تاریخ نگارش : بیست و پنجم بهمن 1390
خاستگاه حقوق بشر از دیدگاه امام علی(ع)
حاجیه تقی زاده فانید
چکیده
در زمان حکومت امام علی(ع) مردم کوفه از حیث خوراک، سرپناه، مسکن و داشتن آب شرب در رفاه بودند. امام علی(ع) برای بازنشستگان و از پاافتادگان مسلمان و غیرمسلمان مستمری تعیین می فرمود. حقوق زندانیان و اسیران را به رسمیت می شناخت و آن را به کامل ترین شکل رعایت می کرد. خاستگاه حقوق بشر از دیدگاه امام علی(ع) ایمان به خداوند است و ضامن تحقق عدالت در جامعه انسانی و رعایت حقوق بشر مسئول بودن انسان در قبال خداوند است.
کلید واژه : خاستگاه حقوق بشر از دیدگاه امام علی(ع)
چکیده
در زمان حکومت امام علی(ع) مردم کوفه از حیث خوراک، سرپناه، مسکن و داشتن آب شرب در رفاه بودند. امام علی(ع) برای بازنشستگان و از پاافتادگان مسلمان و غیرمسلمان مستمری تعیین می فرمود. حقوق زندانیان و اسیران را به رسمیت می شناخت و آن را به کامل ترین شکل رعایت می کرد. خاستگاه حقوق بشر از دیدگاه امام علی(ع) ایمان به خداوند است و ضامن تحقق عدالت در جامعه انسانی و رعایت حقوق بشر مسئول بودن انسان در قبال خداوند است.

حقوق بشر، عدالت، حق زندانیان، حق بازنشستگی، ایمان به خداوند
*استناد: دین پرور، سید جمال الدین(تابستان 1389)، خاستگاه حقوق بشر از دیدگاه امام علی(ع)، فصلنامه پژوهش های نهج البلاغه، ص92-102.
«ای روزگار تو را چه می شد اگر تمام نیروهای خود را بسیج می کردی و در هر عصر و زمانی بزرگ مردی به نام «علی» را به آن عقل و به آن قلب به آن زبان و شمشیر انسانیت عطا می کردی...»« جرج جرداق»، کتاب « الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیة، ص 47»

مقدمه
امام امیرالمؤمنین علی(ع) محصور و منحصر به زمان خودش نبوده است، او امام همه زمانها و همه انسان ها در طول تاریخ است. آن حضرت در زمان حکومتش« حقوق بشر» را در عمل نهادینه کرده و افزون بر تبیین جایگاه انسان و حقوق او، در دوران خلافت ظاهری و کوتاهش، به فلسفه و دیدگاهش درباره عدالت و حقوق بشر نیز تحقق بخشید و علیرغم تحمیل سه جنگ خانمانسوز و به نسبت طولانی، حقوق بشر و عدالت را جامه عمل پوشاند، به طوری که مورخان نوشته اند.

ما اصبح بالکوفه احل الا ناعماً ان ادناهم منزله لیل کل البر و یجلس فی الظل و شرب من ماء الفرات( وسائل الشیعه، 49/11)
همه مردم کوفه در رفاه و آسایش بودند و حداقل هرکس بهره کافی از گندم، سرپناه و آب سالم آشامیدنی( آب فرات) داشت.

و در رعایت حقوق اقلیت های دینی با لحنی عجیب با کارگزارانش برخورد می کرد و رسیدگی نکردن و عدم رعایت حقوق آنها را در حکومت اسلامی و علوی غیرمنتظره و شگفت می دید:مر شیخ مکفوف کبیر یسأل. فقال امیرالمؤمنین(ع) ما هذا؟ قالوا یا امیرالمؤمنین(ع)؛ نصرانی، فقال علیه السلام استعملتموه حتی اذ اکبر و عجز منعتموه؟! انفقوا علیه من بیت المال( وسائل الشیعه، 49/11. باب ان نفقة النصرانی اذ اکبر عجز عن الکسب من بیت المال)

امام عبور می کرد. پیرمرد نابینایی را دید که گدایی می کرد. امام پرسید این چیست؟ گفتند ای امیرمؤمنان(ع) او نصرانی است. حضرت فرمود از او کار کشیدید تا پیر و ناتوان شد رهایش کردید؟ از بیت المال حقوق او را پرداخت کنید.

