در تفسیر امام است که رسول اکرم ﷺ فرموده است: "این قرآن نور روشن و ریسمان محکم و فضیلت بزرگ و مرتبۀ بلندیست و مایه شفا و سعادت است هر کس از قرآن روشنائی طلب نماید خداوند او را منور فرماید و اگر آمورش را به آن واگذارد خداوند او را حفظ کند و هر که به قرآن توسل جوید خداوند نجاتش بخشد و هرکس ملازم قرآن شود بلند مرتبه گردد، و هر که از غیر قرآن هدایت طلبد خداوند او را بحالت گمراهی واگذارد".
در کتاب امالی بسند خود از پیغمبر اکرم ﷺ روایت نموده که فرمود: "خداوند عذاب نکند هر دلی که حافظ قرآن باشد" و نیز روایت نموده از رسول اکرم ﷺ که فرموده: "بهترین مردم کسانی هستند که قرآن را یاد گرفته و به مردم یاد میدهند" و عیاشی در تفسیرش از حضرت صادق ع روایت کرده که فرمود: رسول اکرم صلى الله علیه و سلم فرموده: "هرگاه فتنۀ روزگار شما مردم را فرا گرفت و روزتان چون شب تار شد برشما باد توسل به قرآن که شفیعی است که شفاعتش پذیرفته میشود و اگر آنرا پیشوای خود کنید شما را به بهشت برساند و چنانچه از آن اعراض و دوری نمائید به جهنم رانده خواهید شد و نیز از حارث اعور روایت کرده که گفت حضور امیرالمؤمنین ع شرفیاب شده و عرض نمودم هرگاه در محضر مبارک حاضر میشوم دینم محکم میشود و زمانیکه خارج میشوم سخنان بیهوده ای میشنوم فرمود: به آن چیزهایی که منافقین میگویند و عمل میکنند؟ عرض کردم بلی فدایت شوم فرمود: شنیدم پیغمبر اکرم ﷺ فرمود: "جبرئیل نازل شد و گفت ای محمد صلى الله علیه و سلم به این زودی فتنه ای میان امتت پدید آید." (مراد غصب خلافت و امامت بود) "گفتم ای جبرئیل چاره و راه خلاص امت چیست؟ گفت قرآن خدا یگانه راه علاج و خلاص است و در آن بیان حوادث گذشته است که وسیلۀ عبرت دیگران بوده و نیز اخبار آینده و وسیلهٔ حکم میان خلایق است و قرآن حق و حقیقت است نه مزاح و افسانه و هر ستمکار که به قرآن پشت نموده و به آن عمل نکند خداوند سرنگونش گرداند و قرآن ریسمان محکم خداست و ذکر و راه راست اوست به هوای نفس مردمان باطل نشود و زبان آنها او را نپوشاند و کهنه نگرداند و عجایب آن به آخر نرساند و دانشمندان از آن سیراب نشوند و هر که گفتارش بر طبق آنست راستگو باشد و مورد تأیید مردم واقع گردد و به آنکه به قرآن عمل کند اجر داده خواهد شد چنگ زدگان به قرآن راهنمائی میشوند و قرآن کتاب با عظمت خداست و هرگز از بین نرود و باطل نگردد و از مصدر عز ربوبی و از جانب خداوند ستوده دانا و توانا نازل شده است". و نیز از پیغمبر اکرم ﷺ روایت نموده که فرمود: "غفلت نکنید از قرائت قرآن در صبح و شبانگاه که زنده کننده دلهای مرده است و انسان را از عمل زشت و منکر باز میدارد.
در تهذیب بسند خود از حضرت صادق ع روایت کرده که فرمود: "سه چیز است که بلغم را برطرف کند و حافظه را زیاد گرداند : مسواک کردن, روزه گرفتن و تلاوت نمودن قرآن."
