تاریخ نگارش : اول دي 1390
ضرورت و اهمیت تدبر در قرآن کریم
فریبا ازادی
تدبر به معنای مطاوعه و دریافت تدبیر موجود در کلام و اشیا است و تدبر در قرآن ، فهم روشمند و هماهنگ ظاهر قرآن کریم است . توصیه های قرآنی و روایی مبنی بر التزام به " تدبر در قرآن " و ضرورت بهره مندی از قرآن به عنوان کتاب اعجاز و غیر قابل تحریف ،اهمیت پرداخت به این موضوع را نشان می دهد . راه درک اعجاز قرآن فهم قرآن است که قدم اول برای فهم، تدبر در قرآن است . تدبر در قرآن دو قسم دارد: تدبر ترتیبی و تدبر موضوعی . تدبرموضوعی از لحاظ رتبه بعد از تدبر ترتیبی قرار دارد. یعنی اول باید آیه را در جایگاه خود متوجه شویم و بعد در بین آیات در یک موضوع واحد تدبر کرد .
در قرآن 4 آیه است که در آن آیات به نکاتی من جمله ؛ تدبر یکی از اهداف نزول قرآن ، تدبر مقدمه تذکر ،تدبر در قرآن موجب کشف عدم اختلاف و عدم هماهنگی در قرآن وتدبر در قرآن وظیفه همگانی است ، اشاره گردیده است . پس با توجه به اهمیت و ضرورت تدبر ، باید در قرآن تدبر کنیم .
کلید واژه : تدبر ، تدبیر ، تدبر در قرآن ، تدبیر در قرآن
مقدمه
حمد و ستایش خدای را سزاست که نازل کننده قرآن ، کتاب هدایتگر آسمانی است و هزاران سلام و تحیات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت طاهرینش علیهم السلام که حافظان و حاملان و مفسران حقیقی قرآن کریم اند .
یکی از مصادیق بارز مهجور کردن فهم قرآن کریم ، تحجیر فهم قرآن است ، بدین معنی که فهم قرآن برای گروهی خاص ممکن است و برای عموم مردم راهی برای فهم آن نیست . در حالی که توصیه های مکرر و عمومی قرآن به تدبر ، تفکر و سایر اقسام فهم ، شاهدی بر بطلان این مدعی است .
امروزه تلاش برای عمومی سازی فهم قرآن در توصیه و تشویق به مطالعه یافراگیری ترجمه و تفسیر محدود شده است و تدبر به عنوان راهکار عمومی فهم قرآن ، همچنان امری غریب است که با وجود تاکیدات فراوان قرآن و معصومین (علیهم السلام ) ، جایگاهی نیافته است ، زیرا چیستی ، ضرورت و روش آن به اندازه لازم شناخته شده نیست .
این مقاله برای پاسخ گویی به چیستی و ضرورت و اهمیت تدبر می پردازد .
تدبر در قرآن به معنی دریافت تدبیر موجود در قرآن است ، تدبیر موجود در قرآن ، نشان دهنده چینش حکیمانه قرآن توسط خداوند است ، پس ما باید برای دریافت این چینش حکیمانه تدبر کنیم . تدبر در قرآن به دلیل سفارش در آیات و روایات و معجزه بودن و عدم تحریف قرآن اهمیت دارد .
و پایان کلاممان حمد الهی « وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ » همانگونه که آغاز آن ستایش او بود که « لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولَى وَالْآخِرَةِ»
مفهوم تدبر
پرداخت صحیح به هر فعالیتی منوط به شناخت دقیق آن فعالیت است . لذا فعالیت تدبری مبتنی بر مفهوم شناسی آن طراحی شده است ، به همین جهت ، توجه به این مبحث و تصدیق آن تاثیری بسزا در روند آموزش آن دارد .
تعریف صحیح « تدبر در قرآن » مبتنی بر شناسایی مفوم لغوی « تدبر » و آن نیز در گرو بررسی معنی « ماده » و « هیات » این واژه در قرآن و منابع لغوی است ، زیرا ماده و هیات ، عناصر اصلی تشکیل دهنده مفهوم یک واژه هستند . و تغییرات هر یک از این دو سبب تغایر مفاهیم کلمات از یکدیگر است ، البته سهم ماده در این میان بیش از دیگری است . عده ای با نگاه تسامح آمیز به این امر ، معنی برخی برخی از واژگان متفاوت را یکسان دانسته اند . اگر این دیدگاه در کلام انسان های عادی و در عرف محاوره قابل توجیه باشد ، بی شک در مورد قرآن کریم موجه نیست ، چون این کتاب ، کلام خدا و عاری از تسامح در بیان است .
بر پایه همین مطلب ، هم معنی دانستن « تدبر » ، « تفکر» ، « تفسیر » ، « تاویل » و مانند این ها ، گذشته از فقدان دقت و صحت علمی ، کم نصیبی از برکات معارف فراوان و کم توفیقی در عمل به فرامین قرآن را در پی دارد .
ماده تدبر ، « د ب ر » و هیات آن ، « تفعّل » است . در ادامه با بررسی ماده و هیات این واژه و لحاظ موارد کاربرد آن در قرآن کریم ( سیاق و کثرت استعمال ) در جستجوی تعریف آن هستیم .
الف ) ماده ( ریشه ) : طبق نظر لغت شناسان ( تاج العروس ) ماده « دبر » در لغت به معنی« پشت » و « پشت سر هم » اشیا است ، این مفهوم در همه استعمالات قرآنی این ماده وجود دارد(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص12) .
در کتاب معارف و معاریف « دبر» اینگونه بیان شده :
دُبر : دُبُر پس چیزی ، دنبال ، دنباله ، در پی چیزی مقابل قُبُل ج : ادبار ( و من الیل فسبحه و ادبار اسجود ) و پاره ای از شب و به دنبال سجود ( به صورت تعقیب و نافله ) او را تسبیح گوی ( سید مصطفی حسینی دشتی ، 1386 ، صفحه 255 ).
این ماده 44 بار و به 11 صورت، در قرآن کریم استعمال شده و معنی پیش گفته، با همه موارد مطابق است. (سوره آل عمران، آیه 111؛ سوره نساء، آیه 82؛ سوره انعام، آیه 45؛ سوره انفال آیه 16؛ سوره توبه، آیه 25؛ سوره یونس، آیه 3؛ سوره نمل، آیه 10؛ سوره ص، آیه 29؛ سوره طور، آیه 49؛ سوره معارج، آیه 17؛ سوره نازعات، آیه 5؛ و...) ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
ب ) هیات ( وزن ) :
کارشناسان لغت ، هیات« تفعل» را برای مطاوعه « تفعیل » می دانند ، بر همین اساس برای تشخیص معنای « تدبر » گریزی از بررسی مفهوم تدبیر نیست .
1. تدبیر : ریشه لغوی و ساختار لفظی اقتضا می کند ، « تدبیر » را پشت سر هم چیدن حکیمانه بدانیم ، که استعمالات قرآنی نیز آن را تایید می کنند(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص13) .
