تاریخ نگارش : بیست و پنجم بهمن 1390
آیا زمان دقیق قیامت معلوم است ؟
لیلا حسین زاده
مخفى ماندن تاریخ قیامت - حتى بر شخص پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) - به خاطر آن است که خداوند مى‏خواهد مردم یک نوع آزادى عمل توأم با حالت آماده باش دائمى داشته باشند، چرا که اگر تاریخ قیامت تعیین مى‏شد، هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور و بیخبرى فرو مى‏رفتند، و هر گاه زمانش نزدیک بود ممکن بود آزادى عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطرارى پیدا کند، و در هر دو صورت هدفهاى تربیتى انسان عقیم مى‏ماند، به همین دلیل تاریخ قیامت از همه مکتوم است .
کلید واژه : قیامت
زمان وقوع رستاخیز را فقط خدا می داند!!
وَ یَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (سبا 29) قُلْ لَکُمْ مِیعادُ یَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ (سبا 30)؛ و آنان (با تمسخر) مى‏گویند: اگر راست مى‏گویید، این وعده (قیامت) چه وقت خواهد بود؟

بگو: براى شماست وعده روزى که نه (مى‏توانید) ساعتى از آن تأخیر کنید و نه پیشى بگیرید.

از آنجا که در آیات قبل به این معنى اشاره شده بود که خداوند همه مردم را در روز رستاخیز جمع کرده و میان آنها داورى مى‏کند، در آیه 29 سؤالى از ناحیه منکران معاد به این صورت نقل مى‏کند:" آنها مى‏گویند: اگر راست مى‏گوئید این وعده رستاخیز در چه زمانى است"؟! (وَ یَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ)

از آنجا که انسان همواره در پى بهانه‏اى است که خود را از زیر بار مسئولیت بیرون آورد. همواره می پرسد پس روز قیامت چه وقت فرا مى‏رسد؟ چرا مجرمان را کیفر نمى‏دهند؟ اگر راست مى‏گویید که هر عقابى جریمه‏اى دارد و هر کار نیک ثوابى، چرا از ثواب و عقاب خبرى نیست.

این سؤال را بارها منکران معاد از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) یا سائر پیامبران مى‏کردند که گاه براى درک مطلب بود، و شاید غالباً از روى استهزاء که آخر این قیامتى که شما مرتباً روى آن تکیه مى‏کنید اگر راست مى‏گوئید کى خواهد آمد؟

اشاره به اینکه آدم راستگو باید تمام جزئیات مطلبى را که خبر مى‏دهد بداند، از کم و کیف و زمان و مکان آن آگاه باشد.

ولى قرآن همواره از پاسخ صریح به این مطلب و تعیین زمان وقوع رستاخیز خود دارى مى‏کند و تأکید مى‏کند این از امورى است که علم آن مخصوص خدا است، و احدى جز او از آن آگاه نیست.

لذا در آیه بعد همین معنى را با عبارت دیگرى بازگو کرده مى‏فرماید:

"بگو وعده شما روزى خواهد بود که نه ساعتى از آن تأخیر خواهید کرد، و نه ساعتى بر آن پیشى خواهید گرفت" (قُلْ لَکُمْ مِیعادُ یَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ‏).

این مخفى ماندن تاریخ قیام قیامت - حتى بر شخص پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) - به خاطر آن است که خداوند مى‏خواهد مردم یک نوع آزادى عمل توأم با حالت آماده باش دائمى داشته باشند، چرا که اگر تاریخ قیامت تعیین مى‏شد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور و بی خبرى فرو مى‏رفتند، و هر گاه زمانش نزدیک بود ممکن بود آزادى عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطرارى پیدا کند، و در هر دو صورت هدفهاى تربیتى انسان عقیم مى‏ماند، به همین دلیل تاریخ قیامت از همه مکتوم است، همانگونه که تاریخ شب قدر همان شبى که فضیلت هزار ماه دارد، و یا تاریخ قیام حضرت مهدى (علیه السلام). تعبیرى که در آیه 15 سوره طه آمده : إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفِیها لِتُجْزى‏ کُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‏:" رستاخیز به طور یقین خواهد آمد، من مى‏خواهم آن را مخفى دارم، تا هر کس در برابر سعى و کوشش خود جزا داده شود" اشاره لطیفى به همین معنى دارد.