در این کلام امام- درود خدا بر او- چند نکته جلب توجه می کند:
1- تعجب آن حضرت از پدیده « گدایی» در جامعه مسلمین و حکومت علوی، که با سؤال با کلمه « ما» در مقابل «من» بیان می گردد؛ یعنی نفرمود این پیرمردی که سؤال می کند، کیست؟ بلکه فرمود، این چیست؟ کنایه ازاینکه چرا باید در حکومت اسلامی نابینایی فقیر پیدا شود که سر راه بنشیند و برای امرار معاش گدایی کند و چرا نباید برای او و امثال او تشکیلاتی وجود داشته باشد تا حقوق آنها در دوران فقر و پیری رعایت شود.(2)

2- فرق نگذاشتن بین شهروندان از نظر بهره وری از منابع عمومی و بیت المال؛

3- محکوم کردن تبعیض در جامعه بین مسلمانان و اقلیت های دینی؛

4- دستور صریح و سریع در ایجاد اداره بازنشستگی عمومی.(3)

حقوق زندانیان
امام (ع)درباره زندانیان، حقوق آنها را به شدت مراعات نموده و دستورلازم راصادر می فرمود:...ان علی کان یطعم من خلد فی السجن من بیت المال المسلمین(وسائل الشیعه، 69/11)
امام (ع)دستور داده بود معیشت زندانیانی که به حبس ابد محکوم انداز بیت المال تأمین شود.و ازاین جالب تر آنکه:کان (ع)اطعام الاسیر و الاحسان الیه حق واجب و ان قتلته من الغل(همان) اطعام و احسان اسیر« حق واجب» اوست گرچه یک روز دیگر اعدام شود.

ذکر این نکته لازم است که حق واجب زندانی و اسیر نه تنها « اطعام» بلکه « احسان» هم هست، یعنی نیکویی و مهربانی کردن. اینک شما مقایسه کنید این دستورها را با زندان های امروزی از جمله « ابوغریب » و « گوانتانامو».

از این بالاتر و شگفت تر در مورد قاتل خودش که زندانی و از سوی مردم سخت مطرود و مغضوب بود. چنین سفارش می فرمود:
« ... قال للحسن و الحسین علیهما السلام: احسبوا لغدالان سیر و اسقوه و احسنوا أساره»( مستدرک الوسائل79/11).
پس از آنکه ابن ملجم ملعون شمشیر بر فرق همایون امام وارد کرد و آن حضرت از هوش رفت پس از آنکه به هوش آمد به امام حسن و امام حسین فرمود:این اسیر را زندانی کنید و غذا و آب دهید و اسارت او را نیکو گردانید.امام حسن ظرف شیری را برای پدر آورد و حضرت مقداری از آن را تناول کرد، سپس فرمود این را برای اسیرتان ببرید و آنگاه به امام حسن فرمود:
به حقی که من بر شما دارم غذا و آب خوب برای او ببرید و تا زنده ام نسبت به او مهربانی کنید و از آنچه می خورید و می آشامید به او بدهیم تا از او کریم تر و بزرگوارتر باشید.یعنی شما بدی او را به خوبی پاسخ دهید.و این سیره و عمل امیرمؤمنان(ع)، محقق فلسفه حکومت و بیان او در نهج البلاغه است که در سخت ترین حالات و بیماری شدید بدان پایبند بود:
و الله لأن ابیت علی حسک السعدان مسهداً و اُجر فی الاغلال مصفداً احب الی من ان القی الله و رسوله یوم القیامه ظالماً لبعض العباد و غاصباً لشیء من الحطام...( نهج البلاغه: خطبه 215).
به خدا سوگند، اگر در خارستان همه شب سر بر بالین خار نهم و از رنج و درد بیدار مانم و دست و پا در زنجیر کشیده شوم، خوشتر از آنم که فردای قیامت خدا و رسولش را شرمسارانه بینم که برخی از بندگان را مورد ستم قرار داده و چیزی از مال دنیا را از آنان غصب کرده باشم.