همانطور که در کتاب المنجد ، تدبیر اینگونه بیان شده است :
التدبیر : مرتب و منظم کردن ، اداره کردن ، تدبیر کارها ، تهیه کردن ، آماده کردن ، طرح چیزی را ریختن
« افلا یتدبرون القرآن ... » آیا نمی سنجند قرآن را ؟ تدبر این گونه بیان شده آن کار را بسنجید (بندر ریگی ، 1368 : 445 )
و در کتاب معارف و معاریف اینگونه بیان شده :
تدبیر : اندیشه در عواقب کارها و مرتب ساختن و نظم دادن امور ( سید مصطفی حسینی دشتی ، 1385: 392) .
آقای صبوحی در این باره می فرمایند : « بنابراین ریشه لغوی و ساختار لفظی تدبیر، اقتضا میکند که آن را به معنی پشت سر هم چیدن حکیمانه بدانیم که با سومین مفهوم از مفاهیم پیشگفته، کاملاً هماهنگ است و استعمالات قرآنی نیز آن را تأیید میکند: «... یدبر الأمر...»؛ (رعد، 2) ... او کار جهان را تدبیر می¬کند... (صفوی، 1385، ص249) علامه طباطبایی (ره) ذیل این آیه میفرماید: «التدبیر هو الإتیان بالشیء عقیب الشیء و یراد به ترتیب الأشیاء المتعددة المختلفة و نظمها بوضع کل شیء فی موضعه الخاص به بحیث یلحق بکل منها ما یقصد به من الغرض و الفائدة...»؛ (طباطبایی، 1417، ج11، ص289) تدبیر آوردن چیزی به دنبال چیز دیگر است و مراد از آن ترتیب دادن اشیاء متعدد مختلف، پشت سر یکدیگر است، به گونهای که هر شیء در جایگاه خاص خود قرار گیرد و غرض و فایده و مقصود، بر آن مترتب شود » ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
2. تدبر : ریشه لغوی و ساختار لفظی « تدبر » ایجاب می کند که آن را مطاوعه ( دریافت ) چینش حکیمانه ( تدبیر) بدانیم(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص13).
همانگونه که در کتاب معارف و معاریف آمده است :
تدبُّر : به اندیشه از پی کاری فرا شدن ، به حقیقت ژرفای چیزی نگریستن . اندیشه کردن و حقیقت چیزی را دریافتن ؛ تدبر در آیات قرآن و تدبر در آیات آفاق و انفس ، و نیزتدبر در سخنی که از کسی به سمع و بصر فرا می رسد ، از اموری است که دین مبین اسلام – که بر اساس عقل و منطق استوار است – پیروان خویش را بدان دعوت نموده است ( سید مصطفی حسینی دشتی ، 1385 : 392 ).
آقای صبوحی در این باره فرمودند : « وأما التدبر فهو تفعل لمطاوعة التفعیل فحقیقة معناه حصول مفهوم التدبیر و اختیار ذالک المفهوم...»؛ (مصطفوی، 1360، ج3، ص176) و اما تدبر، پس آن تفعل برای مطاوعه تفعیل است، پس حقیقت معنی آن حصول مفهوم تدبیر و اختیار آن مفهوم است آری ریشه لغوی و ساختار لفظی تدبر، ایجاب میکند که آن را پذیرش (مطاوعه) چینش حکیمانه (تدبیر) بدانیم ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
تدبیر درقرآن : امر به تدبر در قرآن و توجه به معنای مطاوعی آن نشانگر وجود تدبیر ( چینش حکیمانه ) در قرآن کریم است .
قرآن کریم یا هر کلام دیگری محصول تدبیر حروف و کلمات و عبارات و جملات در کنار یکدیگر است ، چنانکه یک منظومه سیارات و ثابتات ، محصول تدبیر آنها در کنار هم است . به تعبیر دیگر کلام ، ویژگی کلام الله نیز در گرو تدبیر ( چینش حکیمانه ) ویژه آن است . چون کلمات ویژه قرآن نبوده و بر زبان همه عرب ها جاری بوده و هست .
تدبر در قرآن : تدبر به معنی پذیرش و کشف آگاهانه تدبیر محقق شده در اشیا یا کلام است
آنجا که تدبیر به اشیا عینی خارجی صورت می گیرد ، تدبر فهم و پذیرش آن و آنجا که تدبیر کلام مطرح است ، مراد از تدبر دریافت « تدبیر موجود در کلام » از سوی مخاطبان آن خواهد بود و این همان عنصری است که تدبر را راه فهم نظم ویژه قرآن و ایمان به الهی بودن آن قرار داده است . (کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص13) .
با توجه به آنچه گذشت، می توان گفت که تدبر قرآن، پذیرش تدبیر آن است. آری کلام خدا یا هر کلام دیگری، محصول تدبیر حروف و کلمات و عبارات و جملات در کنار یکدیگر است. متکلم، کلمات را تدبیر می کند (پشت سر هم می چیند) و جملات را پدید می آورد. جملات را تدبیر می کند و پاراگرافها را ایجاد می کند و...؛ مخاطب این متکلم، باید تدبیر او را بفهمد، یعنی باید تدبر کند. بدین معنی که چینش کلمات را دریابد تا به مفهوم جملات نائل شود. چینش جملات را دریابد تا به مفهوم پاراگرافها دست پیدا کند و...
بر همین اساس، تدبیر خدا در قرآن، چینش واژگان برای به دست آمدن آیات، چینش آیات برای به دست آمدن سوره ها و چینش سوره ها برای سامان دادن کل قرآن کریم است. این تدبیر الهی در قرآن، تدبر مخاطبان قرآن را طلب می کند و آن، درک چینش واژگان برای فهم آیات، چینش آیات برای فهم سوره ها و در نهایت، تشخیص حکمت چینش سوره ها برای فهم کل قرآن است ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
تعریف اصطلاحی « تدبر در قرآن »
تا کنون تعاریف متنوعی از « تدبر در قرآن » ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره می شود :
1. تفکر و تامل در قرآن
2. ترتیل و تلاوت راستین قرآن
3. تفسیر صحیح ظاهر و باطن
4. کشف هماهنگی : در این راستا فعالیت هایی صورت گرفته است که عبارتند از :
الف ) دسته بندی ، ارتباط درونی دسته ها و کشف موضوع و غرض سور
ب)دسته بندی ، ارتباط بین دسته ها و کشف موضوع سور
ج ) مهندسی سوره و دسته بندی آن و کشف موضوع و غرض سور
د) مهندسی کلان سوره ها طبق ترتیب مصحف ( تدبر بین سور )
تعاریف سه گانه اول تعاریف قابل قبولی برای تدبر نیست . تعریف جامع تری برای تدبر می توان ارائه کرد که بر محور تعریف چهارم و تکمیل فعالیت های زیر مجموعه آن است :
فهم روشمند و هماهنگ ظاهر قرآن کریم
تدبر، فهمی منسجم و هماهنگ است که باید از تنگنای سلایق شخصی عبور کرده و در شاهراه قانون و ضابطه عقلایی (ادبیات، مرتکزات فطری منطق و اصول) صورت بگیرد و بستر محکم این شاهراه چیزی جز ظاهر قرآن کریم نیست. آری تدبر، فهم قانونمند سیاقی و مقایسه ای و به دیگر بیان، فهم مجموعی ظاهر قرآن است ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
فهم : همانطور که گفته شد ، تدبر در کلام به معنای فهم و دریافت هماهنگی حکیمانه آن است ، پس تدبر در قرآن در حیطه فهم قرآن است ، قهراً مورادی نظیر انس با قرآن ، عمل به آن و ترویج و اقامه آن از بحث خارج است . به هر روی زیر مجموعه های فهم عبارتند از :
• فهم نفسی ملازم با قرائت قرآن
• فهم هماهنگ قرآن در تدبر
• فهم مبادی و مبانی قرآن در تفکر
• فهم دقیق قرآن در تفقه
• فهم لایه های معرفتی قرآن در تبیین ( تفسیر )
• فهم ذوقی و شهودی در اشارات و لطایف قرآن
• فهم مصداق در تطبیق
• درک حقیقت عینیه خارجیه در تاویل
هر یک از قیود ، یک یا چند مورد از موارد فوق را از حیطه جامعیت تعریف ، خارج می کند تا مانعیت آن حاصل شود .
