پرسش و پاسخ
پرسش از مشاوران سایت
بازدید کننده گرامی شما می توانید سوالات و ابهامات خود را از طریق سایت ما از مشاوران مذهبی سوال نمایید.
نام و نام خانوادگی :
نکته : پاسخ برای شما ایمیل خواهید شد آدرس الکترونیک :
موضوع :
متن سوال :
[ جستجو در آرشيو ]
آرشیو سوالات پرسیده شده
علی فرخنده
باعرض درود خدمت شما در آیه 56سوره احزاب که آیه صلوات بر پیامبر است چرا آخر آیه رو هر کسی یه جوری معنا کرده منظورم از سلموا تسلیما است .
متین رمضانی (داور) : بخاطر معنایی است که مترجمین در کلمه «سلموا» در نظر گرفته‌اند:
"سلموا" یا به معنى تسلیم در برابر فرمانهاى پیامبر گرامى اسلام است چنان که در آیه 65 سوره نساء آمده، ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً:" مؤمنان کسانى هستند که به داورى تو تن دهند و حتى در دل از قضاوتت کمترین ناراحتى نداشته باشند و تسلیم مطلق گردند).
چنان که در روایتى از امام صادق ع مى‌‏خوانیم:" ابو بصیر" از محضرش سؤال کرد منظور از" صلات" بر پیامبر ص را فهمیده‏‌ایم، اما معنى تسلیم بر او چیست؟ امام فرمود:
هو التسلیم له فى الامور: " منظور تسلیم بودن در برابر او در هر کار است".
و یا به معنى سلام فرستادن بر پیامبر ص به عنوان السلام علیک یا رسول اللَّه و مانند آن مى‏باشد، که محتوایش تقاضاى سلامت پیامبر ص از پیشگاه خدا است.
" ابو حمزه ثمالى" از یکى از یاران پیامبر ص به نام" کعب" چنین نقل مى‏‌کند:" هنگامى که آیه فوق نازل شد عرض کردیم سلام بر تو را مى‏دانیم، ولى صلات بر تو چگونه است؟ فرمود: بگوئید:
اللهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت على ابراهیم انک حمید مجید، و بارک على‏ محمد و آل محمد کما بارکت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید".
از این حدیث هم چگونگى صلاة و درود بر پیامبر روشن مى‏شود و هم معنى سلام.
گرچه این دو معنى براى سلام کاملا متفاوت به نظر مى‏رسد، ولى با دقت مى‏توان آنها را به نقطه واحدى معطوف کرد، و آن تسلیم قولى و عملى در برابر پیامبر ص است، زیرا کسى که به او سلام مى‏فرستد و تقاضاى سلامت او را از خدا مى‏کند نسبت به او عشق مى‏ورزد و او را به عنوان پیامبرى واجب الاطاعه مى‏شناسد.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سید علیرضا پرهیزی
منظور از حبل الله در آیه 103 آل‌عمران چیست؟
متین رمضانی (داور) : در باره اینکه منظور از" بِحَبْلِ اللَّهِ" (ریسمان الهى) چیست؟ مفسران احتمالات مختلفى ذکر کرده‌‏اند، بعضى مى‏‌گویند منظور از آن قرآن است، و بعضى مى‏‌گویند اسلام، و بعضى دیگر گفته‌‏اند منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین هستند.
در روایاتى که از پیامبر ص و ائمه اهل بیت نقل شده نیز همین تعبیرات گوناگون دیده مى‏شود، مثلا در تفسیر" در المنثور" از پیغمبر اکرم ص و در کتاب" معانى الاخبار" از امام سجاد ع نقل شده که فرمودند:" بِحَبْلِ اللَّهِ" قرآن‏ است، و در تفسیر" عیاشى" از امام باقر ع که فرمود: ریسمان الهى" آل محمد ص مى‏باشند، که مردم مامور به تمسک به آن هستند.
