علی باقری
[ همه پیام ها ] پیام های علي باقري (1 مورد)
  سوره کهف آیه 10 - امداد غیبی
آیه 10 سوره کهف. إِذْ أَوَی الْفِتْیَةُ إِلَی الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
آن گاه که آن جوانمردان (از بیم دشمن) در غار کوه پنهان شدند و از درگاه خدا مسئلت کردند بار الها، تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیّا ساز.(راه نجاتی پیش پای ما بگذار).
این آیه ی 10 سوره ی کهف می باشد. این جوانمردان برای نجات جانشان به غاری پناه برده اند و از طرفی پادشاه آنها را دنبال کرده و برای تنبیه آنها دستور داده در غار را محکم مسدود کنند. لذا آنها از همه جا امیدشان قطع شده و راه نجاتی پیدا نمی کنند و در درون غار گیر افتاده اند و فکرشان هم به جایی نمی رسد. لذا رو به درگاه خداوند نموده و می گویند: رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً این جمله یعنی خدایا فکر ما دیگر به جایی نمی رسد تو خودت هر طوری هست راه نجاتی پیش پای ما قرار بده . چنین موقعیتی ممکن است برای هرکسی پیش بیاید. درِ غار بکلی بسته شده هر چه فکر می کنند می بینند فکرشان به جایی قد نمی دهد.
من لدنک یعنی از راهی که اصلا به فکر ما نمی رسد. لذا خداوند در آیه ی بعد می فرماید با یک اشاره آنها را سیصد و نه سال به خواب بردیم خودشان هم نفهمیدند چه شد. بعد از مدتی طولانی که به خواب رفتند و بعد بیدار شدند. خودشان هم مبهوت شده بودند که چه اتفاقی افتاده. در غار باز شده بود و همه چیز عوض شده بود.
آیه 11 سوره کهف. فَضَرَبْنَا عَلَیٰ آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا
پس ما (در آن غار از خواب) بر گوش و هوش آنها تا چند سالی پرده بیهوشی زدیم.
یادم هست در جبهه که بودیم بعد از نماز جماعت یکی از شعارهای ما این بود. خدایا خدایا! زیارت کربلا نصیب ما بفرما. ولی به فکرمان نمی رسید چطور راه که مسدود هست. مگه می شود. مگر امکان دارد
سخن من اینجاست اگر ما مثل اصحاب کهف در آن موقع به خواب می رفتیم و اکنون چشم باز می کردیم نمی گفتیم خدایا چه اتفاقی افتاده
آیا قصه ی اصحاب کهف در زندگی ما اتفاق نمی افتد؟
ا
[ همه نکته ها ] نکته های علي باقري (43 مورد)
  سوره کهف آیه 80 - نکات قابل تامل این آیات
آیه 80 سوره کهف:
ترجمه : وَأَمَّا الْغُلَامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ اما آن نوجوان [را که کشتم] ، پس [بدان که] پدر و مادرش مؤمن بودند، فَخَشِینَا أَنْ یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا ترسیدیم که آنان را به سرکشى و کفر وا دارد
لغات:
خَشِینَا : تعبیر به «خَشِینَا» (ما ترسیدیم که در آینده چنین شود...) در سوره «کهف» تعبیر پر معنایی است.
یُرْهِقَهُمَا : معنی یُرْهِقَهُمَا: که آن دو را مجبور کند (رهق به معنای احاطه و تسلط یافتن به زور است ، و ارهاق به معنای تکلیف کردن است) . وادرار کردن به گناه به زور ، گناهی به گردن کسی انداختن ، در عسر و حرج انداختن کسی ، کسی را به کار مافوق طاقت واداشتن . گناه و تهمتی را متوجه کسی کردن ، به کار بیش از طاقت واداشتن ، کسی را متهم به فسق و بی دینی کردن .کسی را به گناه و بی دینی مجبور کردن .( دریافت از المنجد )
منظور آیه این است که از این ترسیدیم آن بچه در آینده کاری کند که پدر مادرش وادار به کفر و بی دینی شوند . و یا کارهای ناشایست و کفر آمیز آن بچه موجب شود که پدر و مادرش نیز متهم و مجبور به بی دینی شوند و یا اعمال فرزندشان آنان را به کفر و بی دینی بکشاند . و یا اینکه گناهی مرتکب شود که پای پدر مادرش هم گیر باشد .