توضیح : و در کافی از آنحضرت روایت کرده که نیست چیزی که فیما بین دو نفر مورد اختلاف باشد مگر آنکه برای رسیدگی و رفع آن در قرآن اصل و قانونی وجود دارد لکن عقول مردم آنرا درک نمی نماید.
ابن عباس روایت کرده هر که قرآن بخواند و تفسیر آن را نداند نادانی باشد که نمیداند چه میگوید.
و نهایتاً اخبار در فضیلت تلاوت قرآن بسیار است به این مقدار در ابتدا قرآن در سوره بقره اکتفا شد.
شیخ صدوق بسند خود از حضرت رضا ع روایت کرده فرمود: خدای تعالی فرموده: به من ایمان نیاورده کسیکه کلام و قرآن مرا برای خودش تفسیر کند و نشناخته مرا هر آنکه تشبیه نماید مرا به مخلوقاتم و بر دین من نیست کسی که عمل به قیاس کند.
و نیز بسند خود روایت کرده از پیغمبر اکرم ﷺ که فرمود: "من بعد از خودم بر امتم از سه چیز ترسناک هستم یکی آنکه قرآن را برای خودشان تاویل کنند و مردم از آن تاویل پیروی کنند و دوم از عالمی که لغزش دارد سوم هر گاه به آنها مالی رسد و ثروتمند شوند طغیان کنند و خبر میدهم به چیزیکه شما را در این سه امر محفوظ و مصون بدارد و آن قرآن است که به محکماتش عمل نموده و به متشابهاتش ایمان آورید و عالم را نظر کنید ولی از لغزشهایش پیروی ننمائید و شکر مال را بجا آورده و حقوق آنرا ادا کنید".
توضیح : شیح صدوق بسند خود روایت کرده امیرالمومنین ع فرمود: "ای مردم بر شما باد به دوری کردن از تفسیر قرآن برای خودتان و اینکه یاد بگیرید از اهلش چه بسا تفسیری که شباهت دارد به کلام مخلوق و حال آنکه قرآن کلام خداست و کلام خدا تاویلش بکلام بشر شبیه نیست کلام خدا صفت اوست و کلام بشر افعالش میباشد و تشبیه نکنید کلام خدا را به کلام بشر که گمراه و هلاک خواهید شد."
در کافی بسند خود از زراره روایت کرده گفت از حضرت باقر ع سئوال نمودم شخصی شک کرد و نمیداند یک رکعت نماز بجا آورده یا دو رکعت چه کند؟ فرمود: باید آن نماز را اعاده کند.
و نیز از یونس روایت کرده گفت حضرت صادق ع فرموده: در دو رکعت اول از هر نمازی سهو نیست.
و همچنین نیز روایت کرده گفت حضرت رضا ع می فرمود: اعاده نماز در رکعت اول و دوم است و شک و سهو در دو رکعت آخر است.
و در فقیه بسند خود از حضرت باقر ع روایت کرده فرمود: آنچه را خداوند واجب نموده بود بر بندگان از نماز در ابتداء ده رکعت بود و در آن ده رکعت قرائت است و شک و سهو نیست و بعداً پیغمبر اکرم ﷺ به دستور خداوند هفت رکعت دیگر زیاد نمود و در آن شک و سهو واقع میشود و قرائت نیست و هر که در دو رکعت اول شک کند باید نماز را اعاده نماید تا حفظ نماید آن دو رکعت را از سهو و در آن با یقین باشد و اگر در دو رکعت آخر شک کند عمل شکیات را انجام میدهد و نیز از حضرت صادق ع روایت کرده فرمود: وقتی که دو رکعت اول سالم بماند نماز صحیح میشود.
در کافی از حضرت صادق ع روایت کرده فرمود: زمانیکه شک کردید در نماز مغرب و صبح باید آن دو نماز را اعاده کنید.
و نیز از حضرت باقر ع روایت کرده فرمود: در مغرب و صبح شکی نیست و باید اعاده کند.