و یا در فرازی دیگر می فرماید:
و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاکها علی ان اعصی الله فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلته( همان)
به خدا سوگند اگر اقلیمهای هفتگانه با آنچه در زیر آسمانها است به من دهند که خداوند را با گرفتن پوست جوی از دهان مورچه ای نافرمانی کنم هرگز نخواهم کرد، و این دنیای شما از برک جویده ای که در دهان ملخی باشد، نزد من خوارتر و بی ارزشتر است.

امتیاز ندادن به خواص
نکته مهم در سیره و روش امام این بود که بیت المال و غنائم را به طور مساوی و عادلانه تقسیم می کرد و حقوق توده مردم را به خاطر افزون خواهی گروهی از خواص تضییع نمی کرد و در مقابل آن قاطعانه می ایستاد به این روایت زیبا و تکان دهنده توجه کنید:

امام «عمار یاسر» و « عبید الله بن ابی رافع» و « ابوالهیثم بن تیهان» را دستور داد که مالی از بیت المال را بین مسلمانان تقسیم کنند و به آنها فرمود:
اعدلوا بینهم و لا تفعلوا احداً علی احد( مستدرک الوسائل:9/11) بین مردم به عدالت تقسیم کنید و کسی را بر دیگری برتری ندهید.
آنها مردم را خبر کرده و پس از محاسبه دقیق دیدند که به هر نفر از مسلمانان سه دینار می رسد، بنابراین به هریک سه دینار دادند. در همین اثناء طلحه و زبیر با پسرانشان آمدند و به هریک سه دینار دادند. آن دو گفتند در زمان عمر به ما اینگونه تقسیم نمی کردند. اما این طرز قسمت کردن از شماست یا از دستور بزرگتان؟مأموران پرداخت گفتند: امیرالمؤمنین(ع) به ما چنین دستور داده است.
آن دو خدمت امام رسیدند در حالی که آن حضرت در آفتاب ایستاده بود و به کار کارگری که برای او کار می کرد، نظارت داشت. به امیر عرض کردند با ما به سایه بیا و امام به سایه تشریف برد. گفتند ما نزد کارگزارانت رفتیم تا سهمیه خود را بگیریم و آنان به اندازه دیگران به ما دادند. امام فرمود پس چه می خواهید؟ گفتند در زمان عمر اینگونه با ما رفتار نمی شد. امام- درود خدا بر او باد- فرمود: در زمان پیامبر چگونه بود؟ و آن دو ساکت شدند. حضرت گفت مگر پیامبر اکرم(ص) اموال را به طور مساوی تقسیم نمی کرد؟ گفتند: آری. امام فرمود: پس سنت و روش پیامبر سزاوارتر به پیروی و کامل تر است یاروش عمر؟! گفتند: سنت پیامبر، ولی یا امیرالمؤمنین(ع) ما دارای سابقه و رنج و نزدیکی هستیم، پس اگر اجازه دهی سهمیه ما را با مردم یکسان قرار ندهند. امام فرمود: سابقه شما بیشتر است یا سابقه من؟ گفتند: سابقه شما. فرمود: نزدیکی شما به پیامبر بیشتر است یا بستگی و نزدیکی من؟ گفتند: نزدیکی تو. فرمود: زحمات و خدمات من بیشتر و بزرگتر است یا زحمات و خدمات شما؟ گفتند: تو ای امیرمؤمنان(ع). آنگاه فرمود:
فو الله ما انا و اجیری هذا فی المال ان بمنزلة واحدة( مستدرک الوسائل، 9/11)
به خدا قسم من با این کارگرم در این مال یکسان هستم؛ و به همان کارگری که در حضورش بود، اشاره کرد.

