تاریخ نگارش : سيزدهم خرداد 1390
دشمنی که همیشه در کمین است
ابراهیم چراغی
به نظر ابلیس جنس انسان از ماده بی ارزشی آفریده شده (لجن و گل بدبو)؛ بنابراین قابلیت آن را ندارد که مورد اطاعت و سجده قرار گیرد: «قالَ یا إِبْلیسُ ما لَکَ أَلاّ تَکُونَ مَعَ السّاجِدینَ * قالَ لَمْ أَکُنْ ِلأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ «(خداوند) فرمود: ای ابلیس! چرا با سجده کنندگان نیستی؟ گفت: من هرگز برای بشری که او را از گل خشکیده ای که از گل بدبویی گرفته شده است آفریده ای، سجده نخواهم کرد.»(1)
ناشر : گروه فرهنگی مذهبی کربلا
نگاه شیطان به جنس انسان
به نظر ابلیس جنس انسان از ماده بی ارزشی آفریده شده (لجن و گل بدبو)؛ بنابراین قابلیت آن را ندارد که مورد اطاعت و سجده قرار گیرد: «قالَ یا إِبْلیسُ ما لَکَ أَلاّ تَکُونَ مَعَ السّاجِدینَ * قالَ لَمْ أَکُنْ ِلأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ «(خداوند) فرمود: ای ابلیس! چرا با سجده کنندگان نیستی؟ گفت: من هرگز برای بشری که او را از گل خشکیده ای که از گل بدبویی گرفته شده است آفریده ای، سجده نخواهم کرد.»(1)
به نظر ابلیس آدم قابل تکریم و احترام و اطاعت نیست: «قالَ أَ رَأَیْتَکَ هذَا الَّذی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ َلأَحْتَنِکَنَّ ذُرّیَّتَهُ إِلاّ قَلیلاً»؛ «(سپس) گفت: به من بگو، این کسی را که بر من برتری داده ای (به چه دلیل بوده است؟) اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذاری، همه فرزندانش را جز عده کمی، گمراه و ریشه کن خواهم ساخت»(2) و به کینه ای که از وی در دل دارد، می کوشد او و فرزندانش را گمراه کند. از این رو با توجه به توانایی هایی که در اغواگری و فریب و وسوسه دارد، آدمی را به دام می اندازد و می کوشد تا بر پایه آن، بدبختی و شقاوت ابدی را نصیب انسان کند
.
لشکریان ابلیس
ابلیس براى هر صنفى و قشرى از آدمیان دامى مى گسترد و شیوه خاصى به کار مى برد و بنابر تفاسیر و روایات، فریب خوردگانى از جن و انس نیز به وى مدد مى رسانند و جنود ابلیس محسوب مىشوند.
1. عصیانگران، بى بند و باران و مخالفان شریعت مطهر: قرآن به ابلیس فرمان شرکت در اموال و اولاد این قبیل افراد را داده است: «وَ شارِکْهُمْ فِی اْلأَمْوالِ وَ اْلأَوْلادِ.»(3) نقش وى در مورد اموالى که از طریق نامشروع به دست آید و در راه حرام هزینه گردد و معاش فرزندان این ناپرهیزکاران نیز از این طریق تأمین شود، بدون شک ابلیس نیز سهیم و شریک است. مخالفان شریعت کسانى هستند که او را رقیب و معارض خداوند تلقى مى کنند، او را در سرنوشت خود مؤثر مى دانند و مجرى فرمان وى هستند.(4)
2. کسانی که به گردآورى مال و ثروت همت مى گمارند و فرعون وار غرق در لذت و نعمت هستند. دین و ایمان در نظر این افراد مفهوم حقیقى خود را از دست مى دهد و به وسوسه ابلیس به کبر و غرور و عصیان دچار مى شوند و به جز خود، براى دیگران عزت و کرامتى قائل نیستند؛ این افراد سبب روشنایى دیده و چشم و چراغ ابلیس هستند.(5)
(به یاد آورید) زمانی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید! آن ها همگی سجده کردند، جز ابلیس که گفت: آیا برای کسی سجده کنم که او را از خاک آفریده ای؟
3. خشم و غضب، یکى دیگر از سپاهیان ابلیس است؛ شاید از این جهت که منشأ پیدایش آن دو آتش است و با هم سنخیت دارند و یا به قول پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، غضب از آتش شیطان ریشه گرفته است که سرخى چشم ها و برآمدگى رگ هاى گردن به هنگام خشم، نشانه آن است؛ همان گونه که خوى و خصلت منفى آتش سوختن و نابود کردن است، تیزى خشم نیز وقتى از حد اعتدال بگذرد، چون برترى جویى، خودخواهى و دشمنى را سبب مىگردد.(6) آفت هایى که از این رهگذر بر جامعه وارد مى شود، بى تردید بیشتر از آتش است. توصیه ابلیس به حضرت موسى علیه السلام در نکوهش خشم، هشدارى براى اهل بصیرت است که گفته است: «آنگاه که خشم مى گیرى، مرا یاد آور؛ زیرا من همچون خون در تو جارى و سارى هستم».(7)
وسوسه گری، مهم ترین روش شیطان
