مکارم اخلاق از منظر رئیس مذهب
 تاریخ نگارش : بیست و یکم بهمن 1390
مکارم اخلاق از منظر رئیس مذهب
حاجیه تقی زاده فانید
اخلاق که از ریشه «خُلق» گرفته شده، تعریفهاى مختلفى براى آن شده است(1)؛ اما تعریف اخلاق هرچه باشد، ضرورت طرح آن در جامعه به صورت مستمر و دائمى بر هیچ کس پوشیده نیست. در لزوم طرح آن همین بس که امام على علیه‏السلام فرموده: «لَوْ کُنّا لا نَرْجُو جَنَّةً وَلا نَخْشى نارا وَلا ثَوابا وَلا عِقابا لَکانَ ینْبَغى لَنا اَنْ نُطالِبَ بِمَکارِمِ الاَْخْلاقِ فَاِنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلَى سَبیلِ النَّجاحِ(2)؛ اگر ما امیدى به بهشت و ترسى از دوزخ و انتظار ثواب و عقاب نمى‏داشتیم، شایسته بود به سراغ فضایل اخلاقى برویم؛ چرا که آنها راهنماى رستگارى هستند.»
 کلید واژه : مکارم اخلاق از منظر رئیس مذهب
اخلاق که از ریشه «خُلق» گرفته شده، تعریفهاى مختلفى براى آن شده است(1)؛ اما تعریف اخلاق هرچه باشد، ضرورت طرح آن در جامعه به صورت مستمر و دائمى بر هیچ کس پوشیده نیست. در لزوم طرح آن همین بس که امام على علیه‏السلام فرموده: «لَوْ کُنّا لا نَرْجُو جَنَّةً وَلا نَخْشى نارا وَلا ثَوابا وَلا عِقابا لَکانَ ینْبَغى لَنا اَنْ نُطالِبَ بِمَکارِمِ الاَْخْلاقِ فَاِنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلَى سَبیلِ النَّجاحِ(2)؛ اگر ما امیدى به بهشت و ترسى از دوزخ و انتظار ثواب و عقاب نمى‏داشتیم، شایسته بود به سراغ فضایل اخلاقى برویم؛ چرا که آنها راهنماى رستگارى هستند.»

از حدیث فوق به خوبى استفاده مى‏شود که نیاز به اخلاق یک نیاز بشرى و انسانى است و به فرد و یا جامعه دینى اختصاص ندارد و در یک کلام حُسن خلق آنقدر عظمت و ارزش دارد که هر کس به عمق و ژرفاى آن نمى‏رسد، و به هر کس عنایت نمى‏شود؛ چنان که پیشوای ششم، حضرت صادق علیه‏السلام می فرماید: «وَلا یکُونُ حُسْنُ الخُلْقِ اِلاّ فى کُلِّ وَلِىٍّ وَ صَفىٍّ... وَلا یعْلَمُ ما فِى حَقیقَةِ حُسْنِ الْخُلْقِ اِلاَّ اللّه‏ تعالى(3)؛ و حسن خلق یافت نمى‏شود مگر در وجود دوستان و برگزیدگان [خداوند]... و آنچه در حقیقت خلق نیکو است جز خداوند متعال کسى نمى‏داند.»

در این نوشتار به اختصار جایگاه رفیع اخلاق را از منظر آن امام همام مورد بررسی قرار می دهیم.


اهمیت اخلاق

اگر زندگى اجتماعى، خانوادگى و حتى انفرادى توأم با اخلاق باشد، برخوردار از شادى و نشاط و شادابى خواهد بود. جامعه و خانواده‏اى که اخلاق را مراعات نکنند، نشاط و شادابى از آن رخت خواهد بست، چنانکه امام صادق علیه‏السلام می فرماید: «لا عَیشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ؛ هیچ زندگى‏اى گواراتر از نیک خوئى نیست.»(4)

آن حضرت خوى نیک را از اوصاف انبیاء می داند و می فرماید: «اِنَّ الصَّبْرَ وَ البِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبیاءِ؛ به راستى صبر و نیکوکارى، و خوش خوئى از اخلاق انبیا است.»(5)


نمونه‏هایی از مکارم اخلاق

در حدیثی از حضرت صادق علیه‏السلام سؤال شد که مکارم اخلاق چیست؟ حضرت در جواب فرمود: «اَلْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ، وَصِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ، وَاِعْطاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَقَوْلُ الحَقِّ وَلَوْ عَلى نَفْسِکَ(6)؛ گذشت از کسى که به تو ستم روا داشته است، و ارتباط داشتن با کسى که با تو قطع رابطه کرده است، و عطا نمودن به کسى که تو را محروم ساخته، و سخن حق گفتن هرچند بر ضررت باشد.»
براستى خداوند تبارک و تعالى، پیغمبرش را به فضایل اخلاقى مخصوص کرد. پس خود را آزمایش کنید؛ اگر [مکارم اخلاق] در شما یافت شد، پس ستایش الهى را به جا آورید، و از او بخواهید که بیشتر به شما عنایت فرماید

همانطور که می بینید حضرت صادق علیه‏السلام تنها به بیان اهمّیت و ارزش اخلاق بسنده نکرده؛ بلکه براى ثمر بخش بودن آن در جامعه، به بیان موارد و مصداقهاى عینى آن نیز پرداخته است تا اینکه مسئله مذکور ملموس ‏تر و محسوس ‏تر شود.

