تاریخ نگارش : بیست و چهارم شهريور 1390
ازدواج با محارمتفسیر سوره نساء ؛ آیات 23 - 28
عصمت زارع بیدکی
منظور از اینکه فرمود: حرام شده است بر شما مادران و دختران و... این است که ازدواج شما با آنها حرام شده ، چون بطور کلى وقتى اینگونه تعبیرها را در قرآن مى بینم ، مناسبت حکم با موضوعش معلوم مى سازد که موضوع حکم چیست ، در آیه مورد بحث مى دانیم که موضوع حرمت خوردن مادر و دختر و... نیست ، چون کسى چنین کارى را نمى کرده ، تا اسلام آن را حرام کند، همچنان که در آیه : (حرمت علیکم المیته و الدم ...) با این که موضوع حرمت را نام نبرده از مناسبت حکم با موضوع مى فهمیم موضوع حرمت خوردن میته و خون است ، و در آیه شریفه (فانها محرمه علیهم )،
که از همین راه مى فهمیم منظور سکونت گزیدن در آن زمین است ، و این نوع تعبیرها را مجاز عقلى مى نامند، و در محاورات شایع است
کلید واژه : حرّمت علیکم امهتکم
ناشر : حسین شاهد خطیبی
حرّمت علیکم امهتکم و بناتکم و اخوتکم و عمتکم و خلتکم و بنات الاخ و بنات الاخت و امهتکم التى ارضعنکم و اخوتکم من الرضعه و امهت نسائکم و ربئبکم الّتى فى حجورکم من نسائکم التى دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم و حلئل ابنائکم الّذین من اصلبکم و ان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف انّ اللّه کان غفورا رحیما23
و المحصنت من النساء الا ما ملکت ایمنکم کتب اللّه علیکم و احلّ لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا باموالکم محصنین غیر مسفحین فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضه و لا جناح علیکم فیما ترضیتم به من بعد الفریضه ان اللّه کان علیما حکیما24
و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنت المؤ منات فمن ما ملکت ایمنکم من فتیتکم المؤ منات و اللّه اعلم بایمنکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن و ءاتوهن اجورهن بالمعروف محصنت غیر مسفحت و لامتخذت اخدان فاذا احصن فان اتین بفحشه فعلیهن نصف ما على المحصنت من العذاب ذلک لمن خشى العنت منکم و ان تصبروا خیر لکم و اللّه غفور رحیم 25
یرید اللّه لیبین لکم و یهدیکم سنن الّذین من قبلکم و یتوب علیکم و اللّه علیم حکیم 26
و اللّه یرید ان یتوب علیکم و یرید الّذین یتبعون الشهوت ان تمیلوا میلا عظیما27
یرید اللّه ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا28
ترجمه آیات
ازدواج با افراد زیر بر شما حرام شده است ، مادرانتان ، و دخترانتان ، و خواهرانتان ، و عمه هایتان ، و خاله هایتان ، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرانى که شما را شیر داده اند، و خواهرى که با او شیر مادرش را مکیده اى ، و مادر زنان شما، و دختر زنان شما، که با مادرش ازدواج کرده اید، و عمل زناشوئى هم انجام داده اید، و اما اگر این عمل را انجام نداده اید مى توانید مادر را طلاق گفته با ربیبه خود ازدواج کنید، و نیز عروسهایتان ، یعنى همسر پسرانتان ، البته پسرانى که از نسل خود شما باشند، و نیز اینکه بین دو خواهر جمع کنید، مگر دو خواهرانى که در دوره جاهلیت گرفته اید، که خدا آمرزنده رحیم است (23).
و زنان شوهردار مگر کنیزانى از شما که شوهر دارند، _ که مى توانید آنان را بعد از استبرا به خود اختصاص دهید، _ پس حکمى را که خدا بر شما کرده ملازم باشید، و اما غیر از آنچه برشمردیم ، بر شما حلال شده اند، تا به اموالى که دارید زنان پاک و عفیف بگیرید، نه زناکار، و اگر زنى را متعه کردید _ یعنى با او قرارداد کردید در فلان مدت از او کام گرفته و فلان مقدار اجرت (به او) بدهید، _ واجب است اجرتشان را بپردازید، و بعد از معین شدن مهر، اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهى بر شما نیست ، که خدا دانایى فرزانه است (24).
