تاریخ نگارش : چهارم دي 1390
نزول عیسی علیه السلام از آسمان
حاجیه تقی زاده فانید
در آیاتى چند با کمک روایات به نزول عیسی علیه السلام در آخر الزمان اشاره شده است:
«ذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
طبرى در ذیل این آیه روایات زیادى را درباره نزول عیسی علیه السلام از آسمان آورده 2 و خود مىگوید: طبق روایات متواتر از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله عیسى بن مریم در آخر الزمان از آسمان به زمین آمده و دجال را خواهد کشت .
کلید واژه : عیسی علیه السلام
«ذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
در آیاتى چند با کمک روایات به نزول عیسی علیه السلام در آخر الزمان اشاره شده است:
الف «اذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ »1 ؛ آنگاه خدا گفت : ای عیسی ، من تو را می میرانم ، و به سوی خود بر می ، آورم ، و از کافران دور می سازم ، و تا روز قیامت آنان را که از تو پیروی کنند.
طبرى در ذیل این آیه روایات زیادى را درباره نزول عیسی علیه السلام از آسمان آورده 2 و خود مىگوید: طبق روایات متواتر از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله عیسى بن مریم در آخر الزمان از آسمان به زمین آمده و دجال را خواهد کشت .
گذشته از روایات از ظاهر آیه فوق دو نکته قابل استفاده است:
1ـ بالا بردن عیسی علیه السلام به آسمان در جریان هجوم یهودیان براى کشتن عیسی علیه السلام با توجه به اینکه آسمان جاى انسانها نیست. نشانگر موقت بودن این درنگ است و مىتوان از آن برداشت کرد که خداوند عیسی علیه السلام را براى روزى خاص ذخیره کرده است.
2ـ از این آیه که در آن واژه توفى بکار رفته و نیز 3 به کمک روایات بدست مىآید که عیسی علیه السلام در آسمان در حال حیات است و با توجه به فراگیر بودن مرگ و اینکه بستر مرگ زمین است مىتوان نتیجه گرفت که بالاخره روزى عیسی علیه السلام به زمین فرود آمده و در زمین قبض روح خواهد شد.
ب) و ان من اهل الکتاب الا لیومنن به قبل موته 4
در تفسیر این آیه سه وجه گفته شده است:
1ـ هر دو ضمیر (به و موته) به عیسی علیه السلام بر مىگردد و معناى آیه چنین است: هیچ یک از یهود و نصارى باقى نمىماند مگرآنکه پس از مرگ عیسی علیه السلام به او ایمان خواهد آورد و این رخداد به هنگام فرود عیسی علیه السلام از آسمان در آخر الزمان تحقق مىیابد.
2ـ ضمیر (به) به عیسى و ضمیر (موته) به اهل کتاب باز مىگردد، و معناى آیه چنین است هیچ یهودى یا نصرانى نیست مگر آنکه پیش از مرگ به عیسی علیه السلام ایمان مىآورد، هر چند ایمان او در این حالت سودى به حالش نمىبخشد.
3ـ ضمیر (به) به پیامبر اسلام و ضمیر (موته) به اهل کتاب بر مىگردد، و معناى آیه این است: هیچ یهودى یا نصرانى نیست مگر آنکه پیش از مرگ خود به پیامبر اسلام ایمان مىآورد 5
بسیارى از مفسران تفسیر نخست را پذیرفته اند و روایتى از امام باقر علیه السلام این تفسیر را تأیید مىکند.
عیسی علیه السلام روزى به زمین باز خواهد گشت و یهود و نصارى بدون استثناء درخواهند یافت قضاوت هاى نادرستى که درباره عیسی علیه السلام داشتند اعم از پسر خدا بودن، شرکت در الوهیت، به صلیب کشیده شدن و سرانجام قتل عیسی علیه السلام باطل بوده و به او چنانکه شایستهاش است ایمان مىآورند. همچنین آیه شریفه از مرگ نهایى عیسی علیه السلام به طور ضمنى خبر داده است. روایات توضیح مىدهند که این رخداد در آخر الزمان و در دوران ظهور مهدی علیه السلام اتفاق مىافتد.
عیسی علیه السلام روزى به زمین باز خواهد گشت و یهود و نصارى بدون استثناء درخواهند یافت قضاوت هاى نادرستى که درباره عیسی علیه السلام داشتند اعم از پسر خدا بودن، شرکت در الوهیت، به صلیب کشیده شدن و سرانجام قتل عیسی علیه السلام باطل بوده است.
ج) وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ؛ و هر آینه او نشانه فرا رسیدن قیامت است در آن شک مکنید ، و از، من متابعت کنید این است راه راست
این آیه پس از آیاتى قرار دارد که از عیسى بن مریمعلیه السلام به عنوان مثل بنى اسرائیل یاد شده است. لذا همه مفسران ضمیر (انه) را به عیسی علیه السلام برگردانده و آیه را چنین معنا کردهاند: «همانا آن (عیسى) نشانه ایى براى رستاخیر است. پس در آن تردید نکن»6 برخى از مفسران به استناد قرائت غیر مشهور آیه «و انه لعلم للساعة» گفتهاند که مقصود از واژه «علم» نشانه است؛ یعنى نزول عیسی علیه السلام نشانه ظهور قیامت است7
از این آیه نیز استفاده مىشود که عیسی علیه السلام روزى از آسمان فرود مىآید و چون فرود او در فرجام جهان اتفاق مىافتد، نشانه ظهور و بروز قیامت خواهد بود.
