْرَ اللّهِ وَ یُظْهِرُ دینَ اللّهِ... فَیَمْلأَُ اْلاَرضَ قِسْطا وَ عَدْلاً، کَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛(2) نهم آنان (امامان) قائم خاندان من، مهدی امتم می‏باشد. او در سیما و گفتار و کردار شبیه‏ترین مردم به من است. پس از غیبت طولانی و سردرگمی گمراه کننده‏ای ظاهر می‏شود، آنگاه امر خدا را اعلان و آئین خدا را آشکار می‏سازد... پس زمین را از عدل و داد لبریز می‏کند.»
امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «... وَ کَذلِکَ القائِمُ اِذا قامَ یُبْطِلُ ما کَانَ فِی الْهُدْنَةِ مِمّا کانَ فِی اَیْدِی النّاسِ وَ یَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ؛(3)
همچون پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آنگاه که قائم علیه‏السلام قیام کند، آنچه را از راه و روش‏های غلط میان مردم در زمان قبل از ظهور رایج است زیر پا می‏نهد، و آیین دادگری را برپا می‏دارد.»
جناب حکیمه خاتون چنین روایت می‏کند: آن امام بزرگ در لحظات نخستین پس از تولد، لب به سخن گشود و [همچون پیامبران که در آغاز کودکی توان سخن گفتن دارند] به یکتائی خداوند و رسالت حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و امامت امام علی علیه‏السلام و دیگر امامان گواهی داد، سپس چنین فرمود: «اَللّهُمَّ أَنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی، وَ أَتْمِمْ لی اَمْری، وَ ثَبِّتْ وَطْأَتی، وَامْلَأِ اْلاَرْضَ بی عَدْلاً وَ قِسْطا؛ خداوندا! به آنچه به من وعده دادی وفا کن، و امر مرا (حکومت عدالت گستر جهانی) به کمال برسان، و گام‏های مرا استوار بدار، و زمین را به دست من آکنده از عدل و دادساز.»

3 ـ اقتدار در حاکمیت
از شباهت‏های دیگری که بین این دو قیام می‏توان ذکر کرد، اقتدار در حاکمیت است.
اقتدار حاکمیت در قیامت کبری
یکی از مهم‏ترین منزلگاه‏های قیامت که اقتدار خداوند را به منصه ظهور می‏رساند، مرحله رسیدگی به حساب خلایق در دادگاه عدل الهی با حضور شاهدان مختلف، و سنجش اعمال در ترازوی مخصوص است. دادگاهی که همه را غرق در وحشت و اضطراب می‏کند، دادگاهی که قاضی و داورش خدای مقتدر و قوی است.
«فَما یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدّینِ، اَلَیْسَ اللَّهُ بِاَحْکَمِ الْحاکِمینَ»؛(1) «پس چه چیز تو را بعد از این به تکذیب جزا وا می‏دارد، آیا خداوند، بهترین حکم کنندگان نیست.»
«اَلا لَهُ الْحُکْمُ وَ هُوَ اَسْرَعُ الْحاسِبینَ»؛(2) «آگاه باشید که حکم و داوری مخصوص اوست، و او سریعترین حسابرسان است.»
«اَللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فیما کُنْتُم فیهِ تَخْتَلِفُونَ»؛(3) «خدا در روز قیامت در مورد آنچه با یکدیگر در آن اختلاف می‏کردید، داوری خواهد کرد.»

اقتدار حاکمیت در قیام مهدی علیه‏السلام
امام مهدی علیه‏السلام ، در اجرای حدود و احکام الهی و مبارزه با ستمگران، قاطعیتی خدائی دارد، چشم پوشی و مسامحه در راه و روش او نیست. از ملامت ملامت گران ابایی ندارد و از هیچ مقام و قدرتی نمی‏هراسد. قاطعیت وسازش ناپذیری، خصلت همه رهبران راستین الهی است، و در امام مهدی علیه‏السلام این خصلت در حد اوج و کمال است.
امام علی علیه‏السلام می‏فرماید:
«وَ لَیُطَهِّرَنَّ اْلاَرْضَ مِنْ کُلِّ غاشٍ؛(4)] امام مهدی علیه‏السلام ] زمین را از هر چه باعث فریب و گمراهی مردم شود، پاک می‏سازد.»
از امام باقر علیه‏السلام نقل شده که فرمودند: «لَیْسَ شَأنُهُ اِلاّ بِالسَّیْفِ، لا یَسْتَتیبُ اَحَدا، وَ لا یَأْخُذُهُ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ؛(5) شیوه [حضرت مهدی علیه‏السلام ] تنها با شمشیر است و توبه کسی را نمی‏پذیرد و در راه اجرای احکام الهی، از ملامت هیچ ملامتگری نمی‏هراسد.»