مثل عبدالله بن زبیر که پدرش را هم گور به گور کرد . و مجبور کرد پدرش زبیر لقب سیف السلام داشت بر علیه امام و خلیفه الله زمان خودش مولا علی (ع) طغیان کند .حضرت علی (ع)در مورد پسر زبیر فرمود : .«وَ قَالَ ( علیه السلام ) مَا زَالَ الزُّبَیْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ حَتَّی نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّه‌ » زبیر مردى از ما بود تا اینکه پسر شوم او، عبد الله رشد کرد.
اصلا این سوره ، سورۀ امامت ، سوره امام زمان (عج) و سوره امام علی (ع) است . تعداد آیه های این سوره 110 که در حروف ابجد علی هست . این سوره در مورد امامت هست . سوره امام زمان ، که موضوع آن طول عمر زیاد ، حکومت بر شرق و غرب عالم ،دستور به سکوت در برابر امام و تسلیم بی چون و چرا در برابر او که خلیفه الله است .سر مبارک امام حسین(ع) بر بالای نیزه آیه های همین سوره را می خواند دلیلش همین بود . نباید در برابر امام زمان خودت حرفی بزنی و ادعایی بکنی ، این سوره به همه گوشزد می کند پیامبر اولوالعزم مثل موسی (ع)هم باشی حق حرف زدن در برابر امام زمان خودت را نداری اگرچه آن امام مقام پیامبری هم نداشته باشد ( توجه :بعضی پیامبران مثل حضرت ابراهیم و پیامبر اکرم(ص) مقام امامت هم داشتند ) .وقتی علی (ع) دستور داد بزنید قرآن های بالای نیزه را به زمین بریزید دیگر حق حرف زدن نداری .حتما مصلحتی در کار است که او با علم لدنی بدان واقف است. خداوند در قران فرمود من به این دلیل آنها را امام کرده ام که صبر و ایمانشان بیشتر از دیگران بود . ((وجعلنا منهم أئمة یهدون بأمرنا لما صبروا وکانوا بایتنا یوقنون )) در این آیات هم اون شخص به موسی(ع) فرمود اگر صبر نداری همراه من نیا .
بنابراین اگر کسی درهمان دوران بچگی عبدالله بن زبیر را می کشت چه حق بزرگی بر گردن زبیر داشت و چه خدمتی به او کرده بود و با کشتن پسر او زبیر را از طغیان و کفر بر حذر می داشت . ( به تعبیر قرآن نپذیرفتن خلیفه الله و امامی که خداوند خودش تعیین کرده یک نوع کفر است . و شیطان هم به خاطر همین گناه کافر نامیده شد ). لذا امام علی (ع) در مورد زبیر وقتی جنازه اش را دید فرمود ((القاتل و المقتول کلاهما فی النار)) شمشیر زبیر را گرفت و گفت چه غم ها از چهره پیغمبر(ص) زدوده بود. فَخَشِینَا أَنْ یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا و فرزند زبیر باعث شد زبیر در برابر امام زمان خود هم طغیان کند و هم دچار کفر شود گرچه زمانی در زمره بهترین مومنان بود . (الله اعلم )
  سوره واقعة آیه 81 - معنی مدهنون
آیه 81 سوره واقعه. أَفَبِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ
برای معنی کردن دقیق این آیه باید به معنی مدهن در زبان عرب توجه نماییم . مدهن علاوه بر روغن مالی کردن معانی دیگری هم دارد . که در تفسیر و معنی این آیه مورد غفلت قرار گرفته است .مثل :
|| تر کردن باران زمین را اندکی. ( منتهی الارب ). چرب کردن باران زمین را. ( تاج المصادر بیهقی ). || اندک شیر شدن ناقه. ( المصادر زوزنی ).