ولى نه این احادیث و نه آن تفسیرها، هیچ کدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهى هر گونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او، و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع" ارتباط با خدا" که از معنى" بِحَبْلِ اللَّهِ" استفاده مى‏‌شود، جمع است.
تعبیر به" بِحَبْلِ اللَّهِ" براى چیست؟
نکته جالب اینکه تعبیر از این امور به حبل اللَّه در واقع اشاره به یک حقیقت است، که انسان در شرائط عادى و بدون داشتن مربى و راهنما، در قعر دره طبیعت، و چاه تاریک غرائز سرکش، و جهل و نادانى باقى خواهد ماند. و براى نجات از این دره و برآمدن از این چاه نیاز به رشته و ریسمان محکمى دارد که به آن چنگ بزند و بیرون آید، این رشته محکم همان ارتباط با خدا از طریق قرآن و آورنده قرآن و جانشینان واقعى او مى‏‌باشد، که مردم را از سطوح پائین و پست بالا برده و به آسمان تکامل معنوى و مادى مى‏‌رسانند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : عالی : )
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد قندهاری مطلق
در آیه هفده سوره جاثیه می‌فرماید که به اختلاف نیفتادند الا بعد از علم و آکاهی- متوجه منظور این عبارت نمیشم. یعنی چی بعد از علم؟
متین رمضانی (داور) : " فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ"- این جمله به اختلافهاى دینى که به درهم شدن حق و باطل در بین مردم جاهلیت انجامید اشاره نموده، مى‏‌فرماید: آن اختلافها و این اختلاط حق و باطل از جهت شبهه و جهل نبود، بلکه علماى ایشان آن را ایجاد کردند، چون در بین خود حسادت و دشمنى داشتند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سعید نظری
سلام
من خانواده م برای ازدواجم استخاره کردن و ایه 6سوره زمر اومده. نتیجه استخاره رو نمیدونم چی هست. یه جا نوشته خوبه یه جایی مثانه.
متین رمضانی (داور) : استخاره برای جایی است که هیچ دلیل عقلی و مشاوره و تحقیق و ... وجود نداشته باشد و انسان بر سر دو راهی قرار گیرد و در این صورت از خداوند طلب خیر کند.
استخاره برای ازدواج صجیح نیست لطفا از منابعی که خداوند در اختیارتان قرار داده استفاده کنید و در عین حال از خدواند بخواهید که راه خیر را به شما نشان دهد که در این صورت حقا خداوند هدایتتان خواهد کرد.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) طوفانی : سلام علیکم
احسنت به نظر داور محترم,
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
احمدپرویزکاکر
سلام و درود!
حروف های مانند ،لا،ج،ص،ز،ف،و غیره که پیش رو میاید در اینصورت چه کاری انجام باید داد؟ تشکر
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
این حروف را حروف وقف و سکت می‌نامند و اکثرا در انتهای مصحف، توضیح داده شده که هر کدام نشان‌دهنده چه نوع وقفی است.
رعایت موارد وقف و وصل از مهم‌ترین بخش‌های علم قرائت و تجوید به شمار می‌رود و چون شناخت محل‌های آن منوط به یاد گرفتن دستور زبان عربی است و دانستن آن برای همگان ممکن نیست، در علم قرائت برای وقف‌های مختلف علائمی مشخص شده است تا هنگام قرائت قرآن، به معنا آسیبی نرسد.
برخی از علائم وقف

