تاریخ نگارش : بیست و نهم دي 1392
کاتبان وحی
مرتضی هادیزاده
پیامبر گرامی اسلام صلوت الله علیه و آله به ظاهر خواندن و نوشتن نمی دانست و در یمان قوم خود به داشتن سواد معروف نبود ، و از آنجا که هرگز ندیده بودند چیزی بخواند یا بنویسد ، او را امّی می خواندن . قرآن هم او را با همین وصف یاد کرده است :
کلید واژه : کاتبان وحی
ناشر : علوم قرآنی ( آیت الله محمد هادی معرفت )
کاتبان وحی
پیامبر گرامی اسلام صلوت الله علیه و آله به ظاهر خواندن و نوشتن نمی دانست و در یمان قوم خود به داشتن سواد معروف نبود ، و از آنجا که هرگز ندیده بودند چیزی بخواند یا بنویسد ، او را امّی می خواندن . قرآن هم او را با همین وصف یاد کرده است :
سوره اعراف آیات 157و 158:
الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ157قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً الَّذی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیی وَ یُمیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
همانها که از فرستاده ( خدا ) ، پیامبر «امّی» پیروی می کنند پیامبری که صفاتش را ، در تورات و انجیلی که نزدشان است ، می یابند آنها را به معروف دستور می دهد ، و از منکر باز میدارد أشیاء پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد ، و ناپاکیها را تحریم می کند و بارهای سنگین ، و زنجیرهایی را که بر آنها بود ، ( از دوش و گردنشان ) بر می دارد ، پس کسانی که به او ایمان آوردند ، و حمایت و یاریش کردند ، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند ، آنان رستگارانند. 158) بگو: «ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم همان خدایی که حکومت آسمانها و زمین ، از آن اوست معبودی جز او نیست زنده می کند و می میراند پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده اش ، آن پیامبر درس نخوانده ای که به خدا و کلماتش ایمان دارد و از او پیروی کنید تا هدایت یابید!»
امّی منسوب به امّ (مادر) است و به کسی گویند که همچون روزی که از مادر زاده شده است فاقد سواد باشد .
معنای دیگری نیز برای امّی گفته اند و آن منسوب به امّ القرای ( شهر مکه ) این واژه آمده است ؛ مانند : سوره جمعه آیه 2 :
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ
اوست که در میان امّیان ( مردم مکه که غالبا بی سواد بودند ) فرستاده ای از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها تلاوت می نماید و آنها را ( از پلیدی های عقیدتی و اخلاقی و عملی ) پاکیزه می کند و به آنها کتاب ( آسمانی ) و معارف دینی و عقلی می آموزد ، و حقیقت این است که آنها پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
شاید مقصود منسوبین به شهر مکه باشد ، ولی احتمال نخست مشهورتر است ؛ اولا با آیه های دیگر قرآن سازش بیشتری دارد : سوره بقره آیه 78 :
وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ
و برخی از آنان بی سوادانی هستند که از کتاب تورات جز مشتی خیالات و آرزوهای باطل چیزی نمی دانند ، و آنها ( درباره احکام آن ) تنها ظن و گمانی دارند.
در این آیه جمله (( لایعلمون الکتاب )) ظاهرا تفسیر ((امیون)) است .
و ثانیا ، آنچه با معجزه بودن قرآن تناسب دارد ، صرفا نخواندن و ننوشتن است نه نتوانستن آن :
سوره عنکبوت آیه 48 :
وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ
و تو قبل از این قرآن هیچ نوشته و کتابی را نمی خواندی و نوشته و کتابی را به دست خویش نمی نوشتی و گرنه باطل گرایان ( در نبوت تو ) شک می کردند.
این آیه دلیلی است بر اینکه پیامبر صلوت الله علیه و آله چیزی نمی خواند و نمی نوشت ، ولی دلالت ندارد که نمی توانست بنویسد و بخواند و همین اندازه برای ساکت کردن معارضین کافی است ؛ زیرا پیامبر صلوت الله علیه و آله را هرگز با سواد نمی پنداشتند ؛ بنابراین راه اعتراض را بر خود بسته می دیدند .
شیخ طوسی در تفسیر این آیه می گوید : (( مفسران گفته اند : نوشتن نمی دانست ، ولی آیه چنین دلالتی ندارد ؛ بلکه صرفا گویای این است که نمی نوشته و نمی خوانده است . چه بسا کسانی نمی نویسند ولی قادر بر نوشتن هستند و در ظاهر وانمود می شود که فاقد سوادند و کتابت نمی دانند . پس مفاد آیه چنین است : پیامبر صلوت الله علیه و آله به نوشتن و خواندن دست نزده بود و او را عادت بر نوشتن نبود .
علامه طباطبایی نیز همین نظر را پذیرفته اند . به علاوه داشتن سواد ، کمال است و بی سوادی ، نقص و عیب و چون تمامی کمالات پیامبر صلوت الله علیه و آله از راه عنایت خاص الهی بوده و هرگز نزذ کسی و استادی تعلیم ندیده ، پس نمی شود ساحت قدس پیامبر صلوت الله علیه و آله از این کمال تهی باشد .
عدم تظاهر به سواد ، سبب شد که پیامبر اکرم صلوت الله علیه و آله به کاتبانی نیاز داشته باشد تا در امور مختلف از جمله وحی برای او کتابت کنند .
اولین کسی که در مکه عهده دار کتابت – مخصوصا کتابت وحی – شد ، علی بن ابی طالب علیه السلام بود تا آخرین روز حیات پیامبر به این کار ادامه داد . پیامبر صلوت الله علیه و آله نیز اصرار فراوان داشت تا علی علی السلام ، آنچه را نازل می شود ، ثبت نماید تا چیزی از قرآن و وحی آسمانی از علی علیه السلام دور نماند.