(ادامه مطلب در نوضیحات آمده است)
توضیح : در فقیه بسند خود از اسحق بن عمار روایت کرده گفت حضرت موسی بن جعفر ع فرمود: وقتى شک کردید در عدد رکعات بنا را بر کمتر گذارید, اسحق گفت عرض کردم حضورش این فرمایشات اصل و قاعده است یعنی در هر شکی باید بنا بر اقل گذاشت؟ فرمود: بلی.
و در تهذیب بسند خود از عبدالرحمن روایت کرده گفت از حضرت موسی بن جعفر ع در مورد مشکیات در نماز سئوال نمودم؟ فرمود: بنا را بر یقین میگذاری. (یعنی بر کمتر).
و در فقیه بسند خود از عمار روایت کرده گفت حضرت صادق ع فرمود: ای عمار میخواهی جمع نمایم برای تو حکم تمام شکها را در دو کلمه؟ عرض کردم منت بر من گذارید لطفا بیان بفرمائید!, فرمود: هر وقت شک کردید در عدد رکعات بنا را در طرف زیادی بگذارید و زمانی که سلام دادید تمام کنید آنچه را کم نمودی.
در تهذیب بسند خود از عمار روایت کرده گفت از حضرت صادق ع حکم شکیات را سئوال نمودم؟ فرمود: میخواهی تو را چیزی یاد بدهم که وقتی عمل به آن نمودی سپس بخاطرت آمد که نمازت تمام بوده یا ناقص دیگر چیزی بر تو نباشد؟ عرض کردم بیان فرمائید!, فرمود: هنگامیکه شک کردی بنا را بطرف اکثر میگذاری و بعد از فراغ برخیز و آنچه احتمال میدادی که ناقص است بجا آور اگر نمازت تمام بوده این نماز احتیاط نافله و مستحب میشود و اگر کم بوده نماز اصل را احتیاط تمام میکند.
در کافی بسند خود از جمیل روایت کرده گفت از حضرت صادق ع سئوال نمودم اگر شخصی شک کرد میان رکعت سه و چهار تکلیف او چیست؟ فرمود: بنا را بر چهار میگذارد و مخیر است در نماز احتیاط بین آنکه یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد و نیز از آنحضرت روایت کرده فرمود: هرگاه کسی شک نماید میان رکعت دو یا سه یا چهار بنا را بر چهار میگذارد سپس دو رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته بجا میآورد و اگر شک او میان چهار و پنج بود بنا را بر چهار میگذارد بعد از سلام دو سجده سهو بجا آورد.
در تهذیب بسند خود از زید شحام روایت کرده گفت سئوال نمودم از حضرت صادق ع شخصی نماز عصر را پنج یا شش رکعت بجا آورده چه کند؟ فرمود اگر یقین دارد باید اعاده کند.
و در فقیه بسند خود از حضرت صادق ع روایت کرده فرمود: هرگاه انسان در سه نماز پی در پی شک نمود آن شخص را کثیر الشک گویند و چنین شخصی باید به شک خود اعتنا نکند, و نیز از آنحضرت روایت کرده فرمود: هر که نداند چند رکعت نماز بجا آورده آن نماز را اعاده کند و زمانیکه شخصی شک او زیاد بشود به آن شک اعتنا نکند (مراد آنستکه شک کثیر الشک اعتباری ندارد).
در تهدیب بسند خود از زراره روایت کرده گفت حضرت صادق ع فرمود: ای زراره هر گاه از جزئی خارج شدی و بجز بعد از آن داخل شدی اگر شک در جزء سابق کردی به این شک اعتنائی نکن.
(در واقع این گونه شک تجاوز از محل است که شرعاً اعتباری ندارد).
و نیز از محمد بن مسلم روایت کرده گفت فرمود: حضرت باقر ع بعد از نماز هر گاه در چیزی شک نمودى التفاتی به آن ننما و چیزی بر تو نمی باشد.