تاریخ نگارش : شانزدهم دي 1391
خلاصه ی تدبر در سوره های جزء 29 قرآن کریم همراه ترجمه واستدلال واستناد( سوره جنّ)
علیرضا یعقوبی سورکی
سوره در دو مرحله به مقابله با فضای موجود پرداخته است: نخست، از جریان موحد شدن گروهی از جنیان خبر داد و ارتباط جن با عالم غیب را نفی کرد، تا مشرکان را از شرک و پناه بردن به جن منصرف سازد. (توضیح این مطلب در سیاق اول گذشت) و در مرحله دوم، از زبان رسول خدا بر توحید تأکید کرد و جایگاه واقعی رسول بعنوان تنها راه ارتباطی عالم غیب با زمین را تبیین کرد (توضیح این مطلب نیز در سیاق دوم گذشت).
جهت هدایتی سوره به این بیان قابل ذکر است:
جهت هدایتی سوره
رد شرک و پناه بردن به جن و تثبیت توحید و جایگاه رسول
تنها خدای یگانه را پرستش کنید و بدانید که رسول 6 تنها واسطه شما با عالم غیب است که پیامهای پروردگار را برای شما ابلاغ می¬کند، از شرک دوری کنید و از پناه بردن به جنیان برحذر باشید.
کلید واژه : ترجمه / قرآن / جزء 29 /تدبر / استدلال/ استناد/ جنّ
سوره مبارکه جن
• تشخیص سیاقهای سوره
آیات سوره مبارکه جن به 2 سیاق تقسیم می¬شود؛
وجه پیوستگی آیات سیاق اول: آنچه این آیات را در یک سیاق جمع¬ کرده است، حکایت سخن گروهی از جنیان در باره ایمانشان به قرآن و دعوت قوم خود به ایمان است، همچنین اسلوب مشترک شروع این آیات با (أنّ و أن) قرینه دیگری بر اتصال سیاقی این آیات است: «أنّه تعالی ...»، «أنّه کان ....»، «أنّهم ظنوا ...»، «أنّا لمسنا ... » ....... «أنّا منا المسلمون و ....»، «أن لو استقاموا»، «أنّ المسجد ...» و «أنّه لما ....».
اما در این میان اتصال آیه 18 و 19 با آیات پیشین محل سؤال است، از این رو به بیان قرائن ارتباط این دو آیه با آیات قبل پرداخته می¬شود:
1. وجود حرف عطف در ابتدای آیات 18 و 19 و محتوای این دو آیه نشان می¬دهد که این آیات نیز در ادامه سیر قبل بوده و ادامه سخن جنیان در دعوت قوم خود به ایمان است.
2. بیان آیه 19 (و أنه لما قام عبدالله یدعوه کادوا یکونون علیه لبداً) حِکایی است و با توجه به سابقه آیات که حکایت قول جنیان در آنها مطرح شده بود، بعید به نظر می¬رسد که این آیه خارج از محدوده حکایت قول جنیان بوده باشد.
3. اسلوب مشترک شروع با «أنّ و أن» در آیات 18 و 19 نیز ادامه یافته است و از ابتدای آیه 20 این اسلوب تغییر می¬کند.
علت جدایی سیاق دوم از ماقبل: آیه 20 به چند دلیل سرآغاز سیاق جدید است:
1. به گفتار جنیان در آیات قبل، عطف نشده و هیچ¬گونه ارتباط ادبی دیگری نیز با آیات قبل ندارد.
2. از ابتدای این آیه اسلوب (أن یا أنّ) تکرار نشده است. (بخلاف آیاتی که قول جنیان را حکایت می¬کرد).
3. این آیه با واژه (قل)آغاز شده است و بنابراین نمی¬تواند ادامه گفتار جنیان به شمار آید.
4. از ابتدای این آیه سیر مفهومی جدیدی در تبیین جایگاه پیامبر 6 آغاز می¬شود، که بازگشتی به ادامه جریان گزارش جنیان ندارد.