سلیم بن قیس هلالی می گوید : نزد علی علیه السلام در مسجد کوفه بودم و مردم گرد او را گرفته بودند . فرمود : پرسشهای خود را تا در میان شما هستم از من دریغ ندارید . درباره کتاب خدا از من بپرسید . به خدا قسم آیه ای نازل نشد مگر آنکه پیامبر صلوت الله علیه و آله آن را بر من می خواند و تفسیر و تاویل آن را به من می آموخت .
شخصی سوال کرد : در مورد آنچه نازل می گردید و شما حضور نداشتید ، چه می کردید ؟ علی علیه السلام فرمود : هنگامی که به حضور پیامبر صلوت الله علیه و آله می رسیدم ، می فرمود : یا علی ! در غیبت تو آیه هایی نازل شد . آنگاه آنها را بر من می خواند و تاویل آنها را به من می آموخت .
اولین کسی که در مدینه ، عهده دار کتابت وحی گردید ؛ اُبیّ بن کعب انصاری بود . او قبلا در زمان جاهلیت نوشتن را می دانست . ابی بن کعب کسی است که پیامبر گرامی اسلام صلوت الله علیه و آله قرآن را به طور کامل بر وی عرضه کرد .در دوران یکسان کردن مصاحف در عهد عثمان ، سرپرستی گروه به او واگذار شده بود و هرگاه در مواردی اختلاف پیش می آمد ، با نظر ابی ، مشکل حل می گردید .
زیدبن ثابت در مدینه و همسایگی پیامبر صلوت الله علیه و آله خانه داشت . ائ نوشتن می دانست . در ابتدای امر هر گاه پیامبر صلوت الله علیه و آله نیاز به نوشتن داست ابی بن کعب حاضر نبود ، به دنبال زید می فرستاد تا برای او کتابت کند . رفته رفته کتابت او هم رسمیت یافت و حتی با دستور پیامبر صلوت الله علیه و آله زبان و نوشتن عبرانی را نیز فراگرفتتا نامه های عبری را برای پیامبر صلوت الله علیه و آله بخواند و پاسخ بنویسد . زیدبن ثابت بیش از دیگر اصحاب ملازم پیامبر صلوت الله علیه و آله در امر نوشتن بود و بیشتر نامه نگاری می کرد .
بنابر این عمده ترین کاتبان وحی ؛ علی بن ابی طالب علیه السلام ، ابی بن کعب و زیدبن ثابت بودند و دیگر کاتبان وحی ، در رتبه دوم قرار داشتند .
ابن اثیر می گوید : یکی از ملتزمین حضور در امر کتابت ، عبدالله ابن ارقم زهری بود . عهده دار نامه های پیامبر صلوت الله علیه و آله بود ، ولی عهده دار معاهده ها و صلح نامه ها ی پیامبر صلوت الله علیه و آله علی بن ابی طالب علیه السلام بود . او می گوید : از جمله کاتبان که احیانا برای پیامبر صلوت الله علیه و آله کتابت می کردند ؛ خلفای سه ثلاثه ، زیدن عوام ، خالد و ابان دو فرزند سعید بن عاص ، حنظله اسیدی ، علاء بن حضرمی ، خالد بن ولید ، عبدالله بن رواحه ، محمد بن مسلمه ، عبدالله بن ابی سلول ، مغیره بن شهاب ، عمروبن العاص ، معاویه ابی سفیان ، جهم یا جهیم بن صلت ، معیقب بن ابی فاطمه و شرحبیل بن حسنه بودند .
ظاهرا این افراد از جمله کسانی بودند که در میان عرب آن روز با سواد بودند و خواندن و نوشتن می دانستند و در مواقع ضرورت ، گاهی و بی گاه حضرت برای نوشتن از آنان استفاده می کردند ؛ ولی کاتبان رسمی سه نفر یاد شده و ابن ارقم بودند . ابو عبدالله زنجانی تا بیش از چهل تن را جزء کاتبان وحی شمرده که ظاهرا هنگام ضرورت از وجود آنان استفاده می شد .
شیوه کتابت در عهد رسالت بدین گونه بود که بر هرچه یافت می شد و امکان نوشتن روی آن وجود داشت ، می نوشتند ؛ مانند :
1 – عُسُب : ( جمع عسیب ) جریده نخل ، چوب وسط ظاخه های درخت خرما که برگهای آن را جدا می ساختند و در قسمت پهن آن می نوشتند .
2 – لخاف : ( جمع لخفه ) سنگهای نازک و سفید
3 – رقاع : ( جمع رُقعه ) تکه های پوست ، برگ و یاکاغذ
4 - اُدُم : ( جمع ادیم ) پوست آماده شده برای نوشتن
آیات پس از نوشته شدن ، نزد پیامبر صلوت الله علیه و آله و در خانه ایشان ضبط و نگهداری میشد . گاهی برخی از صحابه می خواستند سوره یا سوره هایی داشته باشند ، آنها را استنساخ کرده و بر روی تکه های برگ یا کاغذ می نوشتند و نزد خود نگه می داشتند و معمولا در محفظه های پارچه ای به دیوار می آویختند .
آیه ها به گونه ای منظم و مرتب در هر سوره ثبت می گردید و هر سوره با نزول بسم الله آغاز یافته و با نزول بسم الله جدید ، ختم آن سوره اعلام می شد و سوره ها با این رویه ، هر یک جدا و مستقل از یکدیگر ثبت و ضیط می گردید . البته عهد رسال ، هیچگونه ترتیبی بین سوره ها صورت نگرفت و سوره ها مستقل از هم نگهداری می شدند .
منبع : علوم قرآنی ( آیت الله محمد هادی معرفت )
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.