4 ـ بشارت انبیاء و اولیاء به ظهور قیامت کبری و صغری

قیامت کبری و رستاخیز
مهدی علیه‏السلام ، به خاطر اهمیتشان، مورد بشارت و نوید همه انبیا و اولیای الهی قرار گرفته، بلکه وجه مشترک همه ادیان الهی است. به خصوص قیام مصلح جهان، که در برخی مکاتب غیر الهی نیز مورد توجه بوده است.

بشارت به قیامت کبری
«وَ اِلی مَدْیَنَ اَخاهُمْ شُعَیْباً فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ اْلآخِرَ»؛(1) «و به سوی [مردمِ] مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید و به روز بازپسین امید داشته باشید.»
«اِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَةٌ»؛(2) «زمانی که آن واقعه وقوع یابد، [که] در وقوع آن هیچ دروغی نیست.»
«یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛(3) «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، از خدا پروا دارید، و هر کسی باید بنگرد که برای فردا[ی خود] از پیش چه فرستاده است.»

بشارت به رستاخیز مهدی علیه‏السلام
در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان به مصلحی نوید داده شده است که در آخر زمان ظهور خواهد کرد و به جنایت‏ها و خیانت‏های انسان‏ها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی، استوار خواهد کرد. نوید آن مصلح بزرگ جهان، علاوه بر قرآن مجید، در کتاب‏های آسمانی چون انجیل، تورات و زبور آمده است.(4)

قرآن کریم:
«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ اْلاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ»؛(5) «و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.»

تورات:
ـ «خداوند بر ابراهیم ظاهر گشته گفت: تمام این زمین را که می‏بینی به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید.... به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار، هرگاه توانی آن‏ها را شمرد.... ذریت تو نیز چنین خواهد بود.... من هستم یهوه که تو را از کلدانیان بیرون آوردم تا این زمین به ارثیت تو بخشم.»(6)
ـ «اگر چه تاخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد... بلکه جمیع امت‏ها را نزد خود جمع می‏کند و تمامی قوم‏ها را برای خویش فراهم می‏آورد.»(1)

انجیل:
ـ «همچنان که برق از مشرق،ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‏شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد...آن گاه علامات پسر انسان در آسمان پدیدگردد. و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال می‏آید.»(2)
ـ «کمرهای خود رابسته، چراغ‏های خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‏کشند، که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بی درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد .... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‏برید پسر انسان می‏آید.»(3)

زرتشتیان:
ـ «مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جدّ خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند.»
ـ «پیامبر عرب آخرین فرستاده است که از میان کوه‏های مکه ظاهر شود...از فرزندان پیامبر شخصی در مکّه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جدّ خود می‏باشد.... از عدل او گرگ با میش آب می‏خورند و همه جهانیان به آئین مهر آزمای [محمد] خواهندگروید.»(4)

5 ـ زندگی خوب و فراوانی نعمت
در قیامت کبری و صغری، مردان مؤمن و زنان مؤمنه در ناز و نعمت زندگی می‏کنند و هیچ گونه نگرانی و ترسی آن‏ها را تهدید نمی‏کند.

زندگی در قیامت کبری
«وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلاَنْهارُ ...»؛(1) «و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغ‏هایی درآورَد که از زیر [درختانِ] آن نهرها روان است.»
«اِنَّ الاَْبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَاْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورا»؛(2) «همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزه‏ای از کافور دارد.»
«اوُلئِکَ لَهُم جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْاَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ اَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ اِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئینَ فیها عَلَی اْلاَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقا»؛(3) «آن‏ها کسانی هستند که بهشت‏های جاودان برای آنان است، از زیر [قصرها] شان جویبارها روان است. در آنجا با دستبندهایی از طلا آراسته می‏شوند و جامه‏هایی سبز از حریر نازک و ضخیم می‏پوشند. در آنجا بر سریرها تکیه می‏زنند. چه خوش پاداش و نیکو تکیه گاهی.»