سؤال: با وجود¬ انفصال مطرح شده، به نظر می¬رسد، دو آیه 19 و 20، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و در واقع آیه 20، (قل أنما أدعوا ربی و لا أشرک به أحداً) پاسخ خدای متعالی به رفتار مردم در آیه 19 (وأنه لما قام عبدالله یدعوه کادوا یکونون علیه لبداً) است؛ آیا با وجود این ارتباط نباید این دو آیه در یک سیاق باشند؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت که جایگاه این دو آیه در سیر مفهومی آیات کاملاً متفاوت است: آیه 20 مقدمه بیان آیات 20 تا 28 است که بعد از نقل حکایت گفتگوی جنیان، انسانها را مخاطب قرار داده است؛ اسلوب مشترک (قل) در ابتدای این آیات نشان¬دهنده وحدت سیاقی این آیات با یکدیگر است: «قل إنما ...»، «قل إنی لن ...» و «قل إن أدری ...»؛ در حالی که آیه 19، از قول جنیان گفته شده و جریان جن در آیات قبل را پایان داده است، در این آیه و آیات قبل از آن نیز اسلوب مشترک (أنّ و أن) نشان¬دهنده وحدت سیاق بود.
وجه پیوستگی آیات سیاق دوم: پیوستگی آیات این سیاق روشن است و نیازی به توضیح ندارد، تکرار اسلوب «قل»، یکی از قرائن این پیوستگی است.
• تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی هر سیاق
سیاق اول، آیات 1 تا 19
• • • • • • • • • • • • • • •
فضای سخن
آیات 6 و 7 محور اصلی فضای سخن این سیاق را نشان می¬دهد، «و أنه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقاً و أنهم ظنوا کما ظننتم أن لن یبعث الله احدا»، با توجه به آیه 6 گروهی از انسانها پیوسته به جنیان پناهنده می¬شدند و با توجه به آیه 7 گمان آنها و جنیان این بود که هرگز رسولی از جانب خدا مبعوث نخواهد شد.
ارتباط منطقی این دو آیه نشان می¬دهد که احساس خلأ انسانها در ارتباط با غیب عامل برقراری ارتباط با جنیان بوده¬است، آنها تصور می¬کردند، این ارتباط یا از طریق رسولی که با غیب مرتبط باشد امکان پذیر است و یا موجوداتی مانند جنیان که قدرت برقراری ارتباط با غیب را دارند می-توانند عامل این ارتباط باشند، همین تصور سبب شده بود برای برقراری ارتباط با غیب به جنیان متوسل شوند، زیرا گمان می¬کردند، هرگز رسولی از جانب خدا مبعوث نخواهد شد.
از سوی دیگر جنیان به تبع از سفیه خود به خدا شرک می¬ورزیدند (أنه کان یقول سفیهنا علی الله شططاً) و در نتیجه پناه بردن به آنها شرک را در جامعه انس نیز سرایت داده بود.
همین شرایط سبب شده که آمدن پیامبر از جانب خدا با ادعای توحید با مخالفت این افراد روبرو شود، تا جایی هنگام عبادت خدای یگانه از سوی او معترضانه گرد او جمع می¬شوند (لما قام عبد الله یدعوه کادوا یکونون علیه لبداً)، چرا که جریان رسالت با دو عقیده آنها تنافی دارد، الف). عدم مبعوث شدن رسولی از جانب خدا و ب). شرک.
آیات در چنین فضایی سخن گفته و مشرکانی که به دام چنین اعتقادی گرفتار هستند را مخاطب قرار داده است.
ترجمه تدبری و سیر هدایتی آیات
بخوان این سوره را بنام خدای رحمتگر مهربان
پیامبر6، خدای یگانه را می¬پرستد و تنها او را می¬خواند، مشرکان به جرم یگانه پرستی به اعتراض دورش را گرفته اند!
ادعای او در ارتباط با عالم غیب و رسالت پروردگار را قبول ندارند!
در نظر آنها تنها راه ارتباط با غیب جنیانی هستند که به آسمان سفر می¬کنند و از اهبار غیبی با خبر می¬شوند.