حرف م
«م:» علامت وقف لازم، یعنی وقف کردن الزامی است و اگر وقف نکنیم ممکن است مفهوم جمله تغییر کند.

حرف ط
«ط:» نشانه وقف مطلق است؛ باید وقف کنید زیرا موضوع بحث تمام شده است. البته اگر به وصل خوانده شود، معنای کلام تغییر نمی‌کند.

حرف ج
«ج:» علامت وقف جایز ؛ هم می توانید وقف کنید و هم می توانید ادامه بدهید.

حرف ز
«صلی» و «ز:» ؛ اگر ادامه بدهید بهتر از وقف کردن است.

حرف ص
«ص» و «جه:» علامت وقف مرخص؛ چون جمله طولانی بوده و احتمال کم آوردن نفس وجود دارد اجازه دارید که وقف کنید و دوباره از جای مناسب شروع به قرائت کنید.

حرف لا
«لا:» وقف ممنوع؛ جازه ندارید که وقف کنید و اگر مجبور به وقف شدید باید برگردید و دوباره به صورت متصل بخوانید. اگر این علامت وقف در انتهای ایه باشد می توانید وقف کنید.

«:.» وقف معانقه یا مراقبه؛ این سه نقطه اگر روی دو کلمه نزدیک به هم قرار داده شود شما فقط بر یکی از دو کلمه می توانید وقف کنید.

علائم دیگر
علاوه بر رموز مذکور، متاخران علائم دیگری نیز مانند: صل، صلی، صق، صب، جه، ک، قف، قلا و قفه و… برای وقف شمرده‌اند
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
بهروز اشعری
در مراسم بزرگداشت آشیخ علی آقا نجفی کاشانی یکی از سخنرانان که مفسر قرآن و از قم بودند من بعد الذکر را (105 انبیا) بعد از آگاهی ترجمه کردند.یعنی صالحان آگاه به زمانه وارثان زمینند.اگر اشتباه نکنم حاج آقا مهدوی بودند. در حالیکه اکثر مفسرین ذکر را تورات میدانند. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متین رمضانی (داور) : آنچه آیه بیان می‌فرماید چنین است: «و همانا در "زبور" بعد از "ذکر" چنین نوشتیم که سرانجام بندگان صالح من وارث (حکومت) زمین خواهند شد»، آنچه از ظاهر آیه بدست می‌آید این است که منظور از «ذکر» چیزی است در آن نگاشته شده است.
طبق نظر علامه طباطبایی «ذکر» را هم می‌توان تورات در نظر گرفت و هم قرآن.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) طوفانی : با سلام و احترام

ممنونم از این دوست عزیز، نکته قابل تأملی را بیان فرمودند.
متشکرم
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حسین اشرفی
مبنای دستور حضرت پیامبر اکرم صلی اله و آله و سلم برای جمع نمودن مردم در غدیر خم نزول چه آیه ای بود
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
«یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته والله یعصمک من الناس» (مائده/67)
همه مفسران شیعه معتقدند آیه فوق در غدیر خم درباره نصب علی (علیه‌السّلام) نازل شده است و حدود ۳۶۰ تن از دانشمندان اهل سنت نیز این مطلب را پذیرفته‌اند.
و همچنین مفسران شیعه و اهل سنت، آیه «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده/3) را مرتبط با غدیر می‌دانند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) طوفانی : با سلام و احترام.
داور محترم برای اطلاق مغالطه به یک گزاره نیاز به شروطی منطقی و اصولی وجود دارد که در عرایض بنده هیچ کدام از پارامترهای تعیین شده برای تشخیص جملات مغالطه خیز وجود ندارد.
2) بابازاده : "..قُلۡ یَـٰۤأَهۡلَ ٱلۡکِتَـٰبِ لَسۡتُمۡ عَلَىٰ شَیۡءٍ حَتَّىٰ تُقِیمُوا۟ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِیلَ وَمَاۤ أُنزِلَ إِلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُمۡۗ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنۡهُم مَّاۤ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ طُغۡیَـٰنًا وَکُفۡرًاۖ فَلَا تَأۡسَ عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَـٰفِرِینَ
68 سوره المائدة.."
بینید هدف نشانه آیه پیشین همین نشانه آیه بود,که پس از آن آمد, برپاسازی نوشتارهای "الله""بی کمداشت خدا"،
".تا زمانی برپا میکنید گردشنامه تورات, پربار انجیل, هم چه فرود آمد سمتتان از بالاکشاننده تان.." ".حتی تقیموا التوراة والانجیل و ما انزل الیکم من ربکم."که امروزه همین درد برپاست, کسی به سخن خدا قرآن نگاه نمیکند, دنبال داستانهایی دگرند
3) طوفانی : با سلام و احترام