علاوه بر این، ندانستن جزئیات، مانع ایمان به کلیات نیست. مثلًا: شما از صداى زنگ خانه علم پیدا مى‏کنید که شخصى پشت در است، گرچه جزئیات آن شخص را نمى‏دانید که زن است یا مرد، سنّ و سوادش چگونه است، ندانستن این خصوصیات ضررى به علم و ایمان شما که شخصى زنگ خانه را زد وارد نمى‏کند. آرى، ما به قیامت علم داریم گرچه زمان آن را ندانیم.

در ضمن اینکه آنها تصور مى‏کردند پیامبر (صلی الله علیه وآله) که از رستاخیز خبر مى‏دهد اگر راست مى‏گوید باید تاریخ دقیق آن را نیز بداند این نهایت اشتباه است، و دلیل بر عدم آگاهى آنها از وظیفه نبوت است ،چرا که پیامبر صلی اللع علیه وآله تنها مأمور ابلاغ بود و بشارت و انذار، اما مسأله قیامت مربوط به خدا است و او است که از تمام جزئیات آن آگاه است و آن قسمتى را که براى مسائل تربیتى لازم دیده در اختیار پیامبرش گذارده است. آری خداى متعال بعضی زمانها را بر انسان پوشیده داشته، نه مى‏داند که مرگش کى خواهد بود و نه کیفرش چه زمان خواهد رسید.

رسول خدا(ص) مى‏فرماید:

«اى ابوذر، پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمر: جوانى‏ات را پیش از پیریت و تندرستى‏ات را پیش از بیمارى، توانگرى‏ات را پیش از بینواییت و آسایشت را پیش از مشغولیت و زندگى‏ات را پیش از مرگت». (بحارالانوار، ج 77، ص 75)

امام صادق(علیه السلام) نیز چنین مى‏فرمایند:

«اگر کسى بداند که به یقین چه وقت خواهد مرد، به عمر خود اعتماد می کند، و در لذات و معاصى فرو می رود و در شهوات می غلطد، به این امید که در روزهاى پایانى عمر توبه خواهد کرد و این شیوه‏اى است که خداى متعال از آن خشنود نیست و از بندگانش نمی پذیرد- تا آن جا که می گوید- بهترین چیز براى انسان این است که مدت عمرش بر او پوشیده ماند پس در مدتى که زنده است منتظر مرگ باشد و معاصى را ترک گوید و عمل صالح را برگزیند». (بحارالانوار، ج 2، ص 84)

پس چرا باید عمر را بیهوده صرف کنیم و چرا مسافتى را که میان ما و مرگ افتاده است به لهو و لعب و معصیت طى کنیم. در حالى که نمى‏دانیم زمان مرگ ما چه وقت خواهد بود؟



پیام‏های آیات:
1ـ لازم نیست پاسخ هر سؤالى را بدانیم. سؤال کردند که قیامت چه زمانى است؟ «مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ» بگو: زمانش را نمى‏دانم. «مِیعادُ یَوْمٍ»

2ـ قیامت روز مهمى است. (کلمه «یَوْمٍ» همراه با تنوین، نشانه عظمت و بزرگى است.)

3ـ زمان وقوع قیامت قابل تغییر نیست. «لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ»

منابع:

1- تفسیر نور، ج9

2- تفسیر نمونه، ج18

3- تفسیر هدایت، ج10

4- بحار الانوار، ج 2

5- بحار الانوار، ج 77