پس باید این خبر را بشنوند:
اى پیامبر ، بگو : به من وحى شده است که گروهى از جنیّان به قرآن گوش فرا داده و آن گاه به سوى قوم خود بازگشته و به آنان گفته اند : ما کتابى خوانده شده و شگفت آور شنیده ایم ،«1»
که به عقاید و اعمال درست رهنمون مى شود و مایه نیکبختى است; از این رو به آن ایمان آورده ایم و هرگز کسى را شریک پروردگارمان نخواهیم گرفت .«2»
و حقیقت این است که پروردگارمان از نظر عظمت بسیار بلند مرتبه است; او نه همسرى گرفته و نه فرزندى اختیار کرده است .«3»
و این که بى خرد ما که براى خدا شریک قائل شده است ، سخنى دور از صواب درباره او گفته است .«4»
و ما در گذشته مى پنداشتیم که انس و جن هرگز بر خدا دروغ نمى بندند و از همین رو سخن او را باور کرده بودیم، ولى اینک که دریافتیم خدا را شریکى نیست دانستیم که آنان که براى خدا شریکى پنداشته اند بر او دروغ بسته اند .«5»
و این گونه بود که پیوسته مردانى از انس به مردانى از جنّ پناه مى بردند و برای ارتباط با غیب از آنها یارى مى طلبیدند و بر سلطه گرى و سرکشى جنّیان مى افزودند .«6»
و آن مردم نیز آن گونه پنداشتند که شما جنّیان مى پنداشتید ، آنان گمان کردند که خدا کسى را به پیامبرى برنمى انگیزد .«7»
اما تصور ما و انسانها در مورد برانگیخته شدن رسولی از جانب خدا صحیح نبود!
حقیقت چیز دیگری است که در سفرمان به آسمان آن را دریافتیم!
و ما به آسمان صعود کردیم و به آن نزدیک شدیم و آن را آکنده از نگهبانانى توانا و شهاب سنگ هایى یافتیم .«8»
و پیش از نزول قرآن ، ما در آسمان براى شنیدن سخنان فرشتگان در مکان هایى مى نشستیم ، ولى اکنون هر کس در آن جا دزدانه گوش بسپارد ، شهابى را براى خود در کمین مى یابد .«9»
و ما نمى دانیم که آیا در این رویداد براى کسانى که در زمینند گزندى اراده شده یا پروردگارشان برایشان چیزى را که مایه نیکبختى آنان است اراده کرده است .«10»
و از میان ما گروهى صالحند و گروهى جز این هستند ، و ما بر راه و روش هاى گوناگون قرار داریم .«11»
و ما (صالحان) باور کرده ایم که هرگز نمى توانیم خدا را در آنچه براى زمین مقرّر کرده است ناتوان سازیم ، و هرگز نمى توانیم از دست او بگریزیم و او را به ستوه آوریم .«12»
و از همین رو ما هنگامى که آیات این قرآن هدایتگر را شنیدیم به آن ایمان آوردیم ، چرا که هر کس به آن ایمان بیاورد ، به پروردگارش ایمان آورده و هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد ، دیگر باکى ندارد از این که خیرى از او کاسته شود یا امرى ناخوشایند بر او چیره گردد .«13»
و اکنون ای جنیان؛ آگاه باشید که؛
از ما جنّیان گروهى تسلیم خدایند و گروهى از فرمان خدا رویگردان شده به باطل گراییده اند; اما کسانى که تسلیم خدا شدند ، آنانند که آهنگ حقیقت کرده و در پى حق برآمده اند .«14»
و امّا باطل گرایان هیزم دوزخند و با سوختن در آتش خود ، کیفر خواهند دید .«15»
اما اگر در آن راه ( تسلیم خدا بودن ) پایدارى مى کردند ، ما آبى فراوان که بنوشند در اختیارشان مى گذاشتیم ( نعمتى فراوان روزى آنان مى کردیم ) .«16»
تا آنان را در آنچه به ایشان داده ایم بیازماییم . و هر کس از یاد پروردگارش روى برتابد ، خدا او را به عذابى که فراز آید و بر او چیره شود ، درخواهد آورد .«17»
و ای جنیان!