1. روشمند : این قید فهم « فهم ذوقی و شهودی در اشارات و لطایف قرآن » را از تعریف خارج می کند ، چون فهم شخصی و قابل روشمند کردن و تعلیم و تعلم نیست . اگر فهمی روشمند نباشد ، قابلیت تعلیم و تروج و ارزیابی را نخواهد داشت و چنین فهمی نمی تواند هماگنی باشد ، در صورتی که تدبر وظیفه ای عمومی است و نیاز به روش و آموزش دارد ، چون اوامر قرآن در این باره به صورت جمعی صادر شده است : « افلا یتدبرون القرآن » « افلم یدبروا القول » ، «لیدبروا آیاته » (کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص17) .
2. هماهنگ : این قید « فهم نفسی ملازم با قرائت » را از حیطه تدبر خارج می کند ، زیرا در فهم نفسی ، هماهنگی بین آیات مورد توجه قرار نمی گیرد و هر آیه به طور مستقل فهمیده می شود . در صورتی که مطلوب تدبر ، فهم هماهنگ قرآن کریم است : « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا(النساء/82) » ، دفع اختلاف از قرآن جز با فهم هماهنگ آن میسور نیست .
این قید می تواند مواردی مانند تفکر، تفسیر ( تبیین ) و تاویل را نیز خارج کند ، زیرا در دو مطلب هم عرض با هم مقایسه می شود و سعی در فهم هماهنگ آنهاست ، اما در تفکر ، تفسیر و تاویل ، رابطه طولی دو مطلب سنحیده می شود ، نه هماهنگی آنها در عرض یکدیگر(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص17) .
3. ظاهر : این قید هم « فهم مبادی و مبانی قرآن در تفکر » « فهم لایه های معرفتی قرآن در تبیین » ، « فهم دقیق قرآن در تفقه » ، « فهم مصداق در تطبیق » و « فهم حقیقت عینیه ظاهر و موراد پسین از دامنه لفظ و معنا خارج اند ، در حالی که تدبر به دلیل ملازمت با دعوت عمومی دفع اختلاف از قرآن - « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا(النساء/82) » - متناسب با ظاهر کلام خداست ؛ بوسیله قیود سه گانه تعریف ، هفت مورد از موارد هشتگانه مجموعه های فهم قرآن خارج و با توجه به ادله گفته شده در اخذ هر یک از قید ها انواع مشابه دیگر از موارد فهم نیز از دایره تعریف خارج شده و اشکالی نسبت به مانعیت این تعریف ایجاد نمی شود(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص18) .
پیشینه تدبر
هدف از طرح مبحث پیشینه تدبر اولا این است که قرآن آموز فعالیت تدبر را امری بدیع و نو نپندارد ، زیرا این پندار باعث خواهد شد که او نسبت به فعالیت تدبری در قرآن کریم به تردید افتاده و از خویش بپرسد که اگر چنین نگاهی به قرآن حق است ، چرا تاکنون کسی به آن نپرداخته است ؟ مبحث پیشینه تدبر ، به قرآن آموز می فهماند که علما و اندیشمندان زیادی تاکنون در قرآن تدبر کرده اند و نتایج تدبر خویش را اسم تدبر و بدون آن ترویج نموده اند ، از همه مهم تر ، قرآن شناس بزرگ حضرت علامه طباطبایی (ره) تدبر در قرآن را با جدیت مورد توجه قرار داده و تفسیر گرانسنگ خویش ، یعنی المیزان را بر بستر تدبر بنا نهاده اند و امروز طراحان طرح اموزشی تدبر در قرآن بر آن هستند تا راه علامه طباطبایی ( ره ) را در زمینه تدبر در قرآن ادامه دهند
ثانیا در این بخض خواهد فهمید که برخی از محققان دیگر نیز ، کتابهایی با عنوان تدبر در قرآن به رشته تحریر درآورده و یا در کتب قرآنی خویش ، فصل یا بخشی را به این عنوان اختصاص داده اند ، ولی تفاوت مار این محققان ، با کار کنونی این است که معنای دقیق تدبر ، مد نظر ایشان نبوده و با نگاه تسامحی به مفهوم این واژه ، اقسام متعددی از فهم غیر تدبری را نیز زیرمجموعه آن قرار داده اند .
برخی از کتب عبارتند از :
1. کتاب « تدبر در قرآن » نگاشته آقای نقی پور : در این کتاب مفهوم و روش تدبر به گونه ای بیان شده اس که شامل «تفکر» ، « تفسیر » حتی کشف باطن و تاویل هم می بشد ، ایشان در کتاب خود برای تدبر ، کلیدها و شرایطی یادآور شده اند ، که مرتبه ای از تدبر را برای همگان ممکن می کند و کلیدها و شرایط خاصی را ذکر کرده اند ، که بر این اسا ، مراتبی از تدبر جنبه تخصصی به خود می گیرد و به تناسب از عهده معصومین (علیهم السلام ) و سپس اولیا و علما بر می آید . در پایان کتاب ، نمونه هایی از تدبر در قرآن مطرح شده است که بیانگر آن است که صاحب این اثر بیشتر به جنبه های تفسیری آیات اهتمام ورزیده اند .
2. کتاب « تدبر در قرآن » نگاشته آقای « بهبودی » : این کتاب در حقیقت تفسیری مختصر است ، بدون مقدمه ، توضیح روش تفسیر و بیان اهداف آن به رشته تحریر درآمده است .نگارنده این کتاب تنها به تبیین آیات و کلماتی پرداخته است که از نظر وی در آثار دیگه مفسران ، به اشتباه تفسیر شده است . ایشان گرچه به همه ابعاد آیات و کلمات نپرداخته ، اما نکات و دقایق و ظرافت بسیاری را از سوره حمد تا سوره ناس مطرح می کند . این کتاب با همه زحماتی که در راستای نگارش آن کشیده شده ، با معنا و روش مد نظر از تدبر کاملا مغایر است .
