«خداوند مثَلی زد: مردی که چند شریک ناسازگار در او شریکاند (و هر یک او را به سویی میکشد)، و مردی که کاملاً تسلیم یک مرد است؛ آیا این دو در مثال برابرند؟ سپاس و ستایش(به تمامی) برای خداوند است، بلکه بیشتر آنان نمیدانند.»
نکات ترجمه:
«مثلاً رجلاً فیه شرکاء متشاکسون»: ترجمه شد به «مردی که چند شریک ناسازگار در او شریکاند»؛ چون «فیه» اشاره به «تملک» دارد (یعنی مالکیت در او دارند، نه فقط همراه او هستند).
«متشاکسون»: با توجه به ساخت آن از باب تفاعل (تشاکس)، بار معنایی آن ناسازگاری متقابل، نزاع درونی، بدخلقی رفتاری دارد. واژه «ناسازگار» دقیقترین واژه برای انتقال این مفهوم است. توضیح در پرانتز (و هر یک او را به سویی میکشد) نیز لازم است.
«سلماً لرجل»: «سلماً» مصدر در موقعیت حال (یعنی: در حال تسلیم محض بودن) و اضافه به «لرجل» است؛ ترجمه شد به «که کاملاً تسلیم یک مرد است».
«هل یستویان مثلاً»: برای روانی، بهصورت پرسش طبیعی ترجمه شد: «آیا این دو در مثال برابرند؟»
«الحمد لله»: نه ترجمه تفسیری «حمد برای خداست چون اینگونه هدایت کرد»، بلکه ترجمه نصیِ مستقیم آن: «سپاس و ستایش(به تمامی) برای خداوند است».
«بل اکثرهم لا یعلمون»: ترجمه مستقیم با حفظ تقابل و تأکید: «بلکه بیشتر آنان نمیدانند».
[ نظرات / امتیازها ]