نزول عیسى در روایات
حضرت عیسی مسیح(ع)
به استناد روایات متعدد عیسی علیه السلام در حالى که دو ابر رنگى او را در برگرفتهاند و هفتاد هزار فرشته او را همراهى مىکنند و دست خود را بر بالهاى دو فرشته گذاشته نزدیک مناره شرعى دمشق فرود مىآید، عرق از پیشانى او مىریزد و در دستش حربهاى است، بوى بدنش چنان است که به مشام هر کافرى برسد مىمیرد، هنگامى که وارد بیت المقدس مىشود مردم به امامت مهدی علیه السلام مهیاى خواندن نماز صبح یا عصرند، مهدی علیه السلام از عیسی علیه السلام مىخواهد تا امامت کند اما عیسی علیه السلام مىگوید: کسى بر شما اهل بیت پیشى نمىگیرد، من وزیر برانگخته شدهام نه امیر، پس از اقامه نماز به امامت مهدی علیه السلام، عیسی علیه السلام دجال را مىکشد، آنگاه به فرمان او خوکها را مىکشند، صلیبها را مىشکنند، تمام کلیساها و کنیسهها ویران شده و تمام نصارى و یهود به جز مؤمنان واقعى به قتل مىرسند. 8
عیسی علیه السلام اسلام را به عنوان دین حق اعلام مىکند و مردم را به تبعیت از مهدى علیه السلام فرا مىخواند.9
برخى بر این نکته پاى فشردهاند که روایات نزول عیسی علیه السلام متواتر و اجماعى و نزول او از ضروریات دین است
عیسى در آخرالزمان فرود مىآید تا انتهاى این رشته را بدست مهدی علیه السلام که پرچمدار و وارث اسلام است، بسپارد و با دعوت مسیحیان به پیروى از مهدی علیه السلام و پذیرش اسلام این دو رشته را به هم مرتبط سازد.
فلسفه نزول عیسى علیه السلام در آخر الزمان و در دوران مهدی علیه السلام
برخى براى نزول عیسى علیه السلام حکمتهاى زیر را برشمردهاند:
1ـ براى رد ادعاى یهود مبنى بر کشتن عیسى.
2ـ دعاى عیسی علیه السلام براى درک فضیلت امت محمد صلی الله علیه و آله
3ـ براى کشتن دجّال
4ـ براى تکذیب مسیحیان در اعتقادات باطل نسبت به عیسی علیه السلام
حضرت عیسی
گذشته از وجوه فوق که تا حدودى اصل فلسفه نزول عیسى علیه السلام را تبیین مىکند در بیان فلسفه نزول و همراهى عیسى علیه السلام با مهدى علیه السلام این نکته را مىتوان افزود: عیسى آخرین سلسله از پیامبران بنى اسرائیل است که پیش از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله ظهور کرده و نسب او از طریق مادر به اسحاق و ابراهیم علیه السلام منتهى مىشود و در مقابل پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله آخرین پیامبر آسمانى است که پس از عیسى علیه السلام ظهور کرده و نسب او از طریق پدر به اسماعیل و ابراهیم منتهى مىشود. شریعت ابراهیم که همان اسلام است از طریق پیامبران بنى اسرائیل و به ویژه عیسى علیه السلام و حواریون به سمت غرب عالم کشیده شد و چنانکه امروزه شاهد هستیم مسیحیّت جمعیت انبوهى از غرب جهان را شامل مىشود، و این شریعت از طریق پیامبر اسلام به طرف شرق جهان گسترش یافت، پیروان هر یک از دو دین اسلام و مسیحیت همپاى یکدیگر تا به امروز بیش از یک و نیم میلیارد نفر را به خود اختصاص داده و جغرافیاى جهان را تقسیم کردهاند. این دو دین برغم جدایى ظاهرى از جهات مختلفى در مبانى و شریعت به یکدیگر نزدیک اند، چنانکه قرآن مسیحیان را نزدیک ترین امتها به مسلمانان دانسته 10 و آنها را به خاطر تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر آیات الهى ستوده است.11 بنابراین این دو دین الهى به مثابه، دو رشته ایى هستند که برغم وحدت خاستگاه آنها ـ یعنى آیین ابراهیم ـ در اثر دخالت شیاطین و به انحراف کشیدن مسیحیت از جاده حقیقت از یکدیگر فاصله گرفتهاند، و عیسى در آخرالزمان فرود مىآید تا انتهاى این رشته را بدست مهدی علیه السلام که پرچمدار و وارث اسلام است، بسپارد و با دعوت مسیحیان به پیروى از مهدی علیه السلام و پذیرش اسلام این دو رشته را به هم مرتبط سازد.
بدین خاطر است که او در حضور مردم مهدى علیه السلام را براى امامت جماعت مقدم مىدارد و به او اقتدا مىکند.
در حقیقت عیسى علیه السلام نجات بخش نصارى است زیرا با رأفتى که دارد و با عشقى که مسیحیان راستین نسبت به او دارند، پیش از هلاکت آنان پا به عرصه زمین مىگذارد تا دلهاى بى آلایش و حقیقت جو را به سوى دین حق فرا خواند و مانع هلاکت ابدى آنها شود.
از طرفى همراهى عیسى علیه السلام با مهدى علیه السلام براى پیشبرد اهداف حضرت مهدی علیه السلام نیز مؤثرتر است؛ زیرا مسیحیان با شناختن عیسى براساس و توصیف او در کتاب هاى دینى به سخنان او آسانتر از سخنان و دعوت مهدى علیه السلام تن خواهند داد و بدون آنکه کار دعوت به اسلام به قهر انجامد بسیارى از سر میل و خواست قلبى ایمان خواهند آورد.
برگرفته از : نگاهی به رخدادهای آخرالزمان از منظر قرآن ، دکتر على نصیرى
منبع: تبیان