البته پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) برای جمع نمودن مردم و تبشیر و انذار موضوع رسالتش، لزوما منحصر به نزول آیه ای که به ایشان دستور بدهد؛ نداشتند.
اما در قرآن عبارت «غدیر خم» وجود ندارد؛ و آیه ای هم به پیامبر اسلام دستور صریح نصب آقا امیرمومنان علی علیه السلام به عنوان خلیفه مسلمانان برای بعد از حیات پیامبر اسلام صلوات الله علیه در قرآن کریم وجود ندارد!
به هر تقدیر اگرچه آقا امیرمومنان علی علیه السلام، به عنوان خلیفه اول انتخاب نشدند؛ ولی سرانجام خلیفه چهارم مسلمین انتخاب گردیدند. و مورد احترام اهل سنت و اهل تشیع هستند.
لذا بسط حاشیه پیرامون غدبر خم، در عصری که اتحاد تمام مسلمانان اولویت است؛ خیلی مناسب به نظر نمی رسد.
لذا
رمضانی (داور) : بیان و فهم حقایق و اصول دین، ارتباطی به موضوع اتحاد ندارد، این بیان نوعی مغالطه است دقت فرمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سارا نافذ
چرا خیلی از مراجع تقلید میگن کراوات زدن حرامه؟=|
متین رمضانی (داور) : سلام
دلایلی که مراجع ذکر کردند:
1-براى مسلمان بهتراست، ازلباسى که باعث تشبه به غیرمسلمانان شود، اجتناب کند.
2-به طور کلى پوشیدن کراوات و دیگر لباس‏هایى که پوشش و لباس غیرمسلمانان محسوب مى‏‌شوند به طورى که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط غربى شود جایز نیست.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : ببخشید این پاسختان بسیار عوامانه و غیر قابل قبول بود
2) : کروات بر عکس همان ستون شیطان (ابلیسک) است سایت زیر را ببینید: دلایل زیادی وجود دارد...
https://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/402981/%D8%A7%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%B3%DA%A9-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%87%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86

3) : و فیلم زیر https://www.aparat.com/v/vrHXt/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C_%D9%BE%D9%88%D8%B1_%D8%AA%D9%88%D8%B6%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D8%AA_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86_%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85
4) طوفانی : با سلام
داور محترم فقط تشبه به لباس غربیان مشکل دارد؟ تشبیه به لباس اعراب یا سرخ پوست ها هم مشکل شرعی دارد؟
5) : کجای قران گفته شده این لباس حرام است آن لباس حلال است ما باید سعی کنیم به هم دیگر نزدیک شویم انسان باید شعور داشته باشد و شعور داشتن هیچ ربطی به لباس ندارد ممکن است کسی با کت و شلوارو کراوات از منی که کراوات نمی زنم با شعورتر باشد .
6) : سلام
کراوات علاوه بر اینکه نماد فرهنگ سوداگری غربی است. نوعی خودنمایی و خودخواهی و تجمل پرستی و تبعیض و تفاوت نیز در آن مستتر است و خلاف فرهنگ سادگی و تواضع معنوی می باشد
7) : سلام به دوست عزیز کراوات بستن حرام نیست ولی بستن کراوات چون باعث تنگی گردن میشه موجب میشه انرژی درونی نتونه به مغز برسه و این امر باعث میشه انرژی از نقاط پایین به صورت هوس یا همراه با مدفوع از بدن خارج بشه و به همین دلیل هست کسایی که میخان از قدرت چاکراهای خودشون استفاده ویژه کنند باید از کراوات استفاده نکنندوگرنه کراوات بستن طبق عقل و شعور هیچ مانعی در دین او بوجود نخواهد اورد
8) نافذ : نمیدونم ولی به نظر من، اینکه لباس هامون با لباس غربی ها مشترک باشه اشکالی نداره. درسته ک کراوات درحال حاضر تو جامعه ی ما نشانه ی غرب است، اما این چیزیه که خودمون به وجودش اوردیم. اگه از اول محدودیت ایجاد نمیکردیم، کراوات هم میشد یه چیزی مثل کت و شلوار! و الان هم این طرز تفکر میتونه از بین بره. اگه یه کشوری از یه چیزی استفاده میکنه دلیلش این نیس که پس بقیه حق ندارن از اون چیز استفاده کنن. درسته که شاید شروع استفاده از کراوات، با غربی ها بوده اما میتونه جهانی بشه دقیقا مثل شلوار! شلوار هم اختراع ایرانی بود.اما الان جهانی شده.
مثلا لامپ رو ادیسون اختراع کرد. اما هیشکس نیومد بگه ادیسون آمریکایی بوده پس فقط آمریکا باید لامپ داشته باشه. حالا لامپ یه چیز ضروری بود، کراوات ضروری نیس، یه مدل لباسه.
بعدشم این مدل لباس که مخصوص کافر و مشرک نیس که! مخصوص غربه درحال حاضر.
تو غرب هم مسلمون پیدا میشه. پس ما داریم ربطش میدیم به نژاد، نه دین و اعتقادات.
9) : پس کت وشلوار هم نماد غربی هاست
رمضانی (داور) : در مورد کراوات باید گفت این مسئله حکم خاص در مورد این لباس نیست; بلکه هر لباسی که تشبه(شبیه شدن) به غیر مسلمانان به‌وجود آورد، حرام است و استفاده از آن اشکال دارد. لذا این حکم مخصوص کراوات نیست.
کراوات در حال حاضر، در کشور اسلامی ایران و در جامعه امروزی ما، لباسی مخصوص جامعه غربی است و به عنوان نشانه بیگانگان حساب می‌شود. و لذا مراجع معظم تقلید به اجتناب از آن دستور فرموده‌اند; ولی در کشورهایی که جزئی از لباس مردم محسوب می‌شود، پوشیدن آن اشکال ندارد.
وجه تمایز آن با کت و شلوار این است که این لباس‌ها در حال حاضر، عمومیت یافته و بین همه مسلمانان و کفار مشترک است. اینها از قبیل لباس مشترک محسوب می‌شود; لکن در مورد کروات، حداقل در جامعه متدین ایرانی، هنوز نمادی از فرهنگ غرب شناخته می‌شود.
اجتناب از تشبیه به کفار و هضم شدن در نمادهای فرهنگ غرب نیز امری ضروری است که مطالعات جامعه‌شناختی و روان‌شناختی هم آن را تأیید می‌کند.
روان‌شناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان جمله معروفی به این مضمون دارند: «بگو چگونه لباس می‌پوشی تا بگویم چگونه فکر می‌کنی و چگونه عمل می‌کنی».
پشت این جمله به ظاهر بی‌ربط، حقایق ظریفی در مورد نحوه واکنش و عملکرد انسان‌ها به ظواهر پیرامون آنان نهفته است و تأثیر خزنده و غیرمستقیمی که نحوه پوشش بر نحوه تفکر و عملکرد آدمی ایجاد می‌نماید.
10) : با سلام و احترام