3. کتاب « متدولوژی تدبر در قرآن » نگاشته آقای « عبدالعلی بازرگان » : در این کتاب برخی از قواعد تدبر در قرآن مطرح شده است ، با این توضیح که مانند اکثر کتبی که به این نام نوشته شده است ، تدبر ، تفکر و تفسیر را از هم تفکیک نکرده و در نتیجه راهکار روشن و شفافی برای تدبر ننمایانده است .
برخی از پژوهشگران و اندیشمندان ، بدون ارائه مبحث تفصیلی نظری درباره تدبر ، در قرآن تدبر کرده اند و نتایج آن را در کتب قرآنی و تفسیری خویش ارائه فرموده اند ، هر چند که گاهی عنوان تدبر مورد توجه ایشان نبوده است . تعدادی از کتب مزبور عبارتند از :
1. « تفسیر کاشف » اثر آقایان « حجتی » و « بی آزار شیرازی » : در این تفسیر ،آیات فصل بندی شده و موضوع سوره ها نیز مشخص شده است .در این کتاب بیشتر به ارتباط آیات بین فصل ها پرداخته شده و کمتر ارتباط بین آیات مد نظر بوده است . ارایه ساده معانی و تذکر برخی نکات مشکل از جمله ویژگی های دیگر این کتاب است .
2. « تفسیر بنائی قرآن » به قلم آقای « بستانی » : در این کتاب ، هندسه یا ساختار درونی سوره ها و نحوه ارتباط دسته های مختلف آیات درون یک سوره با هم مشخص شده است . از جمله ویژگی های این مجموعه ، تبیین ساختار هر سوره بر اساس اهداف آن است ، به عنوان مثال نویسنده در این تفسیر ، نشان می دهد که در بعضی از سوره ها غرض اصلی سوره در همان ابتدا بیان شده و بقیه سوره به عنوان شرح همان غرض است ، در بعضی از سوره ها ، غرض سوره بعد از یک مقدمه چینی بیان شده و بقیه سوره شرح همان رض است و در بعضی از سوره ها ، غرض در پایان سوره مطرح می شود .
3. « الاساس فی تفسیرالقرآن » به قلم « سعید حوی » : این تفسیر با پرداختن به نحوه ارتباط حمد به عنوان فهرست اجمالی و سوره بقره به عنوان فهرست تفصیلی و سایر سوره ها به عنوان شرح سوره بقره ، معرفی شده است(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص19) .
اقسام تدبر
تدبر اقسامی دارد که در این قسمت بدان می پردازیم :
1. تدبر ترتیبی
تدبر ترتیبی عبارت است از : فهم روشمند و هماهنگ ظاهر آیات و سوره هی قرآن کریم ؛
1-1. تدبر درون سوره ها :
برای شناخت این قسم از تدبر ، ابندا باید تعریف درستی از سوره ارائه شود . آیت الله جوادی آملی در تعریف سوره چنین می فرمایند : « سوره » قطعه ای از کلام است که محتوای خود را جمع کرده باشد . همانگونه که دیوار شهر و « سورالبلد » ، شهر را دربردارد ، بخشی از معارف و مضامینی را هم که با حصاری محدود شده باشد ة « سوره » می گویند .
سوره ، رسمی ترین واحد تقسیم بندی قرآن کریم است و آیاتی از قرآن کریم با ذکر کلمه سوره این تقسیم بندی را به رسمیت شناخته اند : « یحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ(التوبة/64) » ، « وَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُو الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَکُنْ مَعَ الْقَاعِدِینَ(التوبة/86) » ، « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیاتٍ بَینَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ(النور/1) » و ... تفکیک آیات قرآن کریم با مرز آشکار « بسم الله الرحمن الرحیم » به یکصد و چهارده سوره ، بر اساس هماهنگی سوره و غرض واحد آنها است . درک نظم حاکم بر آیات درون هر سوره و دریافت غرض واحد جامع آن آیات ، اولین سطح تدبر ترتیبی ، یعنی « تدبر درون سوره ها » است .
1-2. تدبر بین سور :
قرآن کریم کتابی یکتا ، با غرض واحد است : « القرآن کله جاء کالکلمه الواحده » ( عده الاصول شیخ طوسی (ره )، امیرمومنان (علیه السلام ) ) ؛ و همین امر سبب شده است ، یکصدو چهارده سوره قرآن که هر یک از هویت مستقلی برخوردارند ، در راستای تامین همین غرض واحد سامان یابند ، بنابراین درک نظام حاکم بر سوره های قرآن ، دومین سطح تدبر ترتیبی ، یعنی « تدبر بین سوره ها» است .
2. تدبر موضوعی
تدبر موضوعی عبارت است از : فهم روشمند و هماهنگ ظاهر موضوعات در قرآن کریم ؛
قرآن کریم موضوعات مختلفی در سطوح متفاوت دارد که ممکن است گاهی فقدان جامع نگری به آنها ، موهم وجود اختلاف و ناهماهنگی در قرآن باشد . تدبر موضوعی ؛ فعالیتی در راستای هماهنگ بینی موضوعات قرآن کریم است ، بنابراین یکی از وجوه اهمیت تدبر موضوعی در این است که اختلاف ظاهری مربوط به بعضی از موضوعات را برطرف می کند .
باید توجه داشت که تدبرموضوعی از لحاظ رتبه ، بعد از تدبر ترتیبی قرار دارد زیرا ابتدا باید هر آیه را در جایگاه خود در سوره ها فهمید و آنگاه بین آیات در یک موضوع واحد - که ممکن است در سوره های مختلفی قرار داشته باشند - تدبر کرد(کانون قرآن و عترت ، منزلت تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص26) .
اهمیت تدبر در قرآن
اهمیت تدبر در قرآن را در قالب 5 مقدمه بیان می کنیم :
مقدمه اول : قرآن معجزه است و اعجاز اصلی آن هدایتگری فرد و جامعه در ابعاد مختلف است .
قرآن معجزه است ، معجزه بودن قرآن از جنس معجزه بودن عصای موسی ، شتر صالح و ... نیست . قرآن معجزه است برای عقل بشر ، برای روح بشر ، برای فطرت بشر . اعجاز قرآن در ساختن انسان و جامعه انسانی است . قرآن متکفل جامعه اسلامی شده که این جامعه اسلامی در اوج تمدن و رفاه دنیوی و دینی است . یعنی یک جامعه بسیار بسیار متمدن و پیشرفته دینی بطوریکه همه چیز سرجای خودش قرار دارد (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص24) .
قرآن کریم خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دوره ها اعلان کرده است و عجز جمیع بشر را بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خود ابلاغ کرده است(معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، 1377: 61) ، چنانچه در سوره بنی اسرائیل آمده است : « قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا(الإسراء/88) »
تمامى خصوصیات قرآن وصفات کمالى که از نظر لفظ ومعنا دارد تحدى شده ، نه تنها به فصاحت وبلاغت لفظ آن ، زیرا اگر منظور معجره بودن لفظ آن بود دیگر معنا نداشت که همه جن وانس را دخالت دهد، بلکه باید مى فرمود: اگر همه عرب جمع شوند نمى توانند به مثل آن بیاورند.