همانا مساجد از آنِ خداست; پس با آنها تنها او را عبادت کنید و با وجود خدا کسى را نپرستید ( براى هیچ کس جز او سجده نکنید ) .«18»
و این گونه بود که وقتى محمّد ، بنده خدا ، به نماز مى ایستاد و خدا را عبادت مى کرد ، مى رفت که انبوهى از مشرکان بر او گرد آیند و به تمسخرش گیرند .«19»
کشف جهت هدایتی
در این سیاق دو محور اصلی وجود دارد، 1. توحید و انصراف از شرک که هم در ابتدای سیاق و هم در آیات پایانی به آن تصریح شده بود، (لن نشرک بربنا أحداً ـ فلا تدعوا مع الله أحداً)، 2. رد ارتباط جنیان با عالم غیب است، به این بیان که طبق این خبر اگر تا قبل از نزول قرآن نیز راهی برای این ارتباط بود اکنون دیگر چنین نیست، (و أنا کنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن یستمع الآن یجد له شهاباً رصداً) و تنها راه ارتباط با غیب وحی به رسول خدا در قرآن است؛ حکایت این جریان از زبان جنیان، با دو محور ذکر شده به منظور منصرف شدن مشرکان از شرک و قطع امید آنها از ارتباط با جن است؛ جهت هدایتی این سیاق، به این بیان قابل ذکر است:
جهت هدایتی آیات 1تا 19
إخبار وحی الهی از گزارش گروهی از جنیان صالح از موحد شدنشان، پیرو ایمان به قرآن و رسولخدا 6
به منظور منصرف ساختن مشرکان از شرک و پناه بردن به جن
سیاق دوم، آیات 19 تا 28
• • • • •
فضای سخن
آیات سیاق اول ارتباط جنیان با عالم غیب را نفی کرد، بعد از این مرحله آیات سیاق دوم مشرکان را مخاطب قرار داده و با آنها سخن می¬گوید: (قل، قل، قل ......)، محتوای این آیات (قل إنی لا أملک ..... لن یجیرنی ..... لن أجد ..... إن أدری ....)، نشان می¬دهد، که فضای سخن این سیاق، توقعات باطل مشرکان از ارتباط رسول خدا با عالم غیب است، همه «قل» ها در پاسخ به درخواستهای باطلی گفته شده که به نظر مشرکان لازمه ارتباط با غیب است و نبود آنها نشان دهنده کذب مدعی ارتباط با غیب خواهد بود.
این سخنان در همان حالی خطاب به مشرکان گفته می¬شود که در فضای سخن سیاق اول ذکر شد، «أنه لما قام عبد الله یدعوه کادوا یکونون علیه لبداً»، اجتماع معترضانه مشرکان گرد رسول خدا فضای سخن مشترک هر دو سیاق است، خدای متعالی در این فضا در دو مرحله (سیاق1 و 2) با مشرکان سخن گفته است؛
قرینه وجود این فضا برای سیاق دوم آیه اول این سیاق است، «قل إنما أدعو ربی و لا أشرک به أحداً»، بعد از اینکه حکایت قول جنیان در سیاق قبل به این نقطه ختم شد که از اجتماع معترضانه مشرکان گرد رسول خدا به جرم یگانه پرستی خبر دادند، نخستین آیه سیاق دوم به این اجتماع اعتراض آمیز پاسخ می¬دهد.
ترجمه تدبری و سیر هدایتی آیات
بگو : من هدفى جز این ندارم که پروردگارم را عبادت کنم و کسى را با او شریک نسازم و این کارى درخور سرزنش یا شگفتى نیست .«20»
می¬گویند: اگر جنیان با غیب ارتباطی ندارند و تنها راه ارتباط با غیب اوست، پس باید توانایی انجام هر کاری را داشته باشد!
اینکه سود و یا ضرری به ما برساند و یا اینکه ما را از گزند بلاها پناه دهد!
بگو : من نه مى توانم به شما زیانى برسانم و نه مى توانم سودى عایدتان کنم«21»
حتی خود من نیز پناهگاهی جز خدا ندارم!
بگو : هرگز کسى نمى تواند مرا در برابر خدا از گزندى که او براى من خواسته است پناه دهد ، و من هرگز پناهگاهى جز او نمى یابم .«22»
آرى ، من جز ابلاغ پیام خدا و انجام رسالت هاى او پناهى ندارم . و هر کس از خدا و رسول او فرمان نبرد ، قطعاً آتش دوزخ براى اوست و براى همیشه در آن ماندگار خواهد بود .«23»
من منادی توحید هستم و ارتباط من با غیب تنها برای ابلاغ پیامهای خدا به مردم است، پیامهایی که نافرمانی از آنها عذاب سخت نافرمانان را در پیش خواهد داشت.