وسوسه گری، مهم ترین و اساسی ترین شیوه ای است که ابلیس برای فریب و گمراهی مردم از آن بهره می برد که در داستان حضرت آدم علیه السلام به خوبی روشن شده است. به طور کلی انسان در برابر وسوسه ها عاجز و ناتوان است و واکنش خوبی نسبت به آن انجام نمی دهد تا از آن رها شود؛ از این رو بهتر است که در برابر هر وسوسه این را توجه داشته باشد که آیا مطابق آموزه های الهی است یا مخالف آن می باشد. دام ابلیس وسوسه گری است که در آیات چندی به آن اشاره شده است: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاّ أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدینَ»؛ «سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهی نکرده، مگر به خاطر اینکه (اگر از آن بخورید،) فرشته خواهید شد یا جاودانه (در بهشت) خواهید ماند».(8)
ابلیس برای دست یابی به اهداف خود از هر روش و شیوه ای استفاده می کند و چیزی را فرو نمی گذارد؛ از این رو سوگند خورده است که در راه دشمنی با حضرت آدم علیه السلام و فرزندانش از همه روش ها استفاده خواهد کرد؛ از این رو در اموال و دارایی و حتی فرزندان حضرت آدم علیه السلام شریک می شود تا به وسیله عزیزترین و گرامی ترین وجود بشری انسان را گمراه کند: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلیسَ قالَ ءَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طینًا * قالَ أَرَأَیْتَکَ هذَا الَّذی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ َلأَحْتَنِکَنَّ ذُرّیَّتَهُ إِلاّ قَلیلاً * قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُکُمْ جَزاءً مَوْفُورًا * وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی اْلأَمْوالِ وَ اْلأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُورًا»؛ «(به یاد آورید) زمانی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید! آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس که گفت: آیا برای کسی سجده کنم که او را از خاک آفریده ای؟ (سپس) گفت: به من بگو، این کسی را که بر من برتری داده ای (به چه دلیل بوده است؟) اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذاری، همه فرزندانش را جز عده کمی، گمراه و ریشه کن خواهم ساخت! فرمود: برو! هر کس از آنان از تو تبعیت کند، جهنم کیفر شماست، کیفری است فراوان! هر کدام از آنها را می توانی با صدایت تحریک کن و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی و آنان را با وعده ها سرگرم کن. ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعده ای به آنها نمی دهد.»(9)
رسم هایى که به القاى ابلیس برپا شد
قابیل، یکى از فریب خوردگانی بود که بى چون و چرا تسلیم ابلیس شد. به فکر قتل برادر افتاد، اما سرگردان بود که چگونه و چه وقت این نیت را عملى سازد. ابلیس که در انتظار چنین لحظه اى بود، شیوه قتل را به وى القاء کرد. قابیل نیز بر طبق دستور سنگى را به هنگام خواب بر سر برادر فرود آورد و او را به قتل رساند. نقشه بعدى ابلیس ترغیب قابیل به برپایى آتشکده اى بود که آن را براى عبادت و پرستش وى و همسرش ضروری تلقى کرد. قابیل هم پذیرفت و آتشگاهى برپا کرد و آتش را پرستید(10) و از آن پس رسم قتل و آتش پرستى رایج گردید.
آتش پرستى نمرود و نمرودیان هم به خاطر القائات ابلیس صورت گرفت. در روایات آمده که ابلیس بر صورت پیرى بر آنان ظاهر شد. ضمن بر شمردن خواص و ارزش حیاتى آتش آن را شایسته پرستش معرفى کرد و نمرودیان نیز پرستیدن آن را پذیرفتند. ابلیس هم دور از چشم آنها در بیابان آتش عظیمى برافروخت و مردم را به آنجا فراخواند. پس از جمع شدن مردم، ابلیس هم آمد و آن را عطیه آسمانى معرفى و همه را به پرستش آن دعوت کرد. همه به آتش سجده کردند و به این طریق آتش پرستى در بین آنان برجاى ماند.(11)
پی نوشت ها:
1. حجر: 33-32.
2. اسراء: 62.
3. همان: 64.
4. کشف الاسرار و عدة الابرار، ج5، ص 448.
5. همان، ج10، ص612.
6. بدیعالزمان، فروزانفر، مآخذ و قصص و تمثیلات مثنوى، ص 164.
7. همان.
8. اعراف: 20.
9. اسراء: 64-61.
10. کشف الاسرار و عدةالابرار، ج7، ص10.
11
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.