علاوه بر این ظاهر آیه مى رساند که تحدى مزبور مدت معینى ندارد، به شهادت اینکه مى بینیم در این عصر هم که اثرى از فصحا وبلغاى آن روز عرب نمانده قرآن بر اعجاز باقى مانده وبه بانگ بلند تحدى مى کند(نرم افزار نسیم رضوان ، تفسیر المیزان ، آیات 82 تا 100 ) .
این آیه با صراحت تمام ، همه جهانیان را اعم از کوچک و بزرگ ، عرب و غیر عرب ، انسانها و حتى موجودات عاقل غیر انسانى ، دانشمندان ، فلاسفه ، ادباء، مورخان ، نوابغ و غیر نوابغ ، خلاصه همه را بدون استثناء دعوت به مقابله با قرآن کرده است و مى گوید اگر فکر مى کنید قرآن سخن خدا نیست و ساخته مغز بشر است ، شما هم انسان هستید، همانند آن را بیاورید و هر گاه بعد از تلاش و کوشش همگانى ، خود را ناتوان یافتید، این بهترین دلیل بر معجزه بودن قرآن است(نرم افزار نسیم رضوان ، تفسیر نمونه ، آیه 88 و 89 ) .
و در سوره هود : « أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ(هود/13) ، « فَإِلَّمْ یسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ (هود/14) » .
در این کلام تحدى واضحى است و به روشنى مى فرماید: اگر قرآن را افتراء میدانید، شما هم این افتراء را ببندید، و ده سوره مثل قرآن از پیش خود ساخته و پرداخته کرده به افتراء به خدا نسبت بدهید(نرم افزار نسیم رضوان ، تفسیر المیزان ، آیات 5تا 16 )
سهم ما از اعجاز پیامبر
هر قومی معجزه ای پیامبر خویش مشاهده کرد ، پیامبر ما هم معجزاتی داشت ، اما به هیچ یک از آنها نبالید مگر قرآن ، ایشان فرمودند : من قرآن را دارم ، معجزه من که هیچ وقت کهنه نخواهد شد و تا ابد خواهد بود(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن، ویرایش سوم1387 : ص25) .
پس چون قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است ، پس لازم است در آن تدبر کنیم
ابعاد اعجاز قرآن
اعجاز قرآن تنها در ادبیاتش نیست ، اگر اعجاز قرآن فقط اعجاز در ادبیات بود ، فقط برای عربهای حجاز یا بخش خاصی از انسانها اعجاز است . اعجاز قرآن فقط به خبر دادن از غیب نیست ، اعجاز قرآن فقط از نظر آورنده اش - که شخص امی بوده است – نیست .
یک وجهه اعجاز قرآن که وجهه اصلی قرآن هم است . و وجهه همیشگی ، جاوید و ابدی اعجاز قرآن است که بنظر می رسد از آن غفلت می شود ، وجهه هدایت گری آن است .
اعجاز قرآن در این است که فرد و جامعه را طی 23 سال در همه ابعاد ترقی داد و برترین تمدن کرد .
مهمترین وجهه اعحاز قرآن در هدایت فرد و جامعه است و قرآن تنها کتابی است که در طول تاریخ آمده و در یک زمان کوتاهی می بینیم ، جامعه را از آن فقر فرهنگی و علمی که اشخاص و خانواده ها و حتی تشکل های اجتماعی آن زمان را گرفته بود نجات داده و به یک تمدن برتر رساند . چنان که در خداوند در سوره جمعه می فرمایند : « هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ(الجمعة/2)
اوست آن کس که در میان بیسوادان فرستادهای از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد و [آنان] قطعا پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند »(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص26) .
مقدمه دوم : عدم تحریف قرآن
از ارکان جاودانگی قرآن ، عصمت آن از تحریف است ؛ زیرا قرآن کاملترین کتاب آسمانی و خاتم آنهاست و در صورتی که عصمت آن مورد خدشه باشد و یا حتی احتمال تحریف در آن روا بشد ، نمی تواند برای عصر حاضر و نسل های آینده ، نقش هدایت گری ایفا کند و از این جهت دیگر کتابی جاودانه نخواهد بود (جوادی آملی ، 1378 : 315 ) .
یکی از دلایل عدم تحریف قرآن ، به تعبیر علامه طباطبایی ، معصوم بودن پیامبر در 3 جهت رسالتشان – دریافت وحی الهی ، ضبط و نگهداری و تلاوت قرآن بدون کاهش و افزایش بر مردم - است ( جوادی آملی ، 1378 : 318) .
و یکی دیگر از دلایل عدم تحریف قرآن ، بیان خود قرآن است :
« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(الحجر/9)
بیتردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردهایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود. »
« لَا یأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ(فصلت/42)
از پیش روی آن و از پشتسرش باطل به سویش نمیآید وحی ای است از حکیمی ستوده »
در نتیجه قرآن از تحریف مصون بوده و است .
مقدمه سوم : راه نیل به اعجاز قرآن در هدایت گری ، فهم قرآن است .
قرآن معجزه است و در معجزه بودن خودش نیز سالم مانده و تحریف نشده است ، امروز هم معجزه است و می تواند معجزه بودن خودش را اثبات کند . اعجاز قرآن به هدایت گری آن است . امروزه هم قرآن می تواند همان نقشی را که در جامعه صدر اسلام ایفا کرد ، در جامعه امروز هم ایفا کند ، همانطور که از آن انسان های درس نخوانده و امی ، آن شخصیت های مکتبی و برجسته را ساخت ، در حال حاضر هم می تواند این کار را انجام دهد ، اما ما باید با قرآن ارتباط برقرار کنیم و به وادی قرآن وارد شویم ، تا اعجاز قرآن درباره ما عملی و پیاده شود . ما هستیم که باید قرآن را به رهبری جامعه خودمان بپذیریم تا آن ما را رهبری کند . همچنان که حضرت علی (علیه السلام ) رهبرند، اما اگر مردم قبولشان نکنند، 25 سال سکوت می کند و در خانه می نشیند . بلاخره رهبر را مردم باید بپذیرند تا بتواند رهبری کند . درست است که مشروعیت رهبر با مردم نیست ، اما تا مقبولیت نباشد ، فعلیت نمی یابد. پس ما باید وارد وادی قرآن شوبم . قدم اول برای ورود به وادی قرآن فهم است ، قبل از اینکه بخواهیم به قرآن عمل کنیم ، اقامه کنیم ، یا ترویج کنیم ، باید قرآن را بفهمیم . وقتی فهمیدیم زمینه عمل فردی ، اقامه و ترویج اجتماعی و دفاع فراهم می شود(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص32 ) .
مقدمه چهارم : تدبر ، قدم اول فهم قرآن
فهمیدیم برای درک اعجاز قرآن در هدایتگری باید قرآن را بفهمیم ، اما قدم اول برای فهم قرآن تدبر است .