عدالت راستین محصول ایمان به خداوند
محور اصلی این مقاله توجه به یک نکته مهم در سیمای عدالت علی (ع)و تجلی حقوق بشر در حکومت آن حضرت و الگو گرفتن نسل ها در طول تاریخ ازآن بزرگوار است؛ و آن نکته، زیربنای تحقق عدالت و رعایت حقوق بشر در دنیاست، یعنی اعتقاد به خدا و توجه به دستور الهی در مورد رعایت حقوق بشر در نزد حاکمان است. درواقع اگر راهبران کشورها و جامعه ها خود را در برابر خداوند مسئول بدانند و بندگان خدا را امانت الهی احساس کنند که باید حقوق آنها را به تمام و کمال ادا کرده و اگر کوتاهی کنند در پیشگاه او مؤاخذه خواهند شد، عدالت اجتماعی تحقق یافته و حقوق انسان ها استیفا خواهد گردید.

اینکه ما امروز در دنیا و کشورهای که مدعی دموکراسی و رعایت حقوق بشر هستند شاهد این همه ظلم و حق کشی هستیم به این دلیل است که اعتقاد به خدا و توجه به پاداش و عقوبت الهی از بین رفته و سردمداران یاغی و طاغی در فکر جاه طلبی و تبعیض ها و بهره وری های ظالمان و برتری دادن خواص هستند. دراین رابطه مطلبی در کتاب « الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیة» از ادیب و دانشمند لبنانی آمده است که وقتی می خواهد از امیرمؤمنان(ع) علی ستایش کند و زندگی آن حضرت را در این رابطه تحلیل و تفسیر نماید می گوید:
الایمان غبه علی (ع)کان نابعا من اصوله الانسانیة و من نظرته العامة الی الحیاة و الوجود...( الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیة، ص 211)
ایمان در نزد علی (ع)از اصول انسانیت او و از بینش عمومی وی نسبت به زندگی و هستی سرچشمه می گیرد.

درواقع عدالت و رعایت حقوق بشر را منتسب به انسانیت، و نشئت گرفته از پایگاه بشری می داند. یعنی خاصیت انسان بودن، عادل بودن و رعایت کردن حقوق دیگر انسان ها می باشد!!
در حالی که مسئله عمیق تر از این است و آن ایمان علی علیه السلام به خدا و روز جزا منشأ رعایت حقوق انسان ها و اجرای عدالت بوده است که اینک شواهد آن تقدیم می گردد:
1- اما و الذی فلق الحبة و برأ النسمة لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی کظة ظالم و لا سغب مظلوم لألقیت حبلها علی غاربها ( نهج البلاغه، خطبه 3)
الا ای تاریخ! سوگند به شکافنده ی بذر و آفریننده جان، اگر نبود حضور فشرده مردم برای بیعت، و عهدی که خدای از عالمان گرفته است که بر شکمبارگی ستمگر و محرومیت ستمدیده«صحه» نگذارند، حتماً افسار خلافت را رها می کردم... .

همان طور که ملاحظه می کنید امام در این فراز از خطبه علت پذیرش خلافت را پیمان الهی در رابطه با رعایت حقوق مظلومان معرفی می کند. یعنی اگر فرمان و پیمان خداوند نبود خلافت را نمی پذیرفت.امام نفرمود که من برای اقامه نماز و روزه و تهذیب اخلاق، خلافت را پذیرفتم که این امور به انتخاب و اعتقاد مردم بستگی دارد و با اجبار سازگاریندارد. ولی رعایت حقوق مردم که مهم ترین رسالت حکومت هاست بدون توسل به قدرت و قاطعیت امکان پذیر نیست و ظالمان و ستمگران جز در مقابل اعمال قدرتمندانه قانون سر تسلیم فرود نخواهند آورد. لذا فرمود برای اینکه جلوی پرخوری و تجاوز و سوء استفاده ستمگران و متجاوزین را بگیرم و گرسنگی و محرومیت مظلومان را برطرف کنم و حقوق مردم را تأدیه نمایم، حکومت را پذیرفتم. و این کار را به خاطر امر و فرمان الهی انجام می دهم.