تا آن گاه که آتش دوزخ را که به آنان وعده داده مى شود ببینند پیامبر را ناتوان و کم یاور مى پندارند ، از آن پس درمى یابند که چه کسى یاورش ناتوان تر و شمار سپاهش کمتر است .«24»
اگر با غیب در ارتباط است، لا أقل باید از زمان وقوع عذاب خدا باخبر باشد!
بگو : من نمى دانم آیا آن عذابى که به شما وعده داده مى شود نزدیک است یا پروردگارم براى آن سرآمدى دور مقرر مى کند .«25»
تنها خداست که داناى غیب و نهان است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمى کند ،«26»
مگر کسانى را که از آنان خشنود باشد که آنان پیامبرانند ، که خداوند پیشاروى آنان ( از هنگامى که وحى را دریافت مى کنند تا وقتى که آن را به مردم مى رسانند ) و نیز از پشت سرشان ( از زمان صدور وحى تا هنگامى که به ایشان برسد ) نگهبانانى را براى حراست از وحى گسیل مى دارد .«27»
تا معلوم دارد که آنان پیام هاى پروردگارشان را چنان که بوده است ابلاغ کرده اند ، و علم خدا به وحیى که در درونشان جاى گرفته است احاطه دارد و خدا هر چیزى را شماره کرده و به عدد آن آگاه است .«28»
آری، تنها را ه ارتباط با غیب منادی توحید و یگانه پرستی است و فقط برای ابلاغ پیامهای خدا به مردم با غیب در ارتباط است، پیامهایی که از مبدأ تا مقصد در محافظت شدید نگهبانان الهی است و از نفوذ و رخنه هرگزندی در امان است.
کشف جهت هدایتی
آیات این سیاق، در فضای پیش گفته (اعتراض به یگانه پرستی و توقع بیجا از ارتباط با غیب)، نخست از زبان رسول خدا بر توحید و یگانه پرستی تأکید می¬کند (20) و در ادامه جایگاه واقعی ایشان را بعنوان تنها راه ارتباط با غیب را تبیین می¬کند، جهت هدایتی این سیاق به این بیان قابل ذکر است:
جهت هدایتی آیات 20 تا 28
تأکید بر یگانه پرستی و تبیین جایگاه رسالت توسط رسول
خدا را به یگانگی می¬پرستم، چون پروردگار من است و من تنها ابلاغ کننده پیامهای او هستم، پیامهایی که از مبدأ تا ابلاغ در محافظت شدید الهی است و سرپیچی از آنها عذاب شدید الهی را در بر دارد.
• تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی سوره
فضای سخن سور
فضای سخن سوره همان فضایی است که در سیاق اول مطرح شد، «پناه بردن به جنیان برای ارتباط با غیب و غلبه شرک در اثر این پناهجویی» فضای سخن سوره جن است.
آنچه در فضای سخن سیاق دوم مطرح شد، فرعی از همین فضای سخن بود، که بخاطر برخورد سیاق اول با عقاید ایشان، شکل گرفته بود، آنها قصد داشتند با بیان توقعات بیجا از ارتباط با غیب ادعای پیامبر 6 در این ارتباط را مخدوش کنند.
جهت هدایتی سوره
سوره در دو مرحله به مقابله با فضای موجود پرداخته است: نخست، از جریان موحد شدن گروهی از جنیان خبر داد و ارتباط جن با عالم غیب را نفی کرد، تا مشرکان را از شرک و پناه بردن به جن منصرف سازد. (توضیح این مطلب در سیاق اول گذشت) و در مرحله دوم، از زبان رسول خدا بر توحید تأکید کرد و جایگاه واقعی رسول بعنوان تنها راه ارتباطی عالم غیب با زمین را تبیین کرد (توضیح این مطلب نیز در سیاق دوم گذشت).
جهت هدایتی سوره به این بیان قابل ذکر است:
جهت هدایتی سوره
رد شرک و پناه بردن به جن و تثبیت توحید و جایگاه رسول
تنها خدای یگانه را پرستش کنید و بدانید که رسول 6 تنها واسطه شما با عالم غیب است که پیامهای پروردگار را برای شما ابلاغ می¬کند، از شرک دوری کنید و از پناه بردن به جنیان برحذر باشید.
1)
: Wow, that's a raelly clever way of thinking about it!
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.