نظر مراجع عظام بسیار محترم؛ ولی از منظر قانونی کراوات زدن اگر به قصد تبلیغ فرهنگ متخاصم نباشد؛ فاقد ممنوعیت قانونی است.
و اساسا این مسائل جزئی است و در فتاوای جدید اجتهادی نیز تسامح و تساهل بیشتری در باب کراوات طرح شده است.
مضاف بر این که در رفتار اجتماعی، شهروندان باید اول به قوانین موضوعه عطف نظر کنند! حوزه عمل شرعی، مقوله قانونی محسوب نمی شود!

از سوی دیگر فقرات 3 و 4 پاسخ داور محترم بیشتر ناشی از تخیلات بافندگی به نظر می رسد؛ و فاقد پشتوانه تمدن شناسی و ریشه یابی تحلیلی فرم البسه اقوام می باشد.
همچنین داور محترم در بند 3 پاسخ خود، گویا فراموش کرده اند که اکثریت جمعیت مذهبی جهان را مسیحیان تشکیل می دهند و که بنا بر حکم ظاهر با شیطان میانه خوبی ندارند! و مردمی اخلاقی و پایبند به مذهب مسیحیت هستند و با نگاه دشمن انسان به شیطان می نگرند.
و البته کراوات هم می زنند که به عقیده بنده نیز بسیار زیبا و در پوشیدگی مردان و آراستگی آنها موثر است.