و کسى که از شما توانائى مالى براى ازدواج زنان آزاد و عفیف و مؤ من ندارد _ نمى تواند از عهده پرداخت مهریه و نفقه برآید، _ مى تواند با کنیزان به ظاهر مؤ منه اى که سایر مؤ منین دارند ازدواج کند، و خدا به ایمان واقعى شما داناتر است ، و از این گونه ازدواج ننگ نداشته باشید، که مؤ منین همه از همند، و فرقى بین آزاد و کنیزشان نیست ، پس با کنیزان عفیف و نه زناکار و رفیق گیر البته با اجازه مولایشان ازدواج کنید، و کابین آنان را بطور پسندیده بپردازید، و کنیزان بعد از آن که شوهردار شدند اگر مرتکب زنا شدند عقوبتشان نصف عقوبت زنان آزاده است ، این سفارش مخصوص کسانى از شما است که ترس آن دارند اگر با کنیز ازدواج نکنند به زناکارى مبتلا شوند، و اما اگر مى توانید صبر کنید و دامن خود به زنا آلوده نسازید، براى شما بهتر است ، _ چون مستلزم نوعى جهاد با نفس است ، _ و خدا آمرزگارى رحیم است (25).
خدا مى خواهد روشهاى کسانى که پیش از شما بودند براى شما بیان کند، و شما را بدان هدایت فرماید، و شما را ببخشد. و خدا دانائى فرزانه است (26).
خدا مى خواهد با بیان حقیقت و تشریع احکام به سوى شما برگردد، و پیروان شهوات مى خواهند شما از راه حقیقت منحرف شوید، و دچار لغزشى بزرگ بگردید (27).
خدا مى خواهد با تجویز سه نوع نکاحى که گذشت بار شما را سبک کند، چون انسان ضعیف خلق شده است (28).
بیان آیات
آیات محکمه اى است که محرمات در باب ازدواج و آنچه را که در این باب حلال است بر مى شمارد.
آیه قبل از این که حرمت ازدواج با زن پدر را بیان مى کرد، هر چند به حسب مضمون جزء این آیات بود، الا اینکه چون از ظاهر سیاقش برمى آید که تتمه آیات سابق است ، لذا ما آنرا جزء آن دسته آیات مورد بحث قرار دادیم ، علاوه بر اینکه از نظر معنا نیز ملحق به آن آیات بود.
و به هر حال آیات مورد بحث همانطور که گفتیم در مقام بیان تمامى اقسام ازدواجهاى حرام است ، و در حرام بودن آنها هیچ تخصیصى و یا تقیدى نیاورده ، ظاهر جمله :(و احل لکم ماوراء ذلکم ) (جز اینها که برشمردیم همه برایتان حلال است )، که بعد از شمردن محرمات آمده ، نیز همین است ، که محرمات نامبرده بدون هیچ قیدى حرامند، و در هیچ حالى حلال نمى شوند.
و به همین جهت است که مى بینیم اهل علم هم در استدلال به آیه نامبرده بر حرمت ازدواج با دخترى که پسرزاده و یا دخترزاده انسان است ، و نیز حرمت ازدواج با مادر پدر و یا مادر مادر، و نیز در استدلال به آیه : (و لاتنکحوا ما نکح آباوکم ...) بر حرمت ازدواج با همسر جد، هیچ اختلافى نکرده اند معلوم مى شود حرمت زنان نامبرده در آیه هیچ قید و شرطى ندارد، و با همین اطلاق است که نظر قرآن کریم در مورد تشخیص پسران و دختران استفاده مى شود، و معلوم مى شود از نظر تشریع پسران انسان و دخترانش چه کسانى هستند؟ که انشاءاللّه بیانش خواهد آمد.
بیان آیات مربوط به ازدواجهاى ممنوع و...
حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم و اخواتکم و عماتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت
این چند زنى که در این آیه اصنافشان ذکر شده است زنانى هستند که بر حسب نسب ازدواج با آنها، حرام است ، و این محرمات نسبى هفت صنفند: 1_ مادران . 2_ دختران .
3- خواهران 4- عمه ها 5_ خاله ها 6_ دختران برادر 7_ دختران خواهر.
اما صنف اول : یعنى مادران عبارتند از زنانى که ولادت انسان به آنان منتهى مى شود، و نسب آدمى از راه ولادت به آنان متصل مى گردد، حال چه این که آن زن آدمى را بدون واسطه زائیده باشد، و یا با واسطه ، مانند مادر پدر،که اول پدر را به دنیا آورد، و سپس ما از آن پدر متولد شدیم و یا مادر مادر، که اول مادر ما را به دنیا آورد سپس مادر ما، ما را بدنیا آورد و یا با چند واسطه مانند مادرانى که جد، از آنان متولد شده اند.
و اما صنف دوم : یعنى دختران ، عبارتند از هر دخترى که تولد خودش و یا پدر و مادرش و یا تولد جد و جده اش از ما باشد.
و اما صنف سوم : یعنى خواهران عبارتند از دختران و زنانى که نسبتشان از جهت ولادت متصل به ما باشد، به این معنا که تولدشان از پدر و مادر ما باشد، و یا تنها از پدر ما باشد، هر چند مادرش مادر ما نباشد، و یا تولدش از مادر ما باشد، هر چند که پدرش ، پدر ما نباشد.