امام صادق علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ خَصَّ رَسُولَ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله بِمَکارِمِ الاَْخْلاقِ فَامْتَحِنُوا اَنْفُسَکُمْ فَاِنْ کانَتْ فیکُمْ فَاحْمَدُوا اللّه‏َ، وَارْغَبُوا اِلَیهِ فى الزّیادَةِ مِنْها؛ براستى خداوند تبارک و تعالى، پیغمبرش را به فضایل اخلاقى مخصوص کرد. پس خود را آزمایش کنید؛ اگر [مکارم اخلاق] در شما یافت شد، پس ستایش الهى را به جا آورید، و از او بخواهید که بیشتر به شما عنایت فرماید.»

راوى گوید: حضرت آن‏گاه شروع کرد به بیان مصداقهایى از مکارم اخلاق و آن را در ده مورد تبیین نمود که:

«اَلْیقینُ وَالْقَناعَةُ وَالصّبْرُ وَالشُّکْرُ وَالْحِلْمُ وَحُسْنُ الْخُلْقِ والسَّخاءُ وَالْغَیرَةُ والشُّجاعَةُ وَالْمُرُوءَةُ(7)؛ یقین، قناعت، بردبارى، سپاس گزارى، خویشتن دارى، خوش برخوردى، سخاوتمندى، غیرت، شجاعت و جوانمردى.»

موارد فوق از مهم‏ترین فضایل اخلاقى است که مى‏تواند خانواده، جامعه و حتى تمام جهانیان را به سعادت و خوشبختى برساند.
اخلاق

ثمرات خوش خلقى

در زمینه ثمرات و فواید اخلاق خوب حضرت امام صادق علیه‏السلام سخنان گرانبهایى بر جای گذاشته اند که در ادامه بحث به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1. فراوانى رزق

آن حضرت فرمود:«حُسْنُ الْخُلْقِ یزیدُ فى الرِّزْقِ(8)؛ خوى نیکو باعث فراوانى روزى مى‏شود.»

2. آبادانى و طول عمر

امام صادق علیه‏السلام فرمود:«اِنَّ الْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدّیارَ وَیزیدانِ فِى الاعْمارِ(9)؛ براستى نیکى و خوش خلقى باعث آبادى زمین، و افزایش [و طولانى شدن] عمرها مى‏شود.»

در روایتى دیگر امام صادق علیه‏السلام شیعیان را به خوش رفتارى با خانواده سفارش نموده و آن را موجب طولانى شدن عمر مى‏داند و مى‏فرماید: «مَنْ حَسُنَ بِرُّه فى اَهْلِ بَیتِهِ زیدَ فى عُمْرِهِ(10)؛ هر کس با خانواده خود خوشرفتارى کند، عمرش طولانى مى‏شود.»

3. پاک شدن گناهان

همچنین آن حضرت فرمود: «اَلْخُلْقُ الحَسَنُ یمیثُ الْخَطیئةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الجَلیدُ(11)؛ خوى نیکو گناهان را ذوب مى‏کند؛ چنانکه خورشید یخ را آب مى‏کند.»

4. زینت دنیا و آخرت

حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام مى‏فرماید: «اَلْخُلْقُ الْحَسَنُ جَمالٌ فِى الدُّنْیا وَ نَزْهَةٌ فِى الاخِرَةِ وَ بِهِ کَمالُ الدّینِ وَقُرْبَةٌ اِلَى اللّه‏ِ وَلا یکُونَ حُسْنُ الخُلْقِ اِلاّ فى کُلِّ وَلِىِّ وَصَفِىٍّ(12)؛ خلق نیکو در دنیا موجب زیبایى، و در آخرت گشایش است و مایه کمال در دین و نزدیکى به پروردگار است. و حسن خلق نیست مگر در وجود دوستان و برگزیدگان.»