زندگی در رستاخیز مهدی علیه‏السلام
در سلام به حضرت مهدی آمده است: «اَلسَّلامُ عَلی رَبیعِ اْلاَنامِ، وَ نَضْرَةِ اْلاَیّامِ؛(4) سلام بر بهاران زندگی مردمان و طراوت روزگاران.»
رسول گرامی اسلام می‏فرماید: «یَتَنَعَّمُ اُمَّتی فی زَمَنِ الْمَهْدِی علیه‏السلام نِعْمَةً لَمْ یَتَنَعَّمُوا قَبْلَها قَطُّ یُرْسِلُ السَّماءُ عَلَیْهِمْ مِدْرارا وَ لا تَدَعُ اْلاَرْضُ شَیْئاً مِنْ نَباتِها اِلاّ اَخْرَجَتْهُ؛(5) امت من در زمان مهدی علیه‏السلام به نعمتی دست یابند که پیش از آن و در هیچ دوره‏ای دست نیافته بودند. [در آن روزگار] آسمان باران فراوان دهد، و زمین هیچ روییدنی را در دل خود نگاه ندارد.»

6 ـ آشکار شدن باطن‏ها
یکی از موضوعاتی که وجه شباهت بین دو قیام است، بر ملا شدن باطن و درون انسان‏ها است، البته برملا شدن باطن‏ها، در قیامت کبری با قیامت صغری متفاوت است. در قیامت کبری، آشکار شدن درون، کلی و فراگیر است ولی در رستاخیز مهدی علیه‏السلام ، ظاهر شدن درون مردم، برای حاکم و والی عادل ـ یعنی امام زمان علیه‏السلام ـ تحقق پیدا می‏کند. پس به طور کلی می‏توان ظهور باطن‏ها را یکی از وجوه مشترک بین دو قیام دانست.

در قیامت کبری
«یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ»؛(1) «آن روز که رازها [همه] فاش می‏شود.»
«یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا یَخْفی عَلَی اللّهِ مِنْهُمْ شَی‏ءٌ»(2)؛ «آن روز که آنان ظاهر گردند، چیزی از آن‏ها بر خدا پوشیده نمی‏ماند.»
«وَ اِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»(3)؛ «و آنگاه که نامه‏ها گشوده شوند.»

در رستاخیز مهدی علیه‏السلام
ابان می‏گوید از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که می‏فرمود: «لا تَذْهَبُ الدُّنْیا حَتّی یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنّی رَجُلٌ یَحْکُمُ بِحُکُومَةِ داوُدِ(4) وَ لا یَسْئَلُ عَنْ بَیِّنَةٍ یُعْطی کُلَّ نَفْسٍ حُکْمَها؛(5) دنیا به آخر نمی‏رسد تا مردی از من (حضرت مهدی علیه‏السلام ) قیام کند و آن مرد شبیه حکم حضرت داود حکم خواهد کرد و از شاهد سؤال نمی‏کند و حکم هر کس را به او می‏دهد.»
حسن بن ظریف می‏گوید: در ذهن خود دو سؤال داشتم، آن‏ها را برای امام عسکری علیه‏السلام نوشتم و چنین سؤال کردم:
«اِذا قامَ الْقائِمُ وَ اَرادَ اَنْ یَقْضی اَیْنَ مَجْلِسُهُ الَّذی یَقْضِی فیهِ بَیْنَ النّاسِ؟ فَجاءَ الْجَوابُ: سَأَلْتَ عَنِ الْقائِمِ، فَاِذا قامَ یَقْضِی بَیْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ، کَقَضاءِ داوُد، وَ لا یَسْأَلُ الْبَیِّنَةَ؛(6)
وقتی حضرت مهدی علیه‏السلام قیام کرد، از چه مقام و جایگاهی بین مردم حکم خواهد کرد؟ جواب آمد [و امام در آن جواب فرمود]: سؤال از قائم کردی، پس هر گاه [مهدی علیه‏السلام ] قیام کند، در بین مردم به علم خود قضاوت می‏کند، شبیه قضاوت حضرت داوود و از شاهد و بینه سؤال نمی‏کند.»

7 ـ حیات مجدد
از دیگر وجوه مشترک بین قیامت کبری و رستاخیز مهدی علیه‏السلام ، زنده شدن انسان‏هاست که در قیامت کبری انسان‏ها برای بهره‏مند شدن از جزاء و پاداش الهی زنده می‏شوند و در قیام مهدی علیه‏السلام ، مؤمنین به خاطر لذت بردن و مشارکت در حکومت عدل، و کافرین به جهت زجر کشیدن از مشاهده حکومت الهی زنده می‏شوند.