تدبر
تدبر یک فعالیت ویژه ای که باید انجام بدهیم نیست ، بلکه منسجم فهمیدن و شنیدن حرف های گوینده است . از آنجا که قرآن ، سخنان خداوند است ، تدبر در قرآن یعنی اینکه اگر پای سخنرانی خدا نشستید آن را کلمه ، کلمه های پراکنده نشنوید . چون سخنرانی خدا ، کلمات مجزا از هم نیست . هر سوره یک سخنرانی است ؛ خدا در هر سوره ، برای یک هدف خاص ، سخنرانی کرده است . یک قدم ، فرد یا جامعه را می خواسته جلو ببرد .
خدای حکیم علی الاطلاق که می خواهد در یک سوره با ما حرف بزند ، حتما پراکنده حرف نمی زند . اینطور نیست که خیال کنیم قرآن کشکول است .
در هر سوره که خدا حرف زده ، منسجم حرف زده ، میخواسته دست شما مخاطب را بگیرد و با خودش همراه کند و به یک هدف برساند. وگرنه اگر قرآن آیه های پراکنده بود ، نیازی نبود 114 سوره شود ، نیازی نبود هر چند آیه را جمع کند و بگوید ، این بک سوره . خدا کار لغو نمی کند .
پس اگر ما تا بحال فکر می کردیم فهم قرآن یعنی فهم 6000 آیه ، حالا فهمیدیم این طور نیست ، ممکن است من 6000آیه را دقیق بلد باشم ، اما این هنوز فهم قرآن نیست ، باید ارتباط آیه ها را بفهمم تا بریم به فهم سوره ها . اگر فکر کنیم فهم قرآن یعنی فهم 114 سوره ، این هم نیست . نرسیدیم به فهم قرآن . وقتی ارتباط سوره ها را هم بفهمد ، می تواند بگوید : من کل قرآن را فهمیدم . چون امیر مومنان (علیه السلام ) فرمود : « القرآن کله جاء کالکلمه الواحده » « کل قرآن بک کتاب آسمانی کاملا منسجم است » .
و هم چنین قرآن می فرماید : « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا(النساء/82) »
این که شما ناهماهنگ می بینید ، بخاطر این است که تدبر نمی کنید ، اگر تدبر کنید می فهمید هماهنگ است . و وفتی هماهنگی قرآن را دیدی ، اذعان می کنی که الهی است . چنان هماهنگی در قرآن می بینی که پوست را بر بدن انسان می لرزاند ، وقتی اینگونه شد ، تازه چشم انسان به پنجره اعجاز قرآن باز می شود(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص33) .
پس در ورود به دایره اعجاز قرآن ، قدم اول فهم است و در فهم قدم اول تدبر است .
مقدمه پنجم : تا کجا می توانیم تدبر کنیم ؟ در آیه ها ؟ در سوره ها؟ یا در کل قرآن ؟
قرآن ، نتیجه تدبیر خداست ، پس ما باید تدبر کنیم . پس وقتی خداوند می فرماید : اایها الناس تدبر کن ! یعنی من تدبیر کرده ام ، کلمات را چیده ام ، آیات را چیده ام ، سوره ها را چیده ام ، حکیمانه هم چیده ام و در این چینش هدفی داشته ام . تو این چینش و ارتباط را بفهم تا به هدف برسی .
ما تا بحال فوقش در حد درون آیه تدبر می کردیم ، دیگر کاری نداشتیم که این آیه با آیه بعدی اش چه ارتباطی دارد .
پس تدبر خوب گوش کردن و باور کردن گوینده است . ما این فهم منسجم دار را در شنیدن سخنان عادی و روزمره بی آنکه بخواهیم داریم . مثلا یک بچه در سال اوئل فقط کلمه را می فهمد . هر چقدر هم برایش جمله سازی کنی او این را نمی فهمد ، اما اگر بگویی بارک الله می فهمد .
حالا ، در محضر قرآن یک وقت هست که ما فقط بچه ایم ، یعنی از قرآن کلمات را می فهمیم . یک وقت هست نه ، رشد می کنیم از قرآن آیات می فهمیم . آیا کسی که مجموعه کلمات یک آیه را تک تک بلد است ، مثلا در آیه اول سوره حمد ، معنی الحمد را به تنهایی بلد است . الحمدلله رب العالمین را بلد است یعنی چه ، اما هیچ علمی از این کلمات با هم ندارد ، مثلا الحمد مبتداست ، الله جار و مجرور متعلق به الحمد است . رب وصف الله است . عالمین مضاف الیه رب است ، می شود : شکر برای خدایی است که رب العالمین است . اگر ارتباط این کلمات را هم نداند معنی این آیه را می فهمد (کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص37 ) .
بیان تدبر در قالب مثال :
آنچه تا بحال در تعریف تدبر بیان شد ، نگاه عملی به مبحث بود اما بد نیست نگاهی ساده به تعریف تدبر داشته باشیم . آنچه در ذیل می خوانید مثالی است که استاد الهی زاده برای ساده سازی و ملموس کردن تدبر در قرآن در یکی از اردوهای تدبر در قرآن در جمع دانشجویان کلاس های تدبر در قرآن داشته اند .
یکبار می شنویم در شمال کشور ، دریای مازندران است
برای بار دیگر ما را مثلا رامسر می برند و می گویند آن قسمت آبی زنگ ، دریاست .
یک بار دیگر ما را در کنار ساحل می برند تا تموج این دریا را ببینیم و نسیمی که از روی دریا می گذرد را حس کنیم و سرحال شویم . که همین چشم انداز و نسیم ، حال خوش به انسان می دهد .
بار دیگر کمی جلوتر می رویم ، آنجایی که منطقه ممنوعه است و فقط اجازه دست زدن به آب وجود دارد. آب بازی تا حد پاشیدن آب به خود و دیگران .
گام بعدی این است که تا این حد قناعت نکنیم و داخل آب برویم که خود دو نوع است :
الف ) شنا کردن که خود حال و هوای خاص دارد که مطلوب است و شفای بیماری هاست .
ب) غواصی که برای اهدافی است ، مثلا برای کشف جواهر و یا نجات افرادی در اعماق دریا .
شنا ، حرکت در جهت افقی دریاست و غواصی در جهت عمودی دریا و هر کدام ضابطه ای دارد .
حال به قرآن کریم برمیگردیم ، یک نگاه به قرآن این است که مقدس است و آن را بزرگ می داریم ، اما این کافی نیست و باید جلوتر رفت .
مرحله بعد ، مرحله استماع قرآن از افرادی دیگر است .
و کمی جلوتر (کنار دریا )آشنا شدن با آیاتی از قرآن است ( پاشیدن به خود ) و گاهی می شود از آن به دیگران هم می گوئیم ( پاشیدن آب به دیگران ) .
مرحله ای جلوتر نه تنها این آب را به سر و صورت می زنیم ، بلکه با تمام وجود در این دریا مانور می دهیم ( طوری که تمام اطرافمان آب باشد ) یعنی محو در قرآن .
