تاریخ نگارش : هشتم بهمن 1390
توطئه سران قریش براى کشتن پیامبر(ص)
حاجیه تقی زاده فانید
توطئه سران قریش براى کشتن پیامبر(ص) در سال اول هجرى قمرى

پیامبر اکرم(ص) ، سه سال به طور پنهان و ده سال به طور آشکار در مکه معظمه، مردم را به دین اسلام دعوت کرد و در این مدت، تعدادى از اهالى مکه(اعم از آزادگان و بردگان(به او ایمان آورده و دین اسلام را پذیرا شدند. ولیکن دعوت پیامبر(ص) و مسلمان شدن مردم، بر سران مکه و بزرگان طوایف قریش و سایر سران قبایل این منطقه از عربستان، گران و سنگین آمد و با ادامه آن، منافع دنیوى و ستم‏کارانه خویش را بر باد فنا دیدند. بدین جهت از آغاز ظهور پیامبر(ص) با او مخالفت و دشمنى ورزیدند.

کلید واژه : توطئه سران قریش براى کشتن پیامبر(ص)
توطئه سران قریش براى کشتن پیامبر(ص) در سال اول هجرى قمرى

پیامبر اکرم(ص) ، سه سال به طور پنهان و ده سال به طور آشکار در مکه معظمه، مردم را به دین اسلام دعوت کرد و در این مدت، تعدادى از اهالى مکه(اعم از آزادگان و بردگان(به او ایمان آورده و دین اسلام را پذیرا شدند. ولیکن دعوت پیامبر(ص) و مسلمان شدن مردم، بر سران مکه و بزرگان طوایف قریش و سایر سران قبایل این منطقه از عربستان، گران و سنگین آمد و با ادامه آن، منافع دنیوى و ستم‏کارانه خویش را بر باد فنا دیدند. بدین جهت از آغاز ظهور پیامبر(ص) با او مخالفت و دشمنى ورزیدند.

آنان از هر راه ممکن بر آن حضرت سخت گرفته و براى او مانع‏تراشى کردند. به ویژه نسبت به مردمى که مسلمانى اختیار کردند، با شدت تمام رفتار نمودند.

سرانجام در واپسین روزهاى ماه صفر سال سیزدهم بعثت، چهل نفر از سران قریش در "دارالنّدوه" که محل اجلاس اعیان و اشراف قریش بود، جلسه‏اى تشکیل داده و تصمیم گرفتند که رسول‏خدا(ص) را به طور ناجوانمردانه به قتل آورند.

آنان که از افکار شیطانى و اندیشه‏هاى ابلیسى برخوردار بودند، قرار گذاشتند که از هر طایفه، یک نفر به صورت گروهى در تاریکى شب به خانه رسول‏خدا(ص) هجوم آورده و با شمشیرها و یا ابزارهاى دیگر خویش آن حضرت را در رختخوابش به قتل آورند. تا از این راه، پیامبر(ص) را از میان برداشته و بنى‏هاشم را توان مقابله و تقاص با تمام قبایل توطئه‏گر نباشد.

آنان در این تصمیم خود، ابولهب، عموى پیامبر(ص) را که با آن حضرت از آغاز دشمنى مى‏کرد، با خود همراه کردند تا نماینده‏اى از بنى‏هاشم نیز در جمع خود داشته باشند.

جوانان فریب‏خورده قریش با هماهنگى کامل، در شب اول ربیع‏الاول به خانه رسول‏خدا(ص) هجوم آورده و آن را از آغاز، در محاصره کامل خویش گرفتند.

آنان قصد داشتند که در ابتداى شب، مقصود خویش را عملى کنند، ولى ابولهب، آنان را مانع گردید و گفت: تا طلوع فجر صادق اجازه نمى‏دهم، داخل خانه محمّد(ص) گردید.

همگى تا طلوع فجر، لحظه‏شمارى مى‏کردند و از روزنه‏هاى اتاق، بستر آن حضرت را زیر نظر داشتند.

از سوى دیگر جبرئیل امین، این خبر را به پیامبر(ص) رسانید و او را از سوى خداوند متعال، مأمور کرد که به سوى یثرب)مدینه(هجرت کند.

اما بیرون رفتن آن حضرت از خانه و خالى گذاشتن رختخواب، دشمن را حساس مى‏کرد و در أمر هجرت، مشکلى به وجود مى‏آورد. پیامبراکرم(ص) براى اجراى فرمان الهى، به پسرعمویش على‏بن‏ابى‏طالب(ع) که از یاران نزدیک و فداکار آن حضرت بود، پیشنهاد کرد که در جاى او بخوابد و با فریب مشرکان، مسئله سرنوشت‏ساز هجرت را مهیا سازد.

على(ع) که خطر مرگ را در جلوى چشمان خویش مجسم مى‏کرد، به آن حضرت عرض کرد: اى رسول ‏خدا، اگر من در جاى تو بخوابم، تو از دست مشرکان رهایى خواهى یافت؟

پیامبر(ص) فرمود: بلى، من رهایى مى‏یابم.

على(ع) در این هنگام خوشنود شد و اعلام آمادگى کرد و به رختخواب پیامبر(ص) رفت و در آن جا به راحتى آرمید.

پذیرش پیشنهاد پیامبر(ص) از سوى على‏بن‏ابى‏طالب)ع(، نشاط تازه‏اى در رسول‏خدا(ص) به وجود آورد و او را در پى‏گیرى هدف‏هایش مصمم‏تر نمود.

خداوند متعال در فضیلت امام على ‏بن ‏ابى‏ طالب)ع(، این آیه را نازل فرمود: وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرضاةِ اللّهِ، وَاللّهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ

پیامبر(ص) از میان مهاجمان و محاصره‏کنندگان قریش، بدون متوجه شدن کسى از آنان، از خانه خویش خارج گردید.

آن حضرت به سوى کوه‏هاى اطراف مکه رفت و در "غارثور" پناه گرفت و در بین راه به ابوبکر بن‏ ابى ‏قحافه رسید و وى را نیز به همراه خود به غار برد.

مهاجمان در هنگام بامداد، به طور گروهى داخل اتاق رسول‏خدا(ص) شده و به سوى رختخوابش هجوم آوردند.

ناگهان امام على(ع) از میان رختخواب برخاست و بر آنان بانگ‏زد: واى بر شما، چه کار مى‏کنید؟

مهاجمان که ناباورانه، على(ع) را در رختخواب پیامبر(ص) مى‏دیدند، از او پرسیدند: پس محمد(ص) کجا است؟

على(ع) پاسخ داد: او را به من نسپرده بودید تا از من بخواهید.

میان آنان و على(ع) سخنانى ردوبدل شد و چون چیزى دستگیرشان نگردید، با خشم تمام از خانه پیامبر(ص) بیرون رفته و در پى آن حضرت به راه افتادند.

پیامبر(ص) سه روز در غار ثور پنهان بود و در روز چهارم به سوى مدینه هجرت کرد و در روز دوشنبه، دوازدهم ربیع‏الاول وارد مدینه شد و مورد استقبال باشکوه اهالى این شهر قرار گرفت.

وقوع لیلةالمبیت و آغاز هجرت پیامبر(ص) را برخى از مورخان، در شب آخر ماه صفر دانسته، و برخى دیگر در شب اول ماه ربیع‏الاول ذکر کرده‏اند.

ولى به نظر مى‏آید که تشکیل جلسه دارالندوه در واپسین روزهاى ماه صفر، و لیلةالمبیت در نخستین شب ماه ربیع‏الاول سال سیزدهم بعثت واقع شده‏باشد.
منبع-تبیان بخش دین و اندیشه