بگذریم از نقد جمله ای که داور محترم به روانشناسان و جامعه شناسان نسبت داده اند که از پای بست، خلاف تئوری های روانشناسی و جامعه شناسی می باشد!
رمضانی (داور) : به نوع نگارش صفحه توجه فرمایید. صرفا پاسخی که مشخص شده از آنِ داور است و پاسخهای دیگر که با شماره مشخص شده است مربوط به کاربرانی همچون شماست. ان شاءالله باقی مطالبی که فرمودید از این دست بی توجهی ها و عدم دقت در پاسخ نباشد.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سارا نافذ
سلام، توضیح دادن سوالم خیلی سخته و نیاز داره چند صفحه بنویسم. ولی خلاصه بخوام بگم چطور ممکنه خدا از آینده و تصمیمات من باخبر باشه و من اختیار داشته باشم؟ اگه خدا باخبر باشه انگار از قبل تصمیمات من چیده شده و باید همون تصمیم ها رو بگیرم=/
پ.ن: من جبرگرا نیستم و به نظرم اعتقاد داشتن به جبر مسخره تر از اعتقاد داشتن به اختیاره با این حال هنوز برام شبهه هایی وجود داره که امیدوارم زودتر حل بشه=)
متین رمضانی (داور) : با سلام خدمت قرآن پژوه گرانقدر
با یک مثال می‌شود این مطلب را متوجه شد. معلم، علم دارد به اینکه شاگردی که درس نمی‌خواند و اهمیتی به درس نمی‌دهد، قبول نخواهد شد با اینکه استعداد درس خواندن و رشد علمی را دارد ولی اهمیتی برای آن قائل نیست و وقت نمی گذارد. آیا علم معلم است که جلوی رشد شاگرد و درس خواندن او را گرفته یا این خود شاگرد است که با نوع درس خواندن خود این علم و آگاهی نسبت به عاقبت درسی او را ایجاد می کند.
به دو جمله زیر توجّه فرمایید:
۱) خدا هر شخصی را آفریده و از پیش می داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاری را انجام خواهد داد.
۲) خدا هر شخصی را مختار آفریده و از پیش می داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاری را با اختیار خود انجام خواهد داد.
جمله اوّل نادرست است ؛ امّا جمله دوم صحیح است. انسان از آن جهت که ذاتاً مختار آفریده شده است نمی تواند کار ارادی را بدون اختیار انجام دهد. لذا نمی توان وصف اختیاری بودن را از فعل ارادی او حذف نمود.رعلم پیشین خدا نیز به کار اختیاری او تعلّق گرفته است نه به کار او، صرف نظر از اختیارش. بنا بر این، در علم پیشین خدا، چیزی به نام «ابولهبِ کافر» وجود نداشت؛ لذا چنین چیزی نیز خلق نشده و در عالم هستی وجود ندارد؛ آنچه در علم خدا وجود داشته و دارد « ابولهبِ مختاراً کافر» است لذا خدا هم «ابولهبِ به اختیار خود کافر» را آفریده است نه «ابولهبِ کافر» را. بنا بر این، از علم پیشین خدا نسبت به کار آینده ی انسان جبری لازم نمی آید.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : مرد رند،نزد پیامبر رفت تا در حضور مردم ایشان را ضایع کند،خرما در دست سوال کرد ؛ از خدایت بپرس آیا میداند من این خرما را میخورم یا خیر؟محمد فرمود: خدا بما اختیار داده که خرما را بخوریم یا نخوریم،از لحظه‌ای که خرما وارد معده شد ، ما نمیتوانیم تعیین کنیم که فقط ویتامین آن جذب شود و قند آن جذب نشود. مطالب مربوط به جبر و اختیار اطلاعات کامل خواهد داد.
2) نافذ : سلام ممنون از توضیحتون. مثالتون رو صدبار شنیدم اما قبولش ندارم. معلم در این مثال صرفا حدس میزنه. یعنی این امکان وجود داره که ناگهان شاگرد تنبل، درسخون بشه یا استثنائا یکبار درس بخونه. منظور اینه که ممکنه شاگرد در این مثال خلاف علم معلم رفتار کنه و معلم تعجب کنه اما ممکن نیست که بنده خدا خلاف علم خدا رفتار کنه و خدا رو سوپرایز کنه. ما دقیقا همون کاری رو انجام میدیم که علم خدا اون رو داره نه چیز دیگه ای رو.
رمضانی (داور) : 1-در مثال جای هیچ مناقشه نیست. مثال، صرفا برای نزدیک شدن مطلب به ذهن است از جهتی که مورد سؤال روشن شود. نه اینکه آن مثال نعل به نعل منطبق با مورد سوال باشد.
2-این مطلبی که بیان می‌فرمایید، تنه می‌زند به جبر. و در توضیح بالا درباره ارتباط بین جبر و علم خدا مطلبی بیان شد. لطفا یکبار دیگر توجه فرمایید...
3) : سلام ، جواب ساده ای دارد . خدا می داند ولی تو نمی دانی که خدا چه می داند. یکی می گفت که خدا که می داند من میرم جهنم پس چرا خودم رو به دردسر بندازم و هی بخوام از گناهان دوری کنم! من در جوابش گفتم فرض کن که خدا می داند تو می روی بهشت ، پس کارهای خیر انجام بده تا به بهشت برسی. اصلِ ماجرا این است که خدا می داند و ما نمی دانیم. و ما مجبوریم که مختار باشیم . این سیستم وجودیه ماست. ما را اینطور آفریده اند.