بنابراین می توان گفت : تدبر ، همان شنای در قرآن و تفسیر ، غواصی در قرآن است ، که برای تفسیر احتیاج به اجتهاد است تا بتواند غواصی کند و سالم بیرون بیاید ، که دوره های تخصصی و ویژه ای می خواهد ، اما تدبر شنای در قرآن و قابل یادگیری و آموزش است .
اما این که جسته و گریخته با یک آیه خود را سیراب کنیم و تا حد خیس کردن باشد ، مطلوب نیست ( الهی زاده ، اردوی مشهد ، بهمن 85) .
ضرورت تدبر از منظر قرآن و اهل بیت (علیهم السلام )
الف) از دیدگاه قرآن : در قرآن کریم 4آیه داریم که به موضوع تدبر در قرآن اشاره کرده است . در ذیل به این آیات و نکات قابل استفاده از آن می پردازیم :
آیه نخست : « کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیکَ مُبَارَکٌ لِیدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَلِیتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ(ص/29) »
[این] کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کردهایم تا در [باره] آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند
1. تدبر در قرآن ، وظیفه همگانی است .
توجه به سیاق آیه مورد بحث ( آیات پیش از آن ) نشان می دهد که ضمیر « لِیدَّبَّرُوا » به گروه خاصی بر نمی گردد و به همه انسان ها مربوط است .
2. تدبر در قرآن ، غایت انزال کتاب خداست .
این نکته از تعلق جار و مجرور « لِیدَّبَّرُوا » به فعل « َنْزَلْنَاهُ » استفاده می شود ، با توجه به اینکه ، لام در عبارت ، لام غایت است .
3. تدبر ، زمینه ساز تذکر خرمندان است .
این نکته از مقدم داشتن « لِیدَّبَّرُوا » بر « لِیتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ » استفاده می شود(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص11 ) .
این کریمه، تدبر در قرآن را غایت انزال این کتاب مبارک و زمینه ساز تذکر خردمندان دانسته است ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
آیه دوم : « أَفَلَمْ یدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ(المؤمنون/68)
آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیدهاند یا چیزی برای آنان آمده که برای پدران پیشین آنها نیامده است » . توجه به محتوا و سیاق آیه نشان می دهد که در مقام تبیین و بررسی علل و عوامل شرک و بی ایمانی به قرآن و وحی است ، یعنی اینان که کفر می ورزند ، بدین خاطر است که در قرآن تفکر نکرده اند و گرنه کتاب آسمانی بر آباء ایشان نازل شده بود و نمی توانند بی سابقه بودن نزول آیات الهی بر اجدادشان را دلیل بی اعتباری قرآن بدانند ، بنابراین تدبر نکردن در قرآن ، از عوامل شرک و بی ایمانی بر شمرده شده است(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص12) .
بنابراین ، آیه شریفه را می توان توبیخی بر عدم تدبر در قرآن دانست(صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
آیه سوم : « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا(النساء/82)
آیا در [معانی] قرآن نمیاندیشند اگر از جانب غیر خدا بود قطعا در آن اختلاف بسیاری مییافتند »
1. کلامی غیر از کلام خدا ، دارای اختلاف فراوان است ؛ و قرآن که کلام خداست ، عاری از هر گونه اختلاف است .
این نکته از قسمت دوم آیه « وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا » و با توجه به نافیه بودن ادات شرط « لو » استفاده می شود .
2. تدبر در قرآن ، راه علم به هماهنگی و عدم اختلاف در قرآن و در نتیجه اثبات کلام الله بودن قرآن است .
3. این نکته از ارتباط « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ » با قسمت دوم آیه استفاده می شود .
کمترین ناهماهنگی که در آثار بشری هست ، این است که اگر کسی بخواهد کتابی را در طول
بیست و سه سال بنویسد ، هیچ گاه ابتدا و انتهای آن به لحاظ عمق و اتقان یکسان نخواهد بود ، چون علم او در حال افزایش است و هر گاه که به انتها برسد سطح کتاب او از ابتدا ، بالاتر خواهد بود ، گذشته از اینکه تضاد و تعارض و اختلافات آشکار نیز در آثار بشری گریزناپذیر است ، چون بشر به هنگام نوشتن و سخن گفتن نمی تواند همه جوانب کلام را ببیند و به آنها ملتزم شود و بسیار می شود که کلام او در بخشی از گفتارش با لوازم کلام دیگرش اختلاف دارد و .. ، اما اگر کسی در قرآن تدبر کند ، می بیند که صدر و ذیلش به لخاظ عمق و اتقان ، اختلافی ندارد ، همه آیات آن ، موضوعات آن و ... هماهنگ است ، به نحوی که کاربرد حتی یک حرف در قرآن از روی حساب است(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص12) .
این آیه نشان می دهد که قرآن مظهر هماهنگی اعجازین است و راه درک این هماهنگی، «تدبر در قرآن» است( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
آیه چهارم : « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا(محمد/24)
آیا به آیات قرآن نمیاندیشند یا [مگر] بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است »
عدم تدبر در قرآن در کنار قفل قلب ، از عوامل بی ایمانی است .
توجه به محتوا و سیاق نشان می دهد که این آیه شریفه هم مانند آیه دوم ، در مقام برشماری علل و عوامل شرک و بی ایمانی است(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص13) .
این آیه نورانی هم، تعریضی به تدبر در قرآن کریم است. گفتنی است، سیاق این آیه و آیه شصت و هشتم سوره مبارکه مؤمنون، حاکی از آن است که تدبر نکردن در قرآن، یکی از عوامل شرک و بیایمانی است. در نتیجه، تدبر، عامل افزایش ایمان توحیدی و تکامل آن است. ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
ب ) از دیدگاه روایات :
پس از طرح و بررسی آیات تدبر ، نوبت به تبیین روایات مربوط به آن می رسد .
روایت نخست : « اَلا لا خَیْرَ فی قِراءَهٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر »
یکی از چیزهایی که در خصوص روایات مربوط به قرآن ممکن است به ذهن خطور کند این است که چرا در خصوص قرائت قرآن کریم سفارش های زیادی شده است ، اما در خصوص تدبر در قرآن ، روایات انگشت شمار است ؟
حدیث بالا پاسخ این است و همه روایات و احادیث قرائت قرآن را به تدبر مقید می کند . بنابراین تدبر وصف لازم قرائت قرآن کریم است و قرائت سودمند بدون تدبر محقق نمی شود(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص13) .
آقای صبوحی در این باره فرمودند : « امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: آگاه باشید، فایدهای در قرائت بدون تدبر نیست. بر اساس این روایت نورانی، تدبر وصف لازم قرائت ثمربخش قرآن کریم است و قرائت سودمند بدون تدبر محقق نمی شود. گفتنی است که این حدیث، بر تمام روایات مربوط به قرائت قرآن حاکم است و همه آنها را به لزوم تدبر، مقید می کند ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
روایت دوم :
« عن أَبی عبد اللَّه علیه السلام أَنه کان من دعائه إذا أخذ مصحف القرآن و الجامع قبل أن یقرأ القرآن و قبل أن ینشره یقول حین یأخذه بیمینه بسم الله ... اللهم ... لا تجعل قرائتی قراءة لا تدبر فیها بل اجعلنی أتدبر آیاته و أحکامه آخذا بشرائع دینک ..»