حیات دوباره در قیامت کبری
«ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ اُخْری فَاِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ»؛(1) «سپس بار دیگر در آن [صور] دمیده می‏شود و به ناگاه آنان [برپای] ایستاده می‏نگرند.»
«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنا هُمْ جَمْعاً»(2)؛ «و [همین که] در صور دمیده شود، همه آن‏ها را گرد خواهیم آورد.»
«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَاِذا هُمْ مِنَ اْلاَجْداثِ اِلی رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ»(3)؛ «و در صور دمیده خواهد شد، پس به ناگاه از گورهای خود شتابان به سوی پروردگار خویش می‏روند.»

حیات دوباره در رستاخیز مهدی علیه‏السلام
چنانکه در ابتدای مقاله بیان شد، روز رجعت یکی از ایام الله است. در روایات، اقرار و ایمان به رجعت از نشانه‏های مؤمن ذکر شده است.
برقی از امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند: «مَنْ اَقَرَّ بِسَبْعَةِ اَشْیاءَ فَهُوَ مُؤمِنٌ وَ ذَکَرَ مِنْهَا اْلایمانَ بِالرَّجْعَةِ؛(4) کسی که به هفت چیز معترف باشد، پس او مؤمن است و از جمله آن هفت چیز، ایمان به رجعت را ذکر فرمود.»
زنده شدن در رستاخیز مهدی علیه‏السلام که به رجعت معروف است، مثل قیامت کبری کلی و فراگیر نیست، بلکه جزئی و نسبی است.
امام صادق علیه‏السلام می‏فرمایند: «اِنَّ الرَّجْعَةَ لَیْسَتْ عامَّةً، وَ هِیَ خاصَّةٌ لا یَرْجِعُ اِلاّ مَنْ مَحَّضَ اْلایمانَ، اَوْ مَحَّضَ الشِّرْکَ مَحْضاً؛(1) رجعت، عمومی نیست، بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت می‏کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.

رجعت در قرآن
آیاتی از قرآن کریم نشانگر این است که تاکنون در این دنیا رجعت صورت گرفته است. برخی از این آیات را در ذیل می‏آوریم.
«فَقالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُّمَ اَحیاهُمْ»(2)؛ «پس خداوند به آنان گفت: تن به مرگ بسپارید، آنگاه آنان را زنده ساخت.»
«ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُروُنَ»(3)؛ «سپس شما را پس از مرگتان حیات بخشیدیم، شاید شکر نعمت [او را] بجا آورید.»
این آیه درباره بنی اسرائیل است که گروهی از آن‏ها بعد از تقاضای مشاهده خداوند گرفتار صاعقه مرگباری شدند و مردند، دوباره زنده شدند.
«فَاَماتَهُ اللّهُ مِأَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»(4)؛ «پس خداوند، او را (به مدت) صد سال میرانده، آن‏گاه او را برانگیخت.»
این آیه در مورد پیامبری است که از کنار یک آبادی عبور می‏کرد، در حالی که دیوارهای آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوان‏های اهل آن در هر سو پراکنده شده بود، از خود پرسید چگونه خداوند این‏ها را پس از مرگ زنده می‏کند، خدا او را یکصد سال میراند و سپس زنده کرد و به او گفت: چقدر درنگ کردی؟ عرض کرد یک روز یا قسمتی از آن، فرمود: بلکه یکصد سال بر تو گذشت.(5)

8 ـ انتقام از ظالمان و ستمگران
انتقام گرفتن از ستمگران و ظالمان به طور مشترک در قیامت کبری و رستاخیز مهدی علیه‏السلام مطرح است. در قیامت کبری و قیام مهدی علیه‏السلام ، انسان‏های مؤمن، به پاداش و رحمت الهی می‏رسند، و انسان‏های کافر و ظالم، به عذاب و کیفر الهی دچار می‏شوند.