5. همچون مجاهد

امام صادق علیه‏السلام در فرازى دیگر فرمود: «اِنَّ اللّه‏َ تَبارَکَ وَتَعالى لَیعْطِى الْعَبْدَ مِنَ الثَّوابِ عَلى حُسْنِ الْخُلْقِ کَما یعْطِىَ الْمُجاهِدَ فِى سَبیلِ اللّه‏ِ یغْدُوا عَلَیهِ وَیرُوحُ(13)؛ خداوند بر نیک خویى بنده، پاداشى را عطا مى‏کند که به مجاهد در راه خودش که در هر صبح و شب مى‏جنگد (و همیشه در جهاد است ) مى‏بخشد.»
خلق نیکو در دنیا موجب زیبایى، و در آخرت گشایش است و مایه کمال در دین و نزدیکى به پروردگار است. و حسن خلق نیست مگر در وجود دوستان و برگزیدگان
پیامدهاى زیانبار بدخلقى

در منابع دینى پیامدها و ضررهاى زیانبار بدخلقى نیز بیان شده است تا مردم بیشتر به اخلاق نیک اهمّیت دهند و از اخلاق زشت رویگردان باشند. در این زمینه نیز رئیس مکتب جعفرى، سخنان بیدارگر، هشدار دهنده و ارزشمندى دارد که در ذیل مى‏خوانیم:

1. خروج از تشیع

امام صادق علیه‏السلام رعایت اصول اخلاقى و توجه به آداب انسانى و خوش برخوردى را از ویژگیهاى مکتب تشیع دانسته و آن را بر شیعیان راستین لازم شمرده، و بر اجتناب از بدخلقى پاى فشرده است؛ آنجا که مى‏فرماید: «لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یوَقّر کَبیرَنا وَلَمْ یرْحم صَغیرنا(14)؛ از ما نیست کسى که بزرگ‏ترهایمان را احترام نکند و به کوچک‏ترهایمان ترحم ننماید.»

2. تباه کننده عمل

حضرت صادق علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ سوء الْخُلْقِ لَیفْسِدُ الْعَمَلَ کَما یفْسِدُ الخِلُّ الْعَسَلَ(15)؛ همچنان که سرکه عسل را تباه مى‏کند، بدخلقى نیز عمل را تباه مى‏کند.» و در روایت دیگر به جاى کلمه «العمل» تعبیر«لَیفْسِدُ الاْیمانَ»

(16) به کار رفته است؛ یعنى بدخلقى ایمان را تباه مى‏سازد که در این صورت خطر آن دو چندان خواهد شد؛ زیرا ایمان ریشه و اساس انسانیت را تشکیل مى‏دهد و آسیب دیدن آن ضررهاى جبران ناپذیرى را در پى دارد.

به همین جهت، وقتى به پیامبر خبر دادند که زنى شبها عبادت مى‏کند و روزها روزه دارد؛ ولى اخلاقش زشت است و همسایگان را با زبان آزار مى‏دهد، حضرت فرمود: «لا خَیرَ فیها، هِىَ مِنْ اَهْلِ النّارِ(17)؛ خیرى در او نیست، او اهل آتش است.»



پی نوشت:

1) مرحوم علاّمه طباطبائى در تعریف علم اخلاق مى‏گوید: «علم اخلاق، فنّى است که از ملکات انسانى مربوط به نیروهاى نباتى و حیوانى و انسانى بحث مى‏کند و فضایل ملکات را از رذایل آنها جدا و ممتاز مى‏سازد تا انسان بتواند به واسطه تجلى و اتصاف به فضایل اخلاقى، سعادت علمى خود را تکمیل نماید و در نتیجه، افعال و رفتارى داشته باشد که موجب ستایش عموم و مدح جامعه انسانى گردد. البته آنچه به عنوان هدف علم اخلاق ذکر شد، به عقیده علماى اخلاق یونان بوده است؛ ولى از نظر ما هدف اخلاق اسلامى «اِبْتغاءِ وجه اللّه‏» [و رسیدن به رضایت خداوندى] است نه رسیدن به مدح و ثناى اجتماعى و نه [حتّى صرف رسیدن [به فضیلت و کمال انسانى.»، تفسیر المیزان، ج1، صص 376 ـ 378.

2) مستدرک الوسائل، ج2، ص283.

3) بحارالانوار، ج68، ص393.

4) وسائل الشیعه، ج8، ص571.

5) المواعظ العددیة، ص227.

6) معانى الاخبار، ص191.

7) امالى صدوق، ص184.

8) بحارالانوار، ج71، صص395 ـ 396، ح77.

9) منتخب میزان الحکمه، ص171، ح1957.

10) کشف الغمه، ج2، ص208.

11) همان.

12) بحارالانوار، ج68، ص393؛ مصباح الشریعه، باب 61، ص338.

13) اصول کافى، ج2، ص101.

14) بحارالانوار، ج75، ص138.

15) اصول کافى، همان.

16) همان، باب سوء الخلق.

17) بحارالانوار، ج71، ص394.

منبع: کتابخانه الکترونیکی علوم حدیث.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.