و اما صنف چهارم : یعنى عمه ، عبارت است از خواهر پدر، و خواهر جد، چه اینکه این خواهر و برادرى آن دو از پدر و مادر هر دو باشد، و چه اینکه تنها از پدر باشد، و چه اینکه تنها از مادر، خواهر و برادر باشند.
و اما صنف پنجم : یعنى خاله ، عبارت است از زنى که با مادر ما و یا با جده ما از یک پدر و مادر متولد شده باشند، و یا تنها از یک پدر و یا تنها از یک مادر به دنیا آمده باشند.
و همچنین صنف ششم و هفتم :، یعنى دختر برادر و دختر خواهر، که آن دو نیز منحصر در برادر و خواهر پدر و مادرى نیستند، بلکه دختر برادر و دختر خواهرى که تنها از پدر، و یا تنها از مادر ما باشند برادرزاده و خواهرزاده اند.
و منظور از اینکه فرمود: حرام شده است بر شما مادران و دختران و... این است که ازدواج شما با آنها حرام شده ، چون بطور کلى وقتى اینگونه تعبیرها را در قرآن مى بینم ، مناسبت حکم با موضوعش معلوم مى سازد که موضوع حکم چیست ، در آیه مورد بحث مى دانیم که موضوع حرمت خوردن مادر و دختر و... نیست ، چون کسى چنین کارى را نمى کرده ، تا اسلام آن را حرام کند، همچنان که در آیه : (حرمت علیکم المیته و الدم ...) با این که موضوع حرمت را نام نبرده از مناسبت حکم با موضوع مى فهمیم موضوع حرمت خوردن میته و خون است ، و در آیه شریفه (فانها محرمه علیهم )،
که از همین راه مى فهمیم منظور سکونت گزیدن در آن زمین است ، و این نوع تعبیرها را مجاز عقلى مى نامند، و در محاورات شایع است .
و لیکن این معنا با جمله : (الا ما ملکت ایمانکم ) نمى سازد براى اینکه مى دانیم این استثنا، استثناى از عمل هم خوابگى است ، نه از علقه زوجیت و ازدواج ، که بیانش به زودى مى آید، و همچنین با جمله : (ان تبتغوا باموالکم محصنین غیر مسافحین ) به بیانى که آن نیز به زودى مى آید.
پس حق این است که موضوع حکم حرمت که در آیه ذکر نشده ، و در تقدیر گرفته شده است علقه نکاح نیست ، بلکه کلمه (وطى ) و یا کلماتى دیگر که مفید معناى آن است ، مى باشد، و اگر قرآن به نام آن تصریح نکرد به منظور رعایت ادب در گفتار بوده ، چون عادت قرآن همین است که عفت کلام را رعایت کند.
و اگر در آیه مورد بحث خطاب را متوجه خصوص مردان نموده ، فرموده بر شما مردان حرام شده است مادران و دخترانتان و... با اینکه ممکن بود همین خطاب را متوجه زنان نموده ، بفرماید: بر شما زنان حرام است که به فرزندان و پدرانتان شوهر کنید، و یا بطور کلى و بدون خطاب بفرماید بین زن و فرزندش و پدرش نکاح نیست ، براى این بوده که (به آن بیانى که در تفسیر آیه شریفه : (الرجال قوامون على النساء) گذشت ) خواستگارى و اقدام به ازدواج و تولید نسل بر حسب طبع ، کار مردان است ، و تنها مردان هستند (و نر هر حیوانى است ) که به طلب جفت مى روند، (و تاکنون دیده نشده که ماده از حیوانى به طلب نر برود، و یا زنى براى انتخاب شوهر این خانه و آن خانه را بکوبد).
و اما اینکه خطاب را در آیه متوجه جمع کرده و فرموده : (علیکم _ بر شما) و نیز حرمت را متعلق به جمع از هر هفت طایفه کرده ، و فرموده : (مادرانتان و دخترانتان ...) براى این بوده که کلام استغراق در توزیع را برساند، ساده تر بگویم شامل همه مردها و عموم مادران و دختران و... بشود، و این معنا را برساند که بر هر فرد از مردان شما حرام شده ازدواج با مادرش و دخترش ...، چون تحریم عموم افراد هفت طایفه بر عموم مردان معنا ندارد، و همچنین تحریم تمامى افراد هفت طایفه از یک نفرها بر همه یک نفرها سخنى بى معنا است ، چون اگر فرضا مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و دختر برادر و دختر خواهر من بر تمامى یک نفرهاى مسلمانان حرام باشد، معنایش این است که پس در اسلام اصلا ازدواج حرام است ، چون هر مسلمانى هر زنى را که بگیرد یا مادر کسى است یا دختر کسى و یا خواهر کسى ،
و بنابراین برگشت معناى آیه (همانطور که گفتیم ) به این است که بر هر فرد از مردان مسلمان حرام است که با مادر و دختر و خواهر و... خودش ازدواج کند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.