4) : با عرض سلام امکان داره که خدا بدونه چه کارهایی (که با اختیاری که در حیطه الهی داری) انجام خواهی داد و حال آن کارها با اختیار تو باشد و این جمله (اگه خدا باخبر باشه انگار از قبل تصمیمات من چیده شده و باید همون تصمیم ها رو بگیرم) درسته اما اجباری نداری میتونی نگیری هر تصمیمی که بگیری خدا آن را میدونه حتی اگر فقط اراده به انجام کاری باشه و آن را انجام ندی، چیده شدن بر حسب خواست تو بوده و قضا و قدر الهی و آزمایشات هم هست امیدوارم که متوجه سوالت شده باشی تو توانایی مخالفت و مبارزه با خدا را نداری با خدا مهربون باش خدا باهات مهربونه این داستان جالبه: عارفی را پرسیدند :
زندگی به جبر است یا اختیار؟!
پاسخ داد :
امروز به اختیار من است تا چه بکارم...!!
اما فردا به جبر ، محصول آن را درو خواهم کرد... و در آخر صحبت: وَمَنْ یُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (و هر که با خدا دشمنی کند پس قطعا خدا شدید عقوبت کننده است)
قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلیَ أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ
«بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید
یک دلیل این کارها شاید غرور باشد آن را از خود دور کن می توانی به کسانی که بهتر از تو هستند نگاه کنی در هر زمینه ی خوبی
امام هادی علیه السلام می فرمایند :
خودبینی و غرور، انسان را از تحصیل علوم باز می دارد و به سمت حقارت و نادانی می کشاند.
الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ، داع إلی الْغَمْطِ وَ الْجَهْلِ
5) : بسم الله الرحمن الرحیم
ببین خواهر من
خدا از آینده هرکسی خبر دارد ولی اختیار را از او سلب نمیکند. امروزه اختیار اعمال من با خود من هست، کسی نمیتواند به زور من را وادار به انجام کاری کند. به این دلیل که از گذشته بعضی از کارهایم پشیمانم دلیل بر اینست که چون انسان مختاری بودم پشیمانم.
کلا پشیمانی بخاطر داشتن اختیار است.
خدا در قرآن می گوید در آن دنیا وقتی افراد با اعمال بد خود مواجه میشوند التماس میکنند که دوباره به دنیا برگردند تا جبرانش کنند، در ادامه خدا می فرماید آنها دروغ می گویند. وقتی برگردند دوباره فساد میکنند.
امروز خدا من را مختار آفریده که درباره کارهایم تصمیم بگیرم، وقتی خدای ناکرده شرب خمر کنم مولوکولهای مشروب تا 40 روز در اراده من و تصمیم های من تأثیر خواهند داشت. انتخابهایم ناقص خواهند بود.
دانستن خدا از آینده هر بشر هیچ تأثیری در اینکه طرف اختیارش را از دست بدهد ندارد. همان اندازه که خدا از آینده انسان خبر دارد همان اندازه اختیارش را به او ارزانی داشته. وقتی شمر قصد بریدن سر امام حسین کرد داشت با اختیار این کار را میکرد. ابن زیاد یا یزدی در آن گودال نبودن که ببینند شمر دارد بحرفشان گوش میدهد یا خیر؟
خدا آنقدر به انسانها آزادی عمل بخشیده است که حتی بهترین افراد دنیا مثل امام حسین (ع) قربانی این آزادی عمل میشوند. و یقینا خدا می دانست که شمر روزی قانل امام حسین (ع) است.
6) طوفانی : با سلام احترام
سخنان داور محترم از جهات متعدد, مخالف اصول منطق و متدولوژی است.
قیاس ایشان در شبیه سازی خدا با معلم و شاگرد با انسان, یک قیاس مع الفارق است.
7) : سلام
خداوند سنتهای زیادی دارد که مانند فرمول هستند این ماییم که بعنوان یک متغیر خود را داخل آنها قرار میدهیم و نتایج آن را هم میبینیم
حال خداوند که خود این سنتها را قرار داده بتر میداند که نتیجه چیست
واینکه ما خودمان را داخل کدام سنت قرار میدهیم نیز خود یکی از سنت های خداست یعنی نتیجه ی کار ها و اعمال و افکار قبلی ماست
یعنی ورود ما به هر راهی مشخص میکند و خدا میداند که به چه نتیجه ای می انجامد
بقولی این راه که میروی به ترکستان است
حال سنتی خداوند قرار داده بنام تغییر بنام تحول که ما را از راهی یاسنتی به سنتی دیگر رهنمون میسازد
و خدا وند میداند که تو اگر در آن قرار بگیره چه میشود
از طرفی با توجه به اعمال و افکار قبلی تو میداند که تو خود را در این سنت قرار میدهی یا نه