این روایت نشان می¬دهد که تدبر، سیره عملی معصومان (علیهم السلام) بوده و همواره پیش از قرائت قرآن از خدای متعالی می¬خواسته¬اند که مبادا قرآن را بدون تدبر قرائت کنند(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص14) .
آقای صبوحی در این باره می فرمایند : از امام صادق علیه السلام نقل شده است، هنگامی که قرآن را به دست میگرفتند، پیش از خواندن و حتی قبل از باز کردنش، آن را در دست راست میگرفتند و چنین دعا میکردند: به نام خدا... خدایا... قرائت مرا، قرائت بیتدبر قرار مده، بلکه مرا آنگونه قرار بده که در آیات و احکام آن تدبر کنم، در حالی که قوانین دین تو را اخذ میکنم. این روایت نورانی نشان میدهد که تدبر، سیره مستمره معصومان (علیهم السلام) است ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
روایت سوم: « و أوصى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم معاذ بن جبل فقال له أوصیک باتقاء الله و…تدبر القرآن »
طبق این روایت، تدبر در قرآن از وصایای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است همراه شدن تدبر و تقوا در سفارشات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر اهمیت آن در دیدگاه ایشان است(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص15) .
و آقای صبوحی در این باره فرمودند : «پیامبر اسلام به معاذ بن جبل وصیت کرد و فرمود تو را وصیت میکنم به تقوای الهی و... تدبر در قرآن و ... سفارش به تدبر در وزان توصیه به تقوای الهی در این روایت، حاکی از اهمیت بالای انجام این وظیفه است» ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
با استفاده از آیات و روایات تدبر میتوان موارد زیر را در اهمیت تدبر برشمرد:
• تدبر یکی از اهداف از انزال قرآن (...أنزلناه...لیدبروا آیاته )
• تدبر زمینه ساز تذکر خردمندان (...لیتذکر أولوا الألباب )
• • تدبر راه کشف هماهنگی و حل تعارضات قرآنی و اثبات کلام الله بودن قرآن (و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا )
• تدبر از عوامل ایمان به قرآن؛ و تدبر نکردن از علل بی¬ایمانی به قرآن کریم (أفلم یدبروا القول أم جاءهم ما لم یأت آبائهم الأولین ، أفلا یتدبرون القرآن أم علی قلوب أقفالها )
• تدبر وظیفهای همگانی و جهانی (لیدبروا - أفلا یتدبرون - أفلم یدبروا )
• تدبر عامل ثمربخشی به قرائت قرآن (لا خیر فی قراءه لیس فیها تدبر- اللهم … لا تجعل قراءتی قراءة لا تدبر فیها )
نتیجه گیری از آیات و روایات تدبر
نتیجه ای که از آیات و روایات ذکر شده بدست می آید این است که تدبر هم واجب است و ضروری و هم در میان واجبات اولویت و اهمیت دارد.از روایات که فهمیدیم تمام توصیه های به قرائت قرآن در واقع توصیه به قرائت متدبرانه است و از آیه «کتاب أنزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الالباب» می توان فهمید که تدبر هدف نزول است لذا اهمیت دارد. اما از همین آیه نیز بدست می آید که تدبر مقدمه تذکر است لذا بر تذکر اولویت دارد و ضرورتش از آنجا بدست می آید که خداوند انسانها را در 3 آیه دیگر مؤاخذه کرده است ؛ اگر مؤاخذه نمی کرد واجب بودن تدبر را نمی فهمیدم ، ولی حالا که مؤاخذه کرده، معلوم می شودکه چون تدبر واجب بوده ولی صورت نگرفته ، خداوند مؤاخذه کرده است(کانون قرآن و عترت ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم1387 : ص16).
سفارش به تدبر در قرآن کریم، از سوی خدای بلند مرتبه، رسول مکرم او و اهل بیت گرامی آن حضرت (علیهم السلام)، بدین سبب است که تدبر، یک وظیفه مهم قرآنی و یک جریان علمی و فرهنگی، برای فهم قانونمند و هماهنگ قرآن کریم است. تدبر، برنامه ای، برای زمینه سازی نفوذ فرهنگ عمیق و جامع قرآنی به زیربنا و سطح جامعه اسلامی است که این مهم به توفیق هرچه بیشتر انسان و انسانیت، در گذر از مادیت و سیر در معنویت و نیل به مقام رفیع عبودیت خواهد انجامید.واستراتژی مهمی است که بارها و بارها در بیان امام راحل )ره) و رهبری معظم انقلاب هم بر آن تاکید شده است. به عنوان نمونه، رهبر معظم انقلاب طی سخنانی فرموده اند: «... تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهى را بفهمد، که به نظر ما مىشود فهمید. اگر انسان لغت عربى را بلد باشد و آنچه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند، دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنى نسبت به مضمون آیه پیدا مىکند که با بیان دیگرى حاصل نمىشودو بیشتر با تدبر حاصل مىشود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتى مثلاً ده آیهى مرتبط به هم را مىخواند، یک احساس و یک انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه مىخواند، انتباه دیگرى دارد؛ یعنى انسان انشراح ذهن پیدا مىکند. هرچه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر مىفهمد و ما به این احتیاج داریم... بنابراین در زندگى حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود» ( صبوحی طسوجی ، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی) .
نتیجه
از مطالب گفته شده به این نتیجه می رسیم که ، تدبر در اصل به معنی دریافت چینش حکیمانه (تدبیر ) است و در اصطلاح به معنی « فهم روشمند و هماهنگ ظاهر قرآن کریم» است . قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است و تحریف نشده و راه نیل به اعجاز ، فهم قرآن است و توصیه عموم به تدبر در قرآن در سخن خدای بلندمرتبه(سوره ص آیه 29 ، سوره مومنون آیه 68 ، سوره نساء آیه 82 ، سوره محمد آیه 24 ) و در روایات بیان شده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نشانگر اهمیت و ضرورت تدبر در قرآن است . تدبر در قرآن مقدمه تذکر است و با توجه به پیشینه تدبر در قرآن ، امری نو و بدیع نیست .
منابع و مآخذ
کانون قرآن و عترت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران ، منزلت تدبر در قرآن در نظام معرفت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردان ، ویرایش سوم7/12/87
کانون قرآن و عترت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران ، نگاهی اجمالی به تدبر در قرآن ، ویرایش سوم ، 19/7/87
معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، 1377 ، موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی
جوادی آملی ، عبدالله ،1384، سرچشمه اندیشه ، ج 1 ، قم ، مرکز نشر اسراء
صبوحی طسوجی ،علی ،1390، مقاله نقش تدبر در ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی ،
www.quraniran.ir ، قسمت مقالات برتر
تفسیر المیزان ، نرم افزار نسیم رضوان ، مرکز جهانى نشر فرهنگ و معارف اسلامى مبلغ
تفسیر نمونه ، نرم افزار نسیم رضوان ، مرکز جهانى نشر فرهنگ و معارف اسلامى مبلغ