2- آنگاه که درباره ایتام و رسیدگی به اوضاع زندگی آنان سفارش می کند و یا درباره رعایت حقوق همسایگان هشدار می دهد، از پایگاه اعتقاد به خدا و نظارت و فرمان الهی سخن می گوید:
... الله الله فی الایتام... الله الله فی...(همان، نامه 53)
و مهم تر آن گاه که ابن ملجم آن حضرت را ترور می کند، امام دستور می دهد که او را « مثله» نکنند. زیرا پیامبراکرم(ص) این کار را ممنوع کرده، یعنی حتی رعایت حق قاتل را به دستور خدا انجام می دهد.
3- «... و إذا احدث لک ما انت فیه من سلطانک اُبهةً او مخیله فانظر الی عظم ملک الله فوقک و قدرته منک علی ما لا تقدر علیه من نفسک...» (همان)
و چون از قدرتی که داری غروری در تو به هم رسد، به عظمت حاکمیت خدا بر فراز قدرت خویش بنگر و تواناییش را نسبت به خودت در آنچه هیچ قدرتی بر آن نداری.
4- « .... انصف الله و انصف الناس من نفسک و من خاصة اهلک و ... فانک الا تفعل تظلم. و من ظلم عباد الله کان الله خصمه دون عباده، ... (همان)
انصاف را در رابطه با خدا و مردم و در مورد خود و نزدیکان و هوادارانت رعایت کن؛ که اگر چنین نباشی ستم کرده ای. خدا درکمین ستمبارگان است . و آن کس که بر بندگان خدا ستم کند، خدای از جانب آنان دشمن او خواهد بود و هرکه خدا با وی درافتد، منطقش را کوبد، و تا دست از ستم نکشد یا توبه نکند با خدا در جنگ خواهد بود...

آری ظلم به بندگان خدا درواقع ظلم به خداست و خداوند ظالم را رها نمی کند و خصم او خواهد بود. یعنی اصل اصیل در جلوگیری حاکم از ظلم و تجاوز، نهی و مؤاخذه شدید الهی است.
5- ثم الله الله فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة... و احفظ الله ما استحفظک من حقه فیهم... ( همان، نامه 53)
و خدای را، خدای را در مورد قشر پایین از بینوایان و نیازمندان و گرفتاران و ناتوانان که بیچاره اند کوتاهی مکن... و برای خدا حقشان را که او به تو سپرده است پاس دار و...
یعنی رعایت امرالهی است که حاکمان را به ادای حقوق مردم وامی دارد.

نتیجه گیری
1- در زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع) مردم کوفه از حیث خوراک و سرپناه و آب شیرین در رفاه بودند.

2- امیرالمؤمنین(ع) برای بازنشستگان و از پا افتادگان مقرری معین می کرد.

3- امیرالمؤمنین(ع) حقوق اسیران و زندانیان را به شکلی کامل ادا می کرد.

4- در حکومت امیرالمؤمنین(ع) بین مردم مساوات برقرار بود و خواص از امتیازهای ویژه بهره مند نبودند.

5- در دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) خاستگاه حقوق بشر امری الهی بود که از ایمان به خداوند نشأت می گرفت.

منابع:
- قرآن کریم
- الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیه؛ جرج جرداق، بیروت: دارالمکتبة الصعصعه.
- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت: مؤسسه الوفاء، 1403ق.
- مستدرک الوسائل، حسین بن محمدتقی نوری طبرسی، مشهد: آل البیت، 1407.
- نهج البلاغه، شریف رضی، ترجمه سیدجمال الدین دین پرور، تهران: بنیاد نهج البلاغه، 1384.
- وسائل الشیعه، محمد بن حسین حر عاملی، بیروت: دار الاحیاء التراث العربی، 1403ق.
نشریه النهج، شماره 29.