انتقام خدا از ظالمان در قیامت
«فَیَوْمَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذابَهُ اَحَدٌ، وَ لا یُوثِقُ وَثاقَهُ اَحَدٌ»(1)؛ «پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او، عذاب نمی‏کند و هیچ کس چون در بند کشیدن او، در بند نمی‏کشد.»
«اِنَّا اَعْتَدْنا لِلظّالِمینَ ناراً اَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا وَ اِنْ یَسْتَغیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ»(2)؛ «ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‏ایم که سرا پرده‏اش آنان را دربرمی گیرد، و اگر فریاد رسی جویند، به آبی چون مس گداخته یاری می‏شوند.»
«اِنَّ جَهَنَّمَ کانَتْ مِرْصاداً، لِلطّاغینَ مَأبا، لابِثینَ فیها اَحْقابا، لایَذُوقُونَ فیها بَرْدا وَ لاشَرابا، اِلاّ حَمیما وَ غَسّاقاً»؛(3) «[آری [جهنم [از دیرباز[ کمین گاهی بود، [که [برای سرکشان بازگشتگاهی است، روزگاری دراز در آن درنگ کنند، در آن جا نه خنکی چشند و نه شربتی، جز آب جوشان و چرکابه‏ای.»

تجلی انتقام خداوند در انتقام مهدی علیه‏السلام
امام باقر علیه‏السلام در بیان شباهت‏های حضرت مهدی علیه‏السلام با پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «فَخُرُوجُهُ بِالسَّیْفِ وَ قَتْلُهُ اَعْداءَ اللّهِ وَ اَعْداءَ رَسُولِهِ وَ الْجَبّارینَ وَ الطَّواغیتَ؛(4) قیام با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و پیامبر، و جباران و سرکشان [از وجوه شباهت او [است.»

پی نوشت ها:

--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ شیخ صدوق، خصال، ج 1، ص 108.
1 ـ مزمل/14.
2 ـ حاقه/14.
3 ـ حج/1.
4 ـ واقعه/4.
5 ـ تکویر/1.
6 ـ قیامت/7.
7 ـ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 453؛ بحارالانوار، ج 52، ص 288.
1 ـ تاریخ ما بعد الظهور، ص 176.
2 ـ چشم به راه مهدی، جمعی از نویسندگان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 299.
3 ـ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 251؛ غیبت نعمائی، ص 250.
1 ـ شیخ مفید، ارشاد، ج 1، ص 370.
2 ـ چشم به راه مهدی، همان، ص 273.
3 ـ انبیاء/47.
1 ـ زلزله / 8 و 7.
2 ـ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 257.
3 ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 381؛ شیخ طوسی، تهذیب، ج 6، ص 156.
1 ـ تین/ 8 و 7.
2 ـ انعام/62.
3 ـ حج/69.
4 ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 120.
5 ـ همان مدرک، ج 52، ص 354.
1 ـ عنکبوت/36.
2 ـ واقعه/ 1 و 2.
3 ـ حشر/18.
4 ـ مهدی پور علی اکبر، او خواهد آمد، ص 93.
5 ـ انبیاء/105.
6 ـ سفر پیدایش: فصل 12، بند 7؛ فصل 13، بند 15 و فصل 15، بندهای 5 ـ 8 .
1 ـ کتاب حیقوق نبی: فصل 2، بندهای 3 ـ 5.
2 ـ انجیل متّی: فصل 24، بندهای 27، 30، 35، 37 و 45.
3 ـ انجیل لوقا: فصل 12، بندهای 35 - 36.
4 ـ رک، او خواهد آمد، علی اکبر مهدی پور؛ جاماسب نامه.
1 ـ نساء/13.
2 ـ دهر/5.
3 ـ کهف/ 31.
4 ـ مفاتیح الجنان، ص 531.
5 ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 83.
1 ـ طارق/9.
2 ـ غافر/16.
3 ـ تکویر/10.
4 ـ طبق نقل روایات حضرت داود به باطن مردم آگاه بوده و بر اساس آن با مردم برخورد می‏کرده و حکم صادر می‏کرده است.
5 ـ الصفار القمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیه‏السلام ، نشر مکتبة آیة الله مرعشی نجفی، ص 285.
6 ـ طوسی، محمد، الثاقب فی المناقب، موسسه انصاریان، ص 565.
1 ـ زمر/68.
2 ـ کهف/99.
3 ـ یس/51.
4 ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 53، ص 121.
1 ـ همان، ص 39.
2 ـ بقره/243.
3 ـ تفسیر نمونه، ج 15، ص 557.
4 ـ بقره/259.
5 ـ تفسیر نمونه، ج 15، ص 556.
1 ـ فجر/ 25 ـ 26.
2 ـ کهف/29.
3 ـ نباء/ 21 ـ 25.
4 ـ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 327