عرب به باران اندکی که می بارد و بلافاصله خشک می شود و هیچ خیری هم به حال دیگران ندارد و هیچ کس از آن سودی نمی برد مداهنه یا روغن مالی کردن باران می گوید . و همچنین به شیر اندک ناقه که بچه اش را سیر نمی کند و اگر بخواهی بدوشی فقط دست را چرب می کند و یا به قدری کم است که لب و لوچه بچه شتر را چرب می کند دهن یا مدهن می گوید . در این آیه منظور خداوند این است که شما این قرآن را مثل بارانی اندکی فرض می کنید که از آسمان نازل می شود و فقط زمین را چرب می کند و هیچ خیری ندارد و نفعی از آن عاید کسی یا گیاهی و یا حیوانی نمی شود و یا به شیر شتری که خشک شده و فقط موقع دوشیدن دست را چرب می کند و هیچ شیری از آن به دست نمی آید تشبیه یا مقایسه می کنید . به عبارتی بهتر می خواهد بگوید شما قرآنی با آن عظمت و بزرگی را ، چیز اندکی فرض می کنید و از روی غرض یا نادانی سبک می شمارید و کوچکش می پندارید و با این کار در حقیقت از روی جهل و نادانی و یا تعصب مغرضانه ،عظمت و بزرگی آن را انکار می کنید .
و شما اشتباه می کنید بلکه این قران یک روزی و سفره پربرکتی است که شما منافع آن را انکار می کنید . چنان که در آیه بعد بدان اشاره می کند . وَتَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ (آیه 82 سوره واقعه )و چنان که در آیه قبل از آن هم می فرماید : تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ (آیه 80 سوره واقعه.)
منظور قرآن به طور خلاصه در این آیه در حقیقت این است که این قرآن با عظمت نازل شده ای از طرف خداوندی است که رب العالمین است و شما آن را به باران اندک و کم اهمیتی تشبیه می کنید که سودی به حال کسی ندارد و با این کار شما غرضی دارید و آن هم این است این روزی سراپا خیر و برکت و منافع آن را انکار کنید .
  سوره کافرون آیه 1 - اعراض خداوند از کافران حربی
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل یٰأَیُّهَا الکٰفِرونَ ( الکافرون 1)
قُلۡ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّکُمۡ أَوۡلِیَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ (جمعه: 6 )
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرࣱ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ (جمعه: 9 )
در اول این سه آیه دقت کنید خداوند موقعی که می خواهد یهودیان متعصب و کافران کینه توز را مورد خطاب قرار دهد مستقیماً با آنها سخن نمی گوید بلکه از پیامبر می خواهد سخن او را به آنها برساند . قُلۡ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّکُمۡ أَوۡلِیَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ (جمعه: 6 ) ولی وقتی مومنان را مورد خطاب قرار می دهد مستقیماً با آنها سخن می گوید حتی از پیامبر هم نمی خواهد بین مومنان و خودش واسطه شود . یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرࣱ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ (جمعه: 9 ) خداوند چنین خطاب غیر مستقیم را هم با کافران می کند قُل یٰأَیُّهَا الکٰفِرونَ ( الکافرون 1) یعنی اینکه من با یهودیان متعصب و ستیزه جو و کافران اصلا رابطه ای ندارم و میل سخن گفتن با آنها ندارم ای پیامبر من با این دو گروه قهرم . چنین کاری را ما امروزه با آمریکا که دشمن ماست انجام می دهیم یعنی مستقیم با امریکایی ها حرف نمی زنیم بلکه از یک کشور ثالث می خواهیم پیام ما را به آنها برساند . در هیچ جای قران خداوند نگفته قل یا ایها الذین آمنوا همه جا مستقیم با مومنان سخن گفته است .
در آیه های زیر دقت کنید که خداوند با چه کسانی مستقیم و با چه کسانی غیر مستفیم حرف می زند .
یٰأَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا... _الأحزاب (41، 70، 56 ، 69،49،9،53) - الأنفال (،45، 24، 29 ، 15، 20، 27) - الحج (77)- البقرة (282، 267،254 ، 183، 208،278 ، 264، 172، 104 ، 178، 153) - النساء (71،43 ، 19،29 ، 34 ، 59 ،135 ،94، 144، 136 )- آل‌عمران (102 ،118 ،149،100،130، 156 )- محمد (33) - المائدة (1 ،80، 35 ،2 ،6 ،90 ، 87 ، 105، 11،94، 57 ،54 ،101 ، 106 ،95 ) - الصف (14 ، 10) - التوبة (23 ، 38 ، 34 ، 28 ، 123) الحشر (18) المنافقون (9)- التغابن (14)- التحریم ( ، 8 ، 6)- الحدید (28)- المجادلة ( 9، 12، 11)- -الجمعة (9)- النور (27، 58 ، 21)- الحجرات (12، 6،1 ، 2 ، 11) - الممتحنة (13 ، 10 ، 1)-
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ... - فاطر (15) - لنساء ( 1 ، 107 ، 174)- البقرة (168)- النمل (16)- الحجرات (13)- فاطر (3)- یونس (23 ، 104 ، 57 ، 104)- المائدة (51)- لقمان (33)- الحج ( 73 ، 5 )
قُل یٰأَیُّهَا النّاسُ... یونس (108)- لأعراف (158)
قُل یٰأَیُّهَا الکٰفِرونَ ... الکافرون (1)
قُل یٰأَیُّهَا الَّذینَ هادوا... الجمعة (6)
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ ... - - التوبة (73) - - الأحزاب (1)- التحریم (9 ، 1)- الأحزاب (28 ، 45 ، 59، 50 )- الأنفال (70، 34 ، 65)- الممتحنة (12)- الطلاق (1)
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ ...- الانفطار (6) - فاطر (5)
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ .... المدثر (1)
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ ... المزمل (1)
یٰأَیُّهَا الرُّسُلُ ... المؤمنون (51) -المائدة (40 ، 41، 67)-
یٰأَیُّهَا الَّذینَ أوتُوا الکِتٰبَ... النساء (47)
یَـٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ... فجر (29)
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های علي باقري (6 مورد)
  سوره کهف آیه 45 - برداشت از تفاسیر دیگر
ترجمه : وَاضْرِبْ لَهُمْ [اى پیامبر] براى آنها مثالی بزن مَثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا : که مثل زندگانى دنیا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ همانند آبى است که از آسمان نازل مى‌شود فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ پس گیاهانِ زمین با آن مى‌آمیزد(سیراب می شود )، فَأَصْبَحَ هَشِیمًا سپس [خشک] و کوفته مى‌گردد تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ به طورى که بادها آن را [به هر سو] پراکنده مى‌کند وَکَانَ اللَّهُ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ مُقْتَدِرًا و خدا بر هر چیزى توانمند است.
إختلَطَ وأمتزَجَ= شَرَبَ
  سوره طه آیه 32 - نگارنده ( با استفاده از چند ترجمه )
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی(طه 32)
در این کار [امر رسالت که به من محول شده ] او را هم شریک گردان . [ تا بتوانیم به کمک هم این مأموریت را به آخر برسانیم .]
أَشْرِکْ:فعل امر ساده از : شرک ،أَشرَکَهُ فِی أمرِهِ: او را در کار خود شریک کرد ( المنجد)
أَمْرِ:اسم ، جامد غیر مصدری از : ءمر، مأموریت ، کاری که به کسی محول شده (المنجد) دستورمحوله .
یعنی او را هم " اولِی الْأَمْرِ " ساز
  سوره طه آیه 31 -
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی( طه :31)
به وسیله ی (کمک) او پشتم را محکم ساز و تقویتم کن .
اشْدُدْ: (امر ساده ، فَعَلَ یَفْعُلُ) ، شدد: کمک و تقویت کرد ، نیرومند کرد ( المنجد )،
بِهِ: به وسیلۀ او
أَزْرِی:(ءزر ) ، شَدَّ بِهِ اَزرَهُ : پشت خود را به او محکم کرد ( المنجد) .
[ همه لغت ها ] لغت های علي باقري (4 مورد)
  سوره کهف آیه 65 - دریافت از لغت نامه ها
مِنْ لَدُنَّا : از پیش خود ، از نزد خود
 توضيح : لَّدُنَّا: مترجمین "من عندنا"و" من لَّدُنَّا " را به " از نزد ما" "از پیش خود " ترجمه کرده اند در حالی که این دو با هم از زمین تا آسمان فرق دارند . عندنا به معنی از نزد خود و از جانب خود معنی می دهد . ولی من لَّدُنَّا به معنی از جایی که اصلاً به عقل شما نمی رسد از جایی که هر طور حساب کتاب کنید با عقل و حساب و کتاب شما جور در نمی آید و به عبارتی دیگر از جایی که فهم و عقل و درک شما به آن جا نمی رسد .به عبارت بهتر اصلا با دو دو تا چهار تای شما جور در نمی آید .
  سوره کهف آیه 44 - دریافت از لغت نامه ها
عُقْباً : فرجام دهی
 توضيح : عقبا در اصل به معنی تعقیب و زدن شکار از پاشینه پا با تیر و پی کردن آن با شمشیر در حین تعقیب است طوری که شکار امکان فرار از چنگ او را ندارد و آن دلیلی بر مهارت شکارچی و تعقیب کننده آن است .
بنابر این معنی ایه می شود
ترجمه : هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ درآنجا [ روز قیامت ] ولایت [اختیارات]و حکمفرمایى مخصوص خداست که به حق است. هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا او [از جهت دادن ثواب ] بهترین است وَخَیْرٌ عُقْبًا و از نظر مجازات و فرجام دهی هم بهترین است.
منظور آیه این است خداوند در دادن پاداش نیکوکاران و در عقوبت کردن ظالمان بی همتاست و کارش چه از نظر پاداش دادن و چه از نظر مجازات کردن حرفی ندارد . و هر دو عادلانه است .
هُنالِکَ: اشاره است به مکان دور، به معنای آنجا
  سوره کهف آیه 45 - دریافت از لغت نامه ها
اخْتَلَطَ : مشروب می شود
 توضيح : إختلَطَ وأمتزَجَ= شَرَبَ.
فعل "شَرَب" در عربی به معنی "آمیزش، آغشتن، امتزاج، ترکیب، درهمی، توهمی، درکشی . . . " هست،
نه به معنی خوردن وآشامیدن ومکیدن مایعات". . .
اینها تعابیر مجازی هستند نه اصل مفهوم "امتزج واختلط". یعنی همان شرب
پس إختلَطَ همان شرب است که به معنی در هم آمیختن است پس معنی مجازی آن در این آیه منظور هست که همان مشروب و سیراب شدن معنی می دهد .
آیه 45 سوره کهف
ترجمه : وَاضْرِبْ لَهُمْ [اى پیامبر] براى آنها مثالی بزن مَثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا : که مثل زندگانى دنیا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ همانند آبى است که از آسمان نازل مى‌شود فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ پس گیاهانِ زمین با آن مى‌آمیزد(سیراب می شود )، فَأَصْبَحَ هَشِیمًا سپس [خشک] و کوفته مى‌گردد تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ به طورى که بادها آن را [به هر سو] پراکنده مى‌کند وَکَانَ اللَّهُ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ مُقْتَدِرًا و خدا بر هر چیزى توانمند است.
إختلَطَ وأمتزَجَ= شَرَبَ
[ همه اﻋﺮاب ها ] اﻋﺮاب های علي باقري (2 مورد)
  سوره عادیات آیه 1 - مدنی ، علیخان بن احمد ، الحدائق اندامه فی شرح الفوائد الصمدیه ، قم : ذوی القربی ، ( بی تا )
فاء در اول این پنج آیه فاء ترتیب است . منظور از فاء ترتیب ، این است که معطوف بلافاصله بعد از معطوف علیه در حکم به آن بپیوندد ؛ مانند :" قام زَید فعمرو "یعنی قیام عمرو بلافاصله پس از قیام زید واقع شد . فاء ترتیب دو گونه است : معنوی ( حقیقی ) و ذکری ( لفظی )
در پنج آیه ی زیر فاء ترتیب از نوع ترتیب معنوی ( حقیقی ) می باشد به این معنا که معطوف و معطوف علیه دو چیز واقعی جدا از یکدیگرند .
وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً(1 ) فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً(2 ) فَالْمُغیراتِ صُبْحاً(3 ) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً(4 ) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً(5 )
منبع :
مدنی ، علیخان بن احمد ، الحدائق اندامه فی شرح الفوائد الصمدیه ، قم : ذوی القربی ، ( بی تا )
  سوره طور آیه 7 - کتاب درسی دوره دبیرستان
گاهی بر خبر مُشَبَّهَةٌ بِالفعل لام مفتوحه داخل می شود . مانند : اِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواِعٌ ( همانا عذاب پروردگارت شدنی است). این لام که در اول لَواِعٌ آمده لام ابتدا یا حرف ابتدا نامیده می شود در اعراب خبر تغییر نمی دهد .