8) : سلام
از علم فیزیک صحبت می کنم.
آیا می دانید که زمانی که ما درک می کنیم، وابسته به اشیاء مادی است.
یعنی در عالم ماده ساعتی وجود ندارد که مستقلاً گذر زمان را بشمارد. بلکه گذر زمان بر ماده اتفاق می افتد. اگر ماده ای در این عالم مادی وجود نداشته باشد، گذر زمان معنا و موضوعیتی ندارد.
از جمله نظریه نسبیت انیشتین می گوید، سرعت گذر زمان در اشیایی که سرعت بسیار زیاد دارند، متفاوت از سرعت گذر زمان برای ما است.
با این مقدمه باید پرسید مفهوم گذر زمان برای خود خالق این نظام هستی مادی ، چیست؟
ما مخلوقات محصور در این عالم مادی که درکمان از زمانی که بر ما سپری می شود ، کامل نیست، چگونه می توانیم علم خالق هستی نسبت به هستی (که در حواس ما ابعادش بی نهایت و زمانش بی پایان به نظر میر سد) را ارزیابی کنیم و این معما را که برای ما کاملاً با معنی است، (معمای علم غیب به آینده ای که اتفاق نیفتاده است) برای خالق هستی (که درون این مکان و زمان نیست) حل کنیم؟
دانش اجمالی ما درباره خالق هستی از آنچه که او از طرق خاصی به ما آگاهی بخشیده فراهم شده است. مطالبی که طوطی وار آنرا حفظ و تکرار می کنیم و درک کاملی از آن نمی توانیم داشته باشیم. این نهایت ظرفیت ادارکی است که خداوند در اشرف مخلوقات خود قرار داده است.
ما اندر خم یک کوچه ایم. هنوز بشر به مفهوم روشنی از زمان دست پیدا نکرده است. چه برسد به اینکه بخواهد این مفهوم را به خالق هستی مستقل از زمان تعمیم بدهد.
اجمالاً همین را شنیده ام که ارواح ما پس از جدا شدن از بدن مادی، محدودیت حرکت در مکان و زمان را ندارند و در شرایطی ممکن است در یک لحظه در هر مکانی و هر تاریخی از جهان مادی حاضر شوند.
یک پاسخ اجمالی بسیار ساده شده و تشبیهی برای سوال اول این می تواند باشد که گستره مکان و زمان دنیای مادی، یعنی سرتاسر فضای کهکشانهای عالم که ما پایانی برای آن نمی بینیم، از هنگام خلق عالم در میلیاردها سال قبل تا زمان جمع کردن این بساط ، همه یکجا در محضر علم خداوند است. و البته بدیهی است که ما واقعیت و جزئیات این مطلب را نمی توانیم درک کنیم چون با عقل و تجربه یک انسان قابل هضم نیست!
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد جواد
معنی کلمه زمر چیست و ادرس ایه ی ان چیست
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
"زمر" جمع "زمره" و به معنای جماعتی از مردم، دسته دسته، گروه گروه می باشد.
این واژه در سوره مبارکه زمر آیات ۷۱ و ۷۳ آمده است.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) غلامی هوجقان : به معنی زمره
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 195
  • >
  • >>