باسمه تعالی
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَٰلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
ﭘﺲ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﭘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺑﺰﻧﻴﺪ [ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﺎﺗﻞ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﺪ ] . ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ باشد که ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻴﺪ .(٧٣ بقره)
از آیه بالا دریافت می شود که نشان دادن آیات توسط خداوند به مردم بدون تعقل و تفکر نمی تواند منجر به آگاهی و علم شود آگاهی است که می تواند زمینه ساز اخلاق و کار نیک شود همچنان که عده ای با تعقل، از آیات خداوندی که همیشه جاری بوده و هست به آگاهی می رسند و از نشانه ها درس می گیرند و عده ای بعلت عدم استفاده از این ابزاری که خداوند در اختیار انسان قرار داده است بهره ای نمی برند و به همین دلیل به عمل و کار نیک هم نزدیک نمی شوند لذا بعد از این موضوع[ که خداوند آیات خود را به شما نشان می دهد] بیان شده که [باشد که تعقل کنید] و این دستور به تعقل، مترتب بر فایده است و فایده آن همان علم و آگاهی است اما در آیه 175 سوره اعراف بحثِ [دادن آیات] از این موضوع حکایت می کند که آگاهی و علم بدست آمده است لذا فرد در مرحله ی جلوتری نسبت به قبل قرار گرفته است مرحله ای که از تفکر و تعقل در نشانه های الهی چون کتاب آسمانی و رفتار و گفتار پیامبر و سایر نشانه های آفاقی و انفسی بدست آمده است البته باید در نظر داشت که تنها آگاهی برای رسیدن انسان به سعادت کافی نیست چون عمل هم لازم است یا به عبارتی برای رسیدن به سعادت، آگاهی شرط لازم است اما شرط کافی نیست همچنان که در آیه اخیر، بلعم باعورا با آنکه به توفیق خداوندی علم به او داده شد اما از این علم استفاده درست نکرد؛ علمی که می توانست بر مقامات او بیفزاید اما دنیاگرایی و هوا و هوس مانع عمل به علم گردید و حتی به تکذیب و دروغ انگاری مطالبی که واقعا دریافته بود پرداخت و بد عاقبت گردید. والعاقبه للمتقین
[